سارق رستورانهای ایتالیایی پس از آزادی از زندان نقشه تازهای برای سرقت کشید. او این بار در نقش پیک موتوری رستوران ظاهر میشد و هنگام تحویل غذا به مشتریان، دست به سرقتهای میلیونی میزد.
به گزارش همشهری، تحقیقات برای دستگیری این متهم از 3ماه قبل شروع شد. نخستین شاکی اواخر مردادماه به کلانتری 124قلهک رفت و به افسر پلیس گفت: ساعتی قبل به رستورانی که در نزدیکی محل زندگیام است زنگ زدم و 3پرس چلوگوشت برای ناهار سفارش دادم. نیم ساعت بعد جوانی شیکپوش زنگ آپارتمان را زد و گفت پیک موتوری است و برایم غذا آورده. وقتی به مقابل در رفتم و دیدم دستگاه پز همراهش است، کارت عابربانکم را به او دادم و رمزش را هم گفتم اما او چندین مرتبه کارت را کشید و گفت سیستم قطع است. من هم به داخل خانه رفتم و بعد از دقایقی برگشتم و پول غذا را بهصورت نقدی حساب کردم و کارتم را از او گرفتم اما هنگام خوردن غذا پیامکی دریافت کردم که با دیدن آن شوکه شدم. 3میلیون تومان از حساب بانکیام برداشت شده بود و وقتی سراغ کارت عابربانکم رفتم متوجه شدم متعلق به فرد دیگری بوده و پیک موتوری کارت مرا دزدیده است. همان لحظه با رستوران تماس گرفتم و متوجه شدم جوان سارق ابتدا با معرفی خودش بهجای من، در مقابل خانهام غذا را از پیک رستوران گرفته و سپس نقش پیک را بازی کرده تا کارت مرا سرقت کند.
سرقتهای سریالی
با این شکایت پروندهای در این خصوص تشکیل شد و تیمی از مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی متهم شروع کردند. درحالیکه بررسیها ادامه داشت چند شکایت مشابه دیگر نیز پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت؛ شکایتهایی که نشان میداد جوان موتورسوار بهصورت سریالی طعمههای خود را در شمال و شمال غرب تهران شناسایی کرده و در نقش پیک موتوری رستوران، کارتشان را سرقت و حسابشان را خالی میکند.ماموران در تحقیقات متوجه شدند که متهم مردادماه امسال در رستورانی حوالی شهرک غرب بهعنوان پیک موتوری مشغول بهکار شده و پس از چند روز دستگاه پز و باکس غذا را سرقت کرده و دیگر به محل کار خود بازنگشته است. در این شرایط تنها سرنخ تصویر متهم بود که در فیلم دوربینهای مداربسته ساختمانها ثبت شده بود و کارآگاهان در ادامه متوجه شدند که او سعید نام داشته و پیش از این 2 بار زندان را تجربه کرده است. نخستین بار بهدلیل کلاهبرداری و فاکتورسازی و دومین بار به اتهام سرقت در پوشش گارسون رستورانهای خارجی. با این سرنخ پاتوق وی شناسایی و او در مخفیگاهش حوالی منطقه فلاح دستگیر شد. مأموران در بازرسی از مخفیگاه وی یک دستگاه موتورسیکلت مسروقه و دستگاه پز و باکس غذا کشف کردند و متهم در بازجوییها به سرقت از دستکم 70نفر اعتراف کرد. به گفته سرهنگ کیوان ظهیری، رئیس پلیس پیشگیری پایتخت، تحقیقات از متهم برای شناسایی شاکیان و جرایم احتمالی دیگر ادامه دارد. وی از شهروندان خواست هنگام خرید شخصا نسبت به کشیدن کارت اقدام کنند و رمز کارت خود را در اختیار افراد دیگر قرار ندهند تا گرفتار سارقان نشوند.
عشق قمار
متهم دیپلمه است و میگوید تنها بهخاطر شرطبندی در بازی بیلیارد تصمیم گرفته سرقت کند. او میگوید عاشق قمار است و به آن اعتیاد پیدا کرده و همین باعث شده تبدیل به یک مجرم سابقهدار شود.
نخستین بار که دست به خلاف زدی چند ساله بودی؟
7سال پیش زمانی که 22سال داشتم در بازار مبل کار میکردم و فاکتورهای خرید را دستکاری میکردم. بهعنوان مثال اگر مبلی 3میلیون تومان قیمت داشت از مشتری پولش را گرفته و به صاحبکارم میگفتم 2 میلیون و500 هزارتومان از مشتری گرفتم و مابقی را تخفیف دادم. با این ترفند دست به کلاهبرداری میزدم. از 7نفر با این شگرد کلاهبرداری کردم که در نهایت دستم رو شد و به زندان افتادم. 24روز زندان بودم و پس از آن مادرم به سراغ صاحبکارم رفت و به او سفته داد تا بدهیاش را بهصورت اقساط بپردازد. او هم رضایت داد و من آزاد شدم.
دوباره کی سراغ خلاف رفتی؟
5سال قبل. آن زمان بهعنوان گارسون در رستورانهای ایتالیایی مشغول بهکار میشدم. یعنی پس از دیدن آگهی به رستوران میرفتم و همان روز نخست نقشه خلاف را اجرا میکردم، چون روز اول آزمایشی بود و مدارکی به صاحبکارم نمیدادم. شگردم این بود که صورتحساب را برای مشتری میبردم و او وقتی کارت عابربانک و رمزش را در اختیارم قرار میداد، آن را سرقت کرده و فراری میشدم. با این ترفند از 7نفر سرقت کردم تا اینکه دستگیر شدم. قاضی بابت هر سرقت مرا به 3سال و 6ماه زندان محکوم کرد. مادرم باز به سراغ شاکیان رفت و همه آنها رضایت دادند جز یک نفر. من هم بهخاطر شکایت آن یک نفر3 سال و 6ماه زندانی شدم.
و درس عبرت نگرفتی و باز برای سومین بار نقشه خلاف کشیدی؟
اینبار اما ماجرا فرق داشت. بهخاطر شرطبندی در بازی بیلیارد بود. راستش حدود 2سال قبل که از زندان آزاد شدم با برادرم کار میکردم اما گاهی با دوستانم به باشگاهی در جنوب تهران رفته و بیلیارد بازی میکردیم. کم کم شروع کردیم به شرطبندی و درواقع قمار میکردیم. چندبار باختم اما هیجان شرطبندی را دوست داشتم. برای ادامه بازی به پول نیاز داشتم تا اینکه یک روز یک جوان موتورسوار را دیدم که برای بردن غذا وارد خانهای شد اما سوئیچ روی موتور بود که من آن را سرقت کردم.
بعد بهعنوان پیک موتوری مشغول بهکار در رستورانی شدم که همان روز نخست دستگاه پز و باکس غذا را سرقت کردم. نقشه بعدیام این بود که کنار رستورانهای بزرگ شمال و شمال غرب تهران میایستادم و زمانی که پیک آن رستوران به سمت خانه مشتری میرفت تعقیبش میکردم. پس از رسیدن به محل، موتورم را در گوشهای پارک کرده و به سمت پیک میرفتم و پس از پرسیدن آدرس صاحب غذا، میگفتم غذا متعلق به من است. پولش را میدادم و غذا را تحویل میگرفتم. در مرحله بعد با موتور خود غذا را به مقابل واحد برده و به بهانه اینکه سیستم قطع است در یک لحظه کارت مشتری را با کارت مشابهی که همراه داشتم جا به جا میکردم. اگر هم مشابه آن کارت را نداشتم، با این ادعا که دستگاه پز آنتن نمیدهد، به سمت کوچه میرفتم و با سرقت کارت فرار میکردم.
چقدر پول به جیب زدی؟
حدود 100تا 150میلیون تومان.
با پول سرقتی چه کردی؟
همه آن را در شرطبندی بازی بیلیارد باختم. البته گاهی هم میبردم اما پولم را نمیدادند بعد میگفتند بازی کن. من هم آنقدر بازی میکردم تا همان پولی که میبردم را میباختم.
کمترین و بیشترین پولی که از حساب مردم خالی کردی چقدر بود؟
کمترین آن 200هزارتومان بود. بیشترین پول هم 17میلیون تومان بابت یک پرس غذا از کارتی بود که یک میلیارد و 200 میلیون تومان موجودی داشت. گاهی هم با کارتهای سرقتی موبایل یا سکه میخریدم اما آنها را هم سر قمار باختم.
خانوادهات در جریان نبودند؟
پدر و مادرم از هم جدا شدهاند. یک خواهر و یک برادر دارم. یک هفته پیش مادرم و یک هفته پیش پدرم هستم که آنها از نقشههای من بیاطلاع بودند.