اتهام زنیهای جدید کریمی قدوسی، کنایههای رقبای روحانی در سخنرانیهای دانشگاهی، طراحی اروپایی برای کانال مالی ویژه با ایران، شکرگزاری رئیسی برای رئیس جمهور نشدنش، جلیقه زردها در تدارک شنبه جهنمی، پاسخ ظریف به نامه دادستان کل کشور، آزاد شدن صادرات رب گوجه فرنگی و واردات برنج، برانداز واقعی کیست؟، ترامپ در سودای نابودی اتحادیه اروپا، سکوت رادیویی در قرارگاه مرکزی فرهنگ، تأیید حکم اعدام «سلطان قیر»، عاشقانههای بن سلمان با داماد ترامپ و دلایل فرهنگ «بگم، بگم؟» به بهانه افشاگری علیه سلبریتیها، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه، نوزدهم آذرماه در حالی چاپ و منتشر شدند که انعکاس سخنرانیهای شخصیتهای سیاسی منتقد دولت در مراسم روز دانشجو، تأیید حکم اعدام باقری درمنی و صدور احکام تعدادی از متهمان به فساد اقتصادی، ادامه اعتراضها در فرانسه، بلژیک و هلند، اتهامات یک نماینده مجلس علیه نیمی از نمایندگان و طراحی اروپایی برای کانال مالی ویژه با ایران با تیترها و عناوین مختلف در صفحات نخست آنها برجسته شده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
رئیسی: خدا رحم کرد رئیس جمهور نشدم
روزنامه خراسان در گزارشی که در بخشی از آن با عنوان کنایههای رقبای روحانی در سخنرانیهای دانشگاهی به انعکاس سخنان سید ابراهیم رئیسی در دانشگاه شهید بهشتی پرداخته نوشت: حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، در پاسخ به این پرسش که اگر شما رئیس جمهور میشدید وضعیت کشور بهتر بود، در سخنانی کنایه آمیز گفت: خدا رحم کرد که رئیس جمهور نشدم که دلار پنج هزار تومان شود! رئیسی در ادامه افزود: باید منابع و مصارف ارزی به درستی مدیریت شود. نقدینگی اگر در اختیار تولید قرار نگیرد، به سیل بنیان کن تبدیل میشود. رئیسی در پاسخ به این سوال که اگر شما بودید چه میکردید؟ گفت: ما تولید مسکن را متوقف نمیکردیم، قانون فرانسه را بر قانون مترقی محیط زیست خود ترجیح نمیدادیم، مرکز هوشمند در رابطه با کنترل قاچاق بنزین را تعطیل نمیکردیم. تولیت آستان قدس رضوی همچنین درباره مالیات آستان قدس خاطرنشان کرد: آستان قدس مالیات ارزش افزوده و مالیات تکلیفی میپردازد، اما مالیات را هم باید از یقه سفیدها گرفت که فرار مالیاتی میکنند.
رئیسی در پاسخ به سؤال دیگری درباره انتخابات اخیر ریاست جمهوری، اظهار کرد: آقای قالیباف نمیخواست کاندیدا شود و گفت که آمادگی دارم به شما کمک کنم، اما من گفتم مانع حضور هیچ کس نخواهم شد. آقای جلیلی هم گفت: اگر شما بیایید، من دیگر نمیآیم. تولیت آستان قدس رضوی ادامه داد: آقای قالیباف اظهار کرد پس من کاندیدا میشوم و بعد نگاه میکنیم به سنجش آرا و پس از نظرسنجی مناظره سوم طبق وعدهشان کنار رفتند. البته من به هیچ کس از کاندیداها نگفتم که شما نیایید و آقای میرسلیم گفت: فکر میکنم کسانی که به من رای میدهند به فرد دیگری رای نخواهند داد، گفتم پس بمانید. وی گفت: رقبای ما پس از پیروزی، دو سه روز بعد انتخابات همان حرفهای ما را اجرایی کردند، در حالی که زمان انتخابات مرکز پژوهشهای مجلس چند جزوه علیه برنامه من پخش کردند. وی افزود: تفاوت من با رقیبم این است که ما به استقلال کشور معتقدیم، اما او آب خوردن را هم به بیگانه متصل میکرد.
این نامزد سابق انتخابات ریاست جمهوری درباره تخلفات این انتخابات گفت: انتخابات ۹۶ از انتخاباتهای پرتخلف کشور بود و ما هم بیش از ۶۰۰ گزارش داشتیم، اما من معتقد بودم که نباید کشور با بحران مواجه شود، لذا با این که بسیاری از ادارات دولتی را ستاد انتخاباتی خود کرده بودند، اما گفتم صرفا به تخلفات رسیدگی شود تا سنگ بنایی برای آینده نشود و دولت مستقر به خود اجازه ندهد دست به هر کاری بزند. رئیسی همچنین با اشاره به این که جمنا کارش اشکالاتی داشت و باید یک بازنگری در کارش بکند، ادامه داد: آمدن من به میدان نتیجه جمنا نبود و تا اسفند ۹۵ هم تصمیم نداشتم کاندیدا شوم، اما دعوت جریانات مرا به تکلیف وا داشت، الان هم اگر برگردم به آن روز، همان تصمیم را میگیرم، اما امروز هیچ فعالیت انتخاباتی ندارم. چرا که مسئله امروز ما انتخابات نیست، بلکه گفتمان امام و رهبری و کارآمدی نظام است.
چرا رئیس جمهور به دو نامه اقتصاددانها جواب روشنی نداده است؟
محمدصادق جنان صفت در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با موضوع قرار دادن نامه اخیر محسن رنانی اقتصاددان نوشت:رفتار و گفتار رئیس دولت دوازدهم در ماههای تازه سپری شده و البته برخی از نزدیکترین حلقه نخستیاران او گونهای است که ناگفتن و نانوشتن را به روندی فزاینده تبدیل خواهد کرد و همان خواهد شد که رنانی خواسته است. مسخره کردن اقتصاددانان در چند نوبت و خالی کردن دولت از این دانشمندان از سوی رئیس دولت و اعتماد بیش از اندازه به یک جریان درون دولت که حالا محلهای فرماندهی اقتصاد را در چنگ دارند برای نخبگان و خبرگان دلسردی میآورد. رئیس دولت دوازدهم همچون همتای پیشین خود به جایی رسیده که بیتفاوتی نسبت به نقدها را ترویج میکند و این آزار دهنده است. روانشناسان میگویند بیتفاوتی آزاردهندهترین و بدترین نوع خشونتی است که یک فرد یا یک گروه برفرد و گروههای دیگر تحمیل میکند.
در این روزها و هفتهها بیش از گذشته شاهد بیتفاوتی به پیشنهادهای دلسوزانه و کارشناسانه اقتصاددانان و بازیگران اقتصادی در بخش خصوصی بودهایم و اکنون به نظر میرسد این رفتار به راهبرد دولت تبدیل شده است و این یک داروی کشنده برای شور و هیجان و رفتار پیگیرانه به حساب میآید. دولت هرگز جواب مستقیمی به دونامه ارائه شده از سوی اقتصاددانان نداده و هرگز نامههای چهارگانه اتاق بازرگانی درباره مسائل گوناگون را پاسخ نداده است و هرگز در پاسخ به درخواستهای پرشمار روسای اتاقهای بازرگانی نمیگوید که خواستههای آنها درباره موضوعی مثل سیاست ارزی درست است یا نادرست است و چرا قصد اجرای پیشنهادهای آنها را ندارد. این بیتفاوتی بدتر از هر رفتاردیگری است و شاید یکی از دلایل محاق خودخواسته آقای رنانی اعتراض به این راهبرد خشونت آمیز دولت باشد.
با بودجه سال ۹۸ باید کمربندها را ببندیم
روزنامه ایران در سرمقاله امروز خود با عنوان اعتیاد اداری و کیک بودجه نوشت: هرگاه تعادل یک پدیده اقتصادی به هم میخورد، لازم است که سیاستگذاران دست به اقداماتی بزنند که تعادل دوباره برقرار شود. برای نمونه اگر یک کالا، چون بنزین به هر دلیلی کم شود یا مصرف آن بالا برود و تقاضا کفایت نکند، باید تعادل را ایجاد کرد. برای این کار یا باید عرضه را زیاد کرد، یا باید تقاضا را کاهش داد، یا آن را از طریق سهمیهبندی متعادل کرد. کاهش تقاضا از طریق بالا بردن قیمت یا فرهنگسازی و تغییرات فناوری و یا استفاده از کالاهای جایگزین انجام میشود. در همه یا بیشتر کشورهای جهان میکوشند که در اولین گام تقاضا را مدیریت کنند. مثلاً در سال ۱۹۷۳ که قیمت جهانی نفت تا ۴ برابر افزایش یافت، اقدامات کشورهای توسعهیافته برای کنترل مصرف انرژی و افزایش بهرهوری آغاز شد، و امروز نتیجه آن را به وضوح میبینیم که مصرف انرژی و بنزین در آنجا کاهش یافته بدون اینکه از کیفیت زندگی آنها کاسته شده باشد، حتی افزایش هم داشته است.
اکنون فصل بودجه است. مثل همه فصول دیگر و از گذشته دور همه نیروها خود را بسیج میکنند تا سهم بیشتری از بودجه به دست آورند. هر کس هم فقط به فکر خود و نهاد و سازمان و وزارتخانه متبوع خودش است. هر نمایندهای بیش از آنکه به فکر کلیت بودجه و اصل بهرهوری هزینه باشد، در پی افزایش سهم منطقه خود از کیک بودجه است. محصول این رفتار کاهش کارآیی و اثربخشی بودجه است. این مشکلی است که یکی از متخصصترین افراد در امور بودجه به آن اشاره کرده است. نتیجه این رفتار بزرگ شدن سالانه بودجه دولت است. هیچ کس نمیکوشد که هزینههای سازمان و وزارتخانه تحت امر خود را مدیریت کند و از طریق افزایش بهرهوری به کاهش هزینهها و کشور کمک کند. همه درصدد هستند که با افزایش بودجه، کارهای خود را پیش ببرند، ولی از آنجا که افزایش بودجه ممکن نیست، از طریق افزایش نقدینگی و بدهی بانک مرکزی این هدف محقق میشود که دقیقاً مشابه افزودن آب به شیر است. هنگامی که یک لیتر آب به یک لیتر شیر اضافه میکنیم، دو لیتر شیر داریم، ولی ارزش غذایی آن به اندازه همان یک لیتر است. هنگامی بودجه را ۲۰ درصد افزایش میدهیم، ولی در واقعیت اقتصادی، تولید کشور ۲۰ درصد رشد نکرده و حتی کمتر هم میشود، به این معناست که بودجه به معنای واقعی کمتر شده است و در آن آب ریختهایم.
با این ملاحظات بودجه سال ۱۳۹۸ در شرایطی تهیه شده است که باید همه ما کمربندها را محکم ببندیم. با افزایش آب داخل آن مشکلی حل نمیشود. همه باید یاد بگیریم که هزینههای اداری و سرمایهگذاری و... را مدیریت کنیم. منابع به اندازه گذشته در دسترس نیست. باید خودمان را با شرایط جدید آماده کنیم. از برقراری ارتباطات ویژه برای افزایش سهم از کیک بودجه پرهیز کنیم. اجازه دهیم که مدیریت سازمان برنامه و بودجه، براساس درآمدها و هزینهها، لایحه بودجه متعادلی را تهیه و تدوین کند و همین در مجلس تأیید شود. با تغییر ارقام قیمت نفت و تولید آن، عددسازی نکنیم. اگر تولید و قیمت افزایش یافت، قطعاً دولت میتواند با متمم بودجه به کمک اقتصاد بیاید، ولی در هر حال باید خودمان را از شرّ اعتیاد به افزایش بودجه رها کنیم. امیدواریم که نمایندگان مجلس و کمیسیون مربوط با درایت و خویشتنداری عالمانه کمک کنند که بودجه واقعی و متعادلی تصویب شود و امیدوار باشیم که با عبور از سال ۱۳۹۸ پاسخ محکمی به تحریمها داده باشیم.
تجدیدنظر کنید آقای رئیس جمهور
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان تجدید نظر کنید آقای رئیس جمهور ضمن انتقاد از وضعیت بازار خودرو نوشت: حکایت استمرار گرانیها گویا حکایتی پایانناپذیر است. از یکطرف خود مردم به همدیگر رحم نمیکنند و به محض اینکه سخن از تهدید و تحریم به میان میآید تا میتوانند گران فروشی میکنند و از طرف دیگر دستگاههای دولتی هم به جای اینکه با نظارت بر عملکردها و مهار قیمتها با جنگ روانی ایجاد شده توسط دشمن مقابله کنند، هر روز به نوعی به این ماجرا دامن میزنند. تازهترین مورد، گرانی چهار نوع خودروی تولید داخل است که این روزها سروصدای مردم را در آورده و آتش جنگ روانی به راه انداخته شده توسط دشمن را شعلهورتر کرده است.
از ابتدای سال جاری تاکنون قیمت خودروهای سواری تولید داخلی حدود دو برابر شده است. این افزایش قیمت شاید تا چند درصدی قابل پذیرش باشد، ولی آنچه رخ داده بهیچوجه منطقی نیست.
متاسفانه وزیر جدید صنعت، معدن و تجارت که باید حامی مردم و متصدی نظارت بر قیمتها باشد، از افزایش قیمت خودروها حمایت کرد! همین حمایت موجب شد به موضوع افزایش قیمت در این مقاله بپردازیم و نکاتی را به آقای رئیسجمهور یادآور شویم.
اول اینکه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی فعلاً با دو دشمن مواجه است؛ یکی ترامپ رئیسجمهور آمریکا و دیگری کسانی که در داخل به گرانی دامن میزنند. با دشمن اول درصورتی به راحتی میتوان مبارزه کرد که دشمن داخلی یا ریشه کن و یا بشدت مهار شود. دولت اگر میخواهد در مبارزه با توطئههای ترامپ پیروز میدان باشد باید بدون مسامحه به مبارزه گرانی برود و مردم را که کمرشان زیر بار فشارهای ناشی از گرانی خم شده است و هر روز فشارهای معیشتی بر آنها افزوده میشود از شر این دشمن درونی نجات دهد.
دوم اینکه رئیسجمهور به تنهائی نمیتواند به جنگ گرانی برود و مشکلات اقتصادی را حل کند. او تنها درصورتی در این جنگ پیروز میدان خواهد بود که وزرای کارآمد و صاحب عزمی داشته باشد که پا در رکاب و بدون مسامحه به او در این کارزار دشوار کمک کنند. شاید برای تامین همین هدف بود که در ماههای اخیر رئیسجمهور روحانی درصدد ایجاد تغییرات در کابینه به ویژه در بخش اقتصادی آن بر آمد، ولی متاسفانه این تغییرات، بگونهای نبود که مشکل را حل کند و اقتصاد بحران زده را نجات دهد. وزیری که در شرایط دشوار اقتصادی کشور، از گرانتر شدن خودرو حمایت کند کاملاً روشن است که صلاحیت همراهی با دولتی که فعلاً مهمترین وظیفه داخلی آن مبارزه با گرانی است را ندارد. وزیر دیگر تازه به منصب وزارت رسیده، قبل از آنکه طرح و برنامهای برای حل مشکلات اقتصادی ارائه کند، فرزند یکی دیگر از وزرا را به مشاورت خود بر میگزیند و یکی از عناصر کلیدی دولتی که مسبب پدید آمدن ریشه مشکلات اقتصادی کشور بود را به یکی از مهمترین معاونتهای خود منصوب میکند. وزیر دیگر، با اینکه مسئول امنیت داخلی است در اهواز و چابهار و سراوان دهها نفر در اثرناامنی کشته و صدها نفر زخمی و عدهای ربوده میشوند و او خم به ابرو نمیآورد درحالی که اگر حتی یکی از این وقایع در کشور دیگری رخ میداد وزیر مربوطه استعفا میداد تا جای او را کسی بگیرد که بتواند از عهده مسئولیتی که به او واگذار شده برآید؛ و سوم اینکه وضعیت در تعداد دیگری از وزارتخانهها و دستگاههای دولتی چندان بهتر از این چند وزارتخانه نیست بطوری که مردم احساس میکنند و به زبان میآورند که دولت همه چیز را رها کرده و کاری به کار مسائل و مشکلات آنان ندارد. در چنین وضعیتی آقای رئیسجمهور باید حلقه تنگ دور خود را بشکند و به میدان بیاید و بدون مسامحه، همکاران ناکارآمد خود را کنار بگذارد و افراد توانا، دلسوز و کار آشنائی را به جای آنها بگمارد که درد مردم را درک کنند و با عزمی راسخ به حل مشکلات مردم همت بگمارند. در شرایطی که در اکثر خانوادهها فرزندان بیکار وجود دارد و بسیاری از خانوادهها گرفتار تنگناهای معیشتی هستند، وزرائی که در حال نان قرض دادن به همدیگرند و گرانیهای بیحد و مرز آنها را تکان نمیدهد، نمیتوانند مشکلات پیچیده کشور را حل کنند. دوران شعار و وعده دادن نیز گذشته، مردم در انتظار اقدامات عملی دولتمردان هستند. برای دولت شما آقای رئیسجمهور روحانی فرصت چندانی باقی نمانده. برای آنکه زحمات دولت اولتان برباد نرود و کشور به سروسامان برسد و بحران اقتصادی که دشمن داخلی است به زانو در آید تا بتوانید در مصاف با دشمنان خارجی که آمریکا در راس آنان قرار دارد موفق شوید، باید از فرصت باقیمانده حداکثر استفاده را به عمل آورید و درباره همکارانتان تجدیدنظر کنید آقای رئیس جمهور.