منازعه از آن دسته رفتارهایی است كه به شدت امنیت و احساس امنیت افراد جامعه را دستخوش نگرانی میكند و به همین دلیل، قانونگذار جمهوری اسلامی ایران نیز برای جلوگیری از بروز چنین پدیده نابهنجاری، برای آن ضمانت اجرای كیفری در نظر گرفته است.
به گزارش «تابناک»؛ حفظ نظم اجتماعی و انسجام عمومی در گروی تعامل و نه تقابل رفتارهای اعضای جامعه با یكدیگر است. قانونگذار در راستای ایجاد هماهنگی و تعامل چارهای ندارد، جز اینكه بر هم زدن تعامل اجتماعی را با ضمانت اجراهایی مواجه كند.
منازعه جرمی است كه تحقق آن منوط به درگیری و زد و خورد بوده و در گرو ارتكاب دیگر جرایم علیه تمامیت جسمانی است و از این حیث باید آن را جرمی وابسته لحاظ كرد.
منازعه در لغت به معنای نزاع كردن و ستیزه كردن آمده و كسی كه دست به چنین رفتاری میزند، منازع به معنای نزاعكننده یا ستیزكننده نامیده شده است.
مفهوم حقوقی منازعه
در مفهوم حقوقی (حقوق كیفری) منازعه را دیگر باید با نام جرم منازعه و نه صرف منازعه بررسی کرد، زیرا رفتار وارده در قلمروی حقوق كیفری با عنوان جرم معرفی میشود و لذا شایسته است كه این رفتار ممنوعه با عنوان جرم ترسیم شود.
بر اساس ماده 615 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375، هرگاه عدهای با یكدیگر منازعه کنند، هر یك از شركتكنندگان در نزاع حسب مورد به مجازات زیر محكوم میشوند؛
در صورتی كه نزاع منتهی به قتل شود از یك تا سه سال؛ در صورتی كه منتهی به نقص عضو شود، به حبس از شش ماه تا سه سال و نیز در صورتی كه منتهی به ضرب و جرح شود به حبس از سه ماه تا یك سال محکوم خواهد شد.
جرم منازعه رفتاری دو جانبه و متقابل از سوی عدهای مشخص و معین است كه در نهایت منجر به جرایم قتل، نقص عضو و ضرب و جرح شود؛ لذا باید گفت كه جرم منازعه ارتباط بسیار عمیق و معناداری با جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص دارد و تحقق آن در گروی رخ دادن جرایم خاص (و نه هر جرمی) است و از این منظر باید جرم منازعه را «جرمی وابسته» به شمار آورد.
منازعه جرمی علیه اشخاص یا جرمی علیه امنیت و آسایش عمومی؟
بدیهی است عامل اساسی وارد كردن یك رفتار مباح در قلمرو حقوق كیفری و جرم پنداشتن آن، برقراری نظم و انضباظ اجتماعی و حفظ آسایش و آرامش در سطح جامعه بوده و قهرا ارتكاب هر جرمی مستلزم برهم خوردن نظم عمومی و امنیت همگانی است؛ حتی در جرایمی كه در فقه امامیه تحت عنوان جرایم حقالناسی و در حقوق عرفی با اصطلاح جرایم قابل گذشت شناسایی شدهاند، غیرمستقیم نظم اجتماعی تحت تاثیر قرار میگیرد.
ماهیت جرم منازعه
جرایم را از حیث نحوه ارتكاب جرم میتوان به دو دسته تقسیم كرد: نخست جرایمی كه به طور انفرادی قابلیت رخ دادن دارند مثل سرقت و دوم جرایمی كه تحقق آنها مستلزم دخالت بیش از یك نفر است مانند زنا و به عبارتی «جرایم مشاركتی» و به عبارت دقیقتر «جرایم اشتراكی» هستند.
بدون تردید، نمیتوان منازعه را در زمره جرایم دسته نخست قرار داد زیرا تعدد مرتكبان در جرم منازعه جزو شرایط اساسی ركن مادی است بنابراین جرم منازعه از اقسام جرایم اشتراكی است.
نزاع همچون آشوب و اغتشاش، صرفا با لفظ اعم از كتبی یا شفاهی واقع نمیشود مگر با عمل توام شود بنابراین رفتار فیزیكی لازم برای تحقق این جرم، فعل مثبت شركت در منازعه یعنی فعل عملی و نه لفظی یا نظایر آن است. در نتیجه چنانچه درگیری لفظی و مشاجره كلامی بین دو طرف به وجود آید، برای برای تحقق جرم منازعه کافی نیست.
وقوع صدمات بدنی در حین منازعه
اولا باید صدمات مد نظر بندهای سهگانه یعنی قتل یا نقص عضو یا ضرب و جرح واقع شود بنابراین چنانچه نزاع منجر به تخریب یا صرفا توهین و فحاشی شود، برای تحقق جرم منازعه كفایت نخواهد كرد.
در بند 3 ماده 615 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 آمده است، «در صورتی كه منازعه منتهی به ضرب و جرح شود به حبس از سه ماه تا یك سال.»
ثانیاً این صدمات باید در اثنای منازعه یعنی از زمان آغاز تا پایان منازعه محقق شود. به عبارت دیگر ضرب و جرح یا نقص عضو یا قتل باید در این فاصله صورت بگیرد. در عین حال ممكن است نتیجه صدمه پس از پایان منازعه محقق شود؛ برای نمونه، در حین منازعه چوبی به سر دیگری زده شده یا چاقویی به او زده شود كه پس از دو روز از پایان منازعه، مجروح بر اثر آن صدمات جان خود را از دست بدهد. آیا در این حالت هم میتوان گفت كه منازعه مذكور منتهی به قتل شده است؟
به نظر میرسد، چون سبب قتل یعنی همان زدن چاقو یا چوب در حین منازعه واقع شده است، باید منازعه را منتهی به قتل دانست. در بررسی ركن روانی منازعه باید از خلط این جرم با جرم ایراد ضرب و جرح یا قتل كه در حین نزاع واقع میشود خودداری كرد.
در جمعبندی جرم منازعه باید گفت این جرم، یک جرم خیابانی است و نه آپارتمانی که با زد و خورد و صدمات بدنی همراه است؛ این جرم از جمله جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی است و نباید با جرایم علیه اشخاص اشتباه شود.
این جرم از نمونه جرایم اشتراکی است، چون تعدد مرتکبان از شرایط اساسی رکن مادی است و با شرکت در جرم متفاوت است و نمیتوان منازعه را از خانواده شرکت در جرم دانست.
منازعه تنها با عمل (فعل) واقع میشود و رفتار فیزیکی لازم برای تحقق این جرم فعل مثبت شرکت در منازعه و فعل عملی؛ نه لفظی و نظایر آن است و باید حتما یکی از افراد شرکتکننده در منازعه، مرتکب یکی از آسیبهای جسمانی مذکور در بندهای سهگانه ماده 615 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 شوند و بالاخره اینکه عدهای از حقوقدانان معتقدند که شرط تحقق جرم مشخص نبودن عامل صدمه است.