مشاور امنیت ملی آمریکا، جان بولتون هفته گذشته را برای گفت وگو با اسرائیل و روسیه درباره آینده سوریه اختصاص داد. بولتون در آغاز هفته، درست قبل از ورود به اسرائیل، گفت: روسیه با ایالاتمتحده موافق است که نیروهای ایران باید سوریه را ترک کنند، ولی مسکو فکر نمیکند که توانایی انجام این کار را داشته باشد. در پایان هفته، بولتون به واشنگتن بازگشت و موضوع همچنان ادامه دارد.
به نظر میرسد، روی کاغذ، در میان اسرائیل، ایالاتمتحده، روسیه و کشورهای عربی رهبری اجماع وجود دارد که ایران باید از سوریه خارج شود. یک مقام ارشد کاخ سفید به هاآرتص گفت: تهدید نظامی ایران در سوریه، نگرانی بزرگی در همه جای منطقه است. با این حال، نکته اصلی، راه مقابله با تهدید نظامی ایران است. همه خروج ایران از سوریه را میخواهند، ولی آیا کسی برنامهای معتبر برای رسیدن به این هدف دارد؟
تاکنون، اسرائیل مسئولیت اخراج ایران از سوریه را به روسیه واگذار کرده است. اتحاد مسکو ـ تهران به بشار اسد رئیسجمهور سوریه کمک کرد تا بعد از هفت سال جنگ داخلی، پیروز شود. ایران نقش مهمی در پیروزی اسد بازی کرد، ولی نقش روسیه در نهایت تعیینکننده و مقامات اسرائیل امیدوار بودند که ولادیمیر پوتین از نفوذ خود برای بیرون راندن ایران استفاده کند.
روسیه، چندین بار به اسرائیل گفته است، توانایی انجام این کار را ندارد. در یک اظهارنظر، پوتین به بولتون گفته است، او نیز میخواهد ایران سوریه را ترک کند، اما روسیه به تنهایی نمیتواند این کار را انجام دهد. تاکنون، روسیه نیروهای ایرانی را در فاصله 85 کیلومتری مرز اسرائیل متوقف کرده است، با یک استثنای قابلتوجه: نیروهای ایرانی هنوز در داخل و اطراف دمشق حضور دارند.
در همین حال، دولت ترامپ، خروج ایران از سوریه را جزوی از شرایط موردنظر خود برای هر توافق جدید میان تهران و واشنگتن که جایگزین توافق هستهای 2015 شود، قرار داده است. سیاست ایالاتمتحده این است که فشار مالی بر ایران را از طریق تحریمها تشدید کند، با این امید که تهران یا به میز مذاکره بازگردد و یا موافقت کند که سوریه را ترک کند، یا بحران اقتصادی آن بدتر شود و جمهوری اسلامی مجبور به کاهش سرمایهگذاری خود در مداخلات نظامی در خارج از کشور شود.
انتظار برای بازسازی
بااینحال، برخی تحلیلگران بر این باورند که کل بحث در مورد "فشار بر ایران برای خروج از سوریه" غیرواقعبینانه است. ایران هزاران سرباز و شبهنظامیان شیعه در خاک سوریه دارد و مشتاقانه منتظر است تا از مزایای روند بازسازی سوریه بهره ببرد. در شرایطی که ایران به خاطر فشار آمریکا در تنگناست، بیرون کشیدن تمام شبهنظامیان وفادار خود از سوریه میتواند به برنامههای ایران برای به دست آوردن سود از بازسازی سوریه آسیب بزند.
«تامارا کافمن ویتس» متخصص امور خاورمیانه در مؤسسه بروکینگز، ماه گذشته در توییتر نوشت که ایران و سوریه یک اتحاد سی ساله را تشکیل میدهند و افزود: این ایده که ایالاتمتحده حتی با موافقت روسیه میتواند خروج ایران از سوریه را مهندسی کند غیرممکن است. او این مسأله و هدف را «یکی دیگر از اظهارات تقلب آمیز سیاست ایالاتمتحده نسبت به این جنگ وحشتناک» نامید.
«حسین ایبیش»، متخصص مؤسسه مطالعاتی کشورهای حوزه خلیجفارس در واشنگتن، به هاآرتص گفته که برای عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین، که سه رقیب اصلی ایران در خاورمیانه هستند، هدف اصلی این است که حضور ایران در سوریه را محدود کنند.
ایبیش گفته: این کشورها در اصل خواستار خروج ایران از سوریه هستند، اما درک اصلی آنها از این مسأله این است که رسیدن به این هدف بسیار سخت خواهد بود. هدف واقعگرایانه در حال حاضر این است که از هر گونه پیروزی و دستاوردهای بیشتر در سوریه برای ایران جلوگیری کنند.
یک نگرانی این کشورها و همچنین اسرائیل، امکان ایجاد «راهرو» قدرت نظامی و سیاسی از تهران به عراق، سوریه و لبنان از سوی ایران است. اسرائیل این سناریو را تهدیدی استراتژیک میداند و نشان داده که برای جلوگیری از ظهور چنین راهرویی، از اقدام به عملیات نظامی ابایی ندارد؛ اما بین جلوگیری از این سناریوی و خروج کامل ایران از سوریه تفاوت زیادی وجود دارد.
دن شاپیرو، سفیر پیشین ایالاتمتحده در اسرائیل، گفت: متأسفانه ارزیابی بولتون واقعبینانه است. خروج کامل ایران از سوریه نیازمند سطحی از تعهد و تکلیف از سوی روسیه است.
وی ادامه داد: بنابراین تمرکز اسرائیل و ایالاتمتحده باید بر حصول اطمینان از این امر باشد که اسرائیل همچنان آزادی عمل لازم برای حمله به اهداف ایران در سوریه برای از بین بردن دسترسی ایران به حد غیرقابلقبول از نفوذ در سوریه، داشته باشد و نیروهای ایالاتمتحده باید در سوریه بمانند، که این امر کمک میکند تا محدودیتهایی را در مناطقی که ایران میتواند فعال باشد، اعمال کنند.
یکی از گزینههایی که بعضی از مقامات اسرائیلی مطرح کردهاند این است که اسد درنهایت میتواند یک شریک برای تضمین خروج ایران از سوریه باشد. منطق این تحلیل این است که اسد نیز همانند روسیه، هنگامیکه پیروزی خود را در جنگ داخلی تضمینشده ببیند، لزومی برای ادامه حضور ایران در کشور خود نمیبیند.
درواقع، ایران به دلیل درگیریهای احتمالی تهران با اسرائیل تنها میتواند بهعنوان منبع خطر برای اسد تلقی شود. اما اسد ماه گذشته بابیان اینکه میخواهد ایران و حزبالله طی مدتزمان طولانی در سوریه بمانند و در ثبات کشور خود به او کمک کنند، مخالفت خود با این تحلیل و سناریو را نشان داده است.
ابقای اسد
همچنین برخی کارشناسان بر این باورند که تلاش برای کار با اسد برای ایالاتمتحده و سایر بازیگران منطقهای ناگزیر خواهد بود، چون او اکنون کشور خود را کامل کنترل میکند. آرون دیوید میلر، مشاور سابق خاورمیانه جمهوریخواهان و دموکراتها، این خطمشی جدید را «عادیسازی اسد» توصیف کرده است.
میلر در توییتر نوشته: مشکل اسد است، اما احتمالاً خود میتواند بخشی از یک راهحل باشد و افزود: این روند در دولت اوباما آغاز و تحت نظارت پوتین در دولت ترامپ تسریع شده است. اسراییل در این مسأله اقناع شده، لبنان هم همینطور. ترکیه انتخاب دیگری نخواهد داشت و اردن نیز هم مانند ترکیه گزینه دیگری جز اسد ندارد.
یک دیپلمات ارشد اروپایی به هاآرتص گفته است: رهبران اروپایی در مورد احتمال دستیابی به توافق بین ایالاتمتحده و روسیه در مورد سوریه که طبق آن واشنگتن اجازه «عادیسازی» اسد را صادر کند، نگران هستند.
اما آیا میتوان با پذیرش باقی ماندن اسد در قدرت، ایران از سوریه بیرون برد؟ همان دیپلمات اروپایی گفته که شانس این اتفاق بسیار کم است و توضیح میدهد که «اسد نیازمند ایران است و در آینده نزدیک هم به ایران نیازمند خواهد بود. حکومت او حتی زمانی که تمام کشور را کنترل کند، قوی و پایدار نخواهد بود. حضور ایران به او کمک میکند که شورشیان عصبانی کشور خود را حتی از فکر کردن در مورد بازگشت به جنگ داخلی منع کند. او هرگز به این زودیها تسلیم این ایده نخواهد شد.
جنبه کلیدی حمایت ایران از اسد، استفاده از شبهنظامیان شیعه از کشورهای منطقه مانند عراق، افغانستان و پاکستان در سوریه است. هرگونه بحث در مورد آینده ایران در سوریه شامل حال این شبهنظامیان هم میشود و در حال حاضر هیچ نشانهای وجود ندارد که دولت اسد مایل به مرخص کردن آنها باشد.
«علی الفونه» متخصص در امور ایران که در مورد شبهنظامیان مختلف در سوریه پژوهش میکند، میگوید: حضور آنها در سوریه به دولت فرصتی برای تحکیم حکومت و گسترش قدرت خود را فراتر از مراکز شهری میدهد. در بلندمدت، ما حتی شاهد حضور دائمی این شبهنظامیان در سوریه و تغییرات جمعیت و فرقهای در مناطق استراتژیک خواهیم بود.
آلفونه افزوده است: من احساس میکنم به نقطهای رسیدهایم که همه طرفین درگیر ازجمله اسرائیل، بهگونهای درگیر در مسأله حضور این شبهنظامیان هستند. تا زمانی که هیچ یا تعداد بسیار اندکی از شبهنظامیان شیعه در مرز اسرائیل باشند، تمام طرفها میتوانند با وضعیت فعلی کنار بیایند.
علیرغم همه لفاظی هایی که در مورد ضربه زدن به ایران در سوریه در سوریه وجود دارد، به نظر میرسد این جمله آخر به نظر کاملاً درست است؛ حداقل در حال حاضر که اینگونه است.