عربستان در حالی همچنان به واسطه قتل وحشیانه جمال خاشقجی تحت فشار افکارعمومی جهان است و دولتمردان غربی نیز متأثر از این فضا وادار به واکنش شدهاند که بدون شک این واکنشها، برگرفته از عملکرد قابل توجه ترکیه در مدیریت رسانههای این کشور و شنیده شدن یک صدا و روایت واحد از مقامات این کشور است؛ اتفاقی که بعید به نظر میرسد در صورت وقوع در ایران، قابل تحقق بود و احتمالاً مدیریت فضای رسانه به سمتی پیش میرفت که ماجرا به سرعت به حاشیه رانده میشد.
به گزارش «تابناک»؛ جمال خاشقجی، مشاور سابق رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان و روزنامه نگار در سالهای اخیر منتقد نه چندان رادیکال ملک سلمان و محمد بن سلمان بود و همین مسأله در کنار اطلاعاتی که او داشت، باعث شد پروژه ترورش توسط ارشدترین مقامات سعودی طراحی و پیاده سازی شود. بنا بر اعلام مقامات ارشد کشور ترکیه، به محض حضور خاشقجی در کنسولگری عربستان در ترکیه، او خفه و سپس تکه تکه و سپس جسدش با اسید حل گشته و به فاضلاب ریخته شده است.
مسئولین ترکیه، اطلاعات این پرونده را ـ که بر اساس شنود درون کنسولگری و همچنین شنود خطوط تلفن مقامات سعودی در ترکیه به دست آورده بودند ـ نخست قطره چکانی به رسانههای نزدیک درز دادند و روز به روز افکارعمومی جهان را درگیر این پرونده نگه داشتند. سپس نوبت به مقامات و در رأس آنها، رجب طیب اردوغان رسید که رسما ابعاد این جنایت فجیع را تشریح کنند و انگشت اتهام را به سمت مقامات عربستان نشانه بروند.
ترکیه همزمان با انتقال فایلهای صوتی به کشورهای غربی، خود را برای واکنش عربستان آماده کرد و پس از آنکه عربستان کوشید با محاکمه صوری عامل این قتل و قربانی کردنِ آنها، حلقه اتصال این جنایت به محمد بن سلمان را قطع کند، مسئولان ترکیه، از فایل صوتی دیگری رونمایی کردند که در آن محمدبن سلمان، تلفنی دستور قتل را میدهد. آنها پیش از این، یک فایل صوتی را افشا کرده بودند که برادر محمد بن سلمان دستور را داده بود و اکنون این فایل جدید، شخص ولیعهد و اداره کننده عربستان را هدف قرار داده است.
ماجرای جمال خاشقجی برای ترکیه صرفاً یک ماجرای جنایی نیست و فرصتی برای تسویه حساب جریان سلفی با جریان وهابی است و اردوغان به خوبی از این فرصت استفاده کرد. تقریباً هیچ مقام ترکیهای یا رسانه ترکیه، مواضع ضدو نقیض در این ماجرا نداشتند و یک ارکستر هماهنگ به رهبری اردوغان، این گونه عربستان را در گوشه رینگ قرار دادند. اردوغان توانست آهسته آهسته برگهایش را ـ با توجه به این هماهنگی ـ رو کند و یکباره همه اطلاعات علنی نشود و بازی لو نرود.
صدای واحدی که از ترکیه شنیده شد، امکان بهره برداری عربستان و آمریکا از چندصدایی و مواضع ضد و نقیض به نفع بن سلمان را سلب کرد و این دستاورد مهمی است که یک دست بودن فضای سیاسی و رسانهای در راستای منافع مالی و در چنین بزنگاههایی، در پی دارد.
حال فرض کنیم خاشقجی در کنسولگری عربستان در مشهد به این شکل فجیع کشته میشد. با توجه به سوابق نوع موضعگیریها در اوقات بحرانی، احتمالاً هر مسئولی موضع شخصی خود را پیش میگرفت و بسیاری از اطلاعات به جای ارائه مرحله به مرحله، در رقابت مسئولین برای دیده شدن، به سرعت از رسانهها سر درمیآورد و دور از انتظار نبود که برخی مسئولان و صاحب نظران داخلی برای بیشتر دیده شدن، علیه مواضع مسئولین کشور موضعگیریهایی کنند که عربستان بتواند به نفع خود در افکارعمومی بین المللی مورد بهره برداری قرار دهد.
برای نمونه میتوان به ماجرای فاجعه منا اشاره کرد که میتوانست یک فرصت بزرگ برای تحت فشار گذاشتن عربستان در فضای بین المللی باشد؛ اما در زمان وقوع شاهد یک ارکستر هماهنگ نبودیم و برخی در داخل به جای حمله به مسئولین سعودی، متولیان داخلی را تحت فشار میگذاشتند که چرا به درستی پیگیری نمیکنند! اتفاقات بعدی درباره سفارت عربستان نیز اساساً فضای افکارعمومی بین المللی را به نفع عربستان بازگرداند.
شاید وقت آن رسیده باشد با نیم نگاهی با آنچه ترکیه در ماجرای خاشقجی انجام داد، مسئولین و چهرههای تأثیرگذاری که حتی در اوقات و شرایط ملی نیز ساز ناکوکشان شنیده میشود، دست کم در بحث های ملی از خودگذشتگی کنند و به قیمت دیده نشدن و عدم بهره برداری تبلیغاتیِ شخصی، اجازه بدهند از کشور یک صدای واحد شنیده شود. در این دوران که جنگ رسانه ای و عملیات روانی همپای جنگ سیاسی و اقتصادی و امنیتی علیه ایران در جریان است، میتوان اختلافات را در جلسات برد و در خارج از جلسات، یک صدا از بخش های اصلی کشور شنیده شود. آیا چنین راهبرد رسانهای از آرزو به واقعیت تبدیل خواهد شد؟!