هرچند CFT از پارلمان ایران به سلامت عبور کرده و برای تبدیل شدن به قانون راهی شورای نگهبان شده است اما با این حال فریاد مخالفان همچنان سر به فلک میگذارد.
به گزارش روزنامه ایران، از اعتراضهای خیابانی روز تصویب جلوی پارلمان که بگذریم، خیلیها پشت تریبونهای رسمی کماکان به مخالفتهای خود ادامه میدهند تا شاید بتوانند خواستههای خود را از کانال شورای نگهبان پیگیری کنند. غلامرضا ظریفیان، استاد دانشگاه در گفتوگو با روزنامه ایران، از ضرورت وفاق ملی و همبستگی مسئولان کشور برای حل مشکلات گفت و بر به مصلحت بودن تصویب لوایح مرتبط با FATF تأکید کرد. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
لایحه CFT در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده اما همچنان به همراه FATF از بحث برانگیزترین موضوعات است. هر چقدر هم بخواهیم این مخالفتها و انتقادات را در قالب نظام دموکراتیک قرار دهیم، شما چقدر این سطح از مخالفتها را طبیعی میدانید؟
مخالفتهایی که در قبال مصوبه اخیر مجلس در حال انجام است، سطوح مختلفی دارد. مطمئن هستم بخشی از افرادی که با این اقدام مخالفت میکنند حتی برای یک بار هم که شده متن این کنوانسیون را از رو نخواندهاند. این اعتراضها عمدتاً تبعات جوی است که برخی چهرههای تندرو زمینه آن را آماده کرده و این افراد را در آن بازی دادهاند. البته برخی هم که وارد گود شدند و اعتراض میکنند، برای دلسوزی وارد میدان میشوند و احساس میکنند که ممکن است اتفاق خاصی رخ دهد. وقتی ما پذیرفتیم که در این نظام بینالملل البته متکی بر منافع ملی حضور داشته باشیم، پس باید قوانین حضور در آن را هم بپذیریم. این قاعده برای همه کشورهای دنیا است، همان طور که در سازمان ملل یا در یونسکو یا سایر نهادها و سازمانهای بینالمللی حضور پیدا میکنیم، قید منافع ملی خود را هم داریم، اینجا هم میتوانیم با تأکید بر همین منافع حضور داشته باشیم. قراردادهایی در جامعه بینالمللی وجود دارد که مزایای آن بیشتر از معایب آن است. یکی از آنها هم همین FATF و سایر لوایح دولت است که بحث اصلی آن به موضوع پولشویی اختصاص دارد.
در دسته بندی شما از مخالفان این لوایح، از تندروهایی یاد کردهاید که زمین بازی را برای برخی آماده میکنند، تا اعتراض خود را علناً در خیابان و جلوی مجلس اعلام کنند. این افراد چه سودی از این موضوع میبرند؟
قطعاً بخشی از افرادی که با تصویب CFT در مجلس ایران مخالفت میکنند و فضا را برای اعتراض مهیا میکنند، حتماً از این اتفاق متضرر میشوند. در حالی که باید این مهم را در نظر داشت که وقتی وارد نظام بینالملل میشویم قضیه به صورت برد- برد جلو میرود. پس همه چیز که به نفع ما نخواهد بود اما در مجموع میتواند به نفع ما تمام شود. مشخصاً تصویب لوایح 4 گانه به مصلحت کشور است. مشکل پولشویی در ایران، واقعاً مشکل جدیای است و روز به روز هم در بخشهایی از کشور شاهد آن هستیم. نمونه آن در مورد مؤسسات مالی، اعتباری بوده که به خوبی میدانیم منشأ آن در کجا بوده است و چه خساراتی به کشور وارد ساخت. عدهای واقعاً از شفافسازی واهمه دارند. البته یک بخشی از معترضان خارج از این موضوع که به قضیه آشنا باشند یا نباشند، ممکن است هیچ سهمی هم در این قضیه نداشته باشند و هیچ ضرری هم نکنند ولی اساساً معتقد به زندگی در فضای دوگانهای هستند. FATF و CFT و... با توجه به شرایط کنونی کشور کاملاً متضمن منافع ملی کشور ماست. ما هیچ راهی جز پیوستن به این کنوانسیونها نداریم.
در داخل لازم است که به وفاق و کاهش دوگانگیهای تصنعی برسیم و کمک کنیم دلخوریها و ناراحتیها را کم کرده و همبستگیها را زیاد کنیم. در حال حاضر بیتوجهی به موضوع FATF قطعاً به شرایط اقتصادی کشور بشدت آسیب میزند. به بهانه پولشویی حتی چینیها هم دیگر نمیخواهند با ما ارتباط برقرار کنند. عربستان و اسرائیل همین الان به عنوان ناظر در FATF حضور دارند. مگر آنها برخی از منویات خود را انجام نمیدهند؟ ما که معتقدیم که از مظلومین عالم دفاع میکنیم نه از تروریستها، پس چه واهمه ای از پیوستن به این کنوانسیون داریم؟ اسرائیل و عربستان از تروریستها دفاع میکنند اما در FATF حضور دارند. ما که صراحتاً اعلام میکنیم از مظلومین دفاع میکنیم چرا نباید باشیم؟ البته طبیعی است برخی به دلیل اینکه با دولت مرزبندی جدی دارند سعی میکنند آن را چماقی کنند و بر سر دولت بکوبند. از یک طرف بگویند دولت سازشکار است و از سوی دیگر کاری کنند که دولت با مشکلات جدیتری بخصوص در زمینه اقتصادی روبهرو شود. آن وقت هوار بکشند که این دولت ناکارآمد است و نمیتواند از بار مشکلات اقتصادی کم کند.
مخالفان هم چشمشان را به شورای نگهبان دوختهاند و منتظر رد آن هستند و برای رسیدن به این هدف نیز این نهاد را از انتقادات و تحت فشار قرار دادن خود بینصیب نگذاشتهاند. جالب اینجاست که اگر اصلاحطلبان این گونه شورای نگهبان را تحت فشار قرار میدادند، فریاد همینها بلند میشد که چرا نهادهای انقلابی کشور را متهم میکنید. این اعتراضات از سوی افرادی که خود را انقلابی معرفی میکنند و در مقابل با نهادهای انقلابی هم برای رسیدن به خواستههای خود در چالش قرار میگیرند چگونه قابل توجیه است؟
بخشی از جریان اصولگرا به دلایل عدیدهای، اطمینان خاطرهایی که از جاهایی دارند، خطوط قرمزی در برابر خود نمیبینند و خیلی راحت از این خطوط رد میشوند و هر وقت احساس کنند که منویاتشان در خطر است فریاد اعتراضشان بلند میشود. ولی در سمت مقابل آنها، آنقدر خطوط قرمز برای جریان اصلاحطلب کشیدند و آنان را محدود میکنند که اگر چنانچه از آن محدوده تصور شده آنها عبور کنند، با انواع و اقسام اتهامات روبهرو میشوند. متأسفانه همیشه هم شاهد این رفتارهای دوگانه بودهایم. اگر دچار خطایی میشدیم به سرعت مورد پیگرد قرار میگرفتیم اما آن طرف اگر هتاکی میکردند با یک نوع تساهل از کنارشان رد میشدند. ما این را بکرات تجربه کردهایم.
اما در حال حاضر با توجه به شرایطی که کشور با آن روبهرو است، فرقی نمیکند چه جریان اصلاحطلب و چه اصولگرا و چه گروههایی که هیچ وابستگی جناحی ندارد، توجه داشته باشند که آنچه که ما را به هم پیوند میدهد، منافع ملی است. منافع ملی کشور ایجاب میکند تا کمک کنیم دولت بتواند وضعیت اقتصادی کشور را سامان دهد و بتوانیم از این وضعیت به سلامت عبور کنیم. لازمه این امر این است که اصولگرا و اصلاحطلب مقداری از خواستههای حزبی خود فاصله گرفته و به فکر منافع ملی باشند. البته در این زمینه جناح اصلاحطلب همیشه پیشقدم بوده اما این بار لازم است که اصولگرایان را هم در کنار خود ببینند. چون با توجه به معضلاتی که در کشور وجود دارد، همه باید کمک کنیم.
از صدا و سیما گرفته که در برخی از برنامههای خود کارشناسان مخالف این لوایح را دعوت میکند تا تریبونهای نماز جمعه که برخی امامان جمعه یکصدا با هم با نظر مجلس مخالفت میکنند. چگونه میتوان این عدم یکپارچگی را حل کرد؟
کار سختی است. وقتی جامعهای با خطر سنگین بیرونی روبهروست عقل ایجاب میکند که مسئولان اختلافات را کنار گذاشته و یکپارچه بیایند و با هم متحد شوند. متأسفانه با گذشت 40 سال از عمر انقلاب اسلامی، عدم بلوغ سیاسی را حداقل در برخی از دستگاههای رسمی کشور میبینیم. رسانه ملی متأسفانه به جای اینکه بیاید و کمک کند و امید اجتماعی و همبستگی ملی را گسترش بدهد گاهی منجر به ایجاد شکافهای جدی میشود. این امر در شرایطی که کشور نیاز به همدلی و همبستگی و همفکری دارد خود نگرانکننده است.
متأسفانه برخی اگر کشور متکی بر جریان عقلانیت اداره شود سود نمیبرند و همواره تلاش میکنند که به این فضا آسیب بزنند و برخی دیگر هم دچار عدم بلوغ سیاسی و اجتماعی هستند. آنها متوجه خطر بزرگتر نیستند. ما در شرایطی قرار گرفتهایم که باید همه کمک کنیم تا آنچه که به مصلحت کشور است رخ بدهد. مخالفان با مخالفتهای خود زیر پای حاکمیت را خالی میکنند و در این شرایط طبیعی است که بیشترین آسیب را نظام و بعداً مردم ایران خواهند دید.