پس از بحثهایی که درباره عملیات کربلای 4 و 5 مطرح شد، محمد مرندی از رزمندگانی که در عملیات کربلای 4 به عنوان رزمنده حضور داشت، به عنوان یک شاهد عینی، روایتی دست اول را از این عملیات بیان کرد؛ روایتی که بر روی بسیاری از غلوها درباره خسارات این نبرد و همچنین برخی ادعاهای بیاساس پیرامونِ آن خط بطلان میکشد.
به گزارش «تابناک»؛ محمد مرندی دانشگاهی، تحلیلگر سیاسی و متخصص مطالعات آمریکا و ادبیات پسااستعماری، فرزند دکتر علیرضا مرندی وزیر بهداشت و درمان در دوران دفاع مقدس است و در دوران دفاع مقدس به عنوان یک رزمنده در شماری از نبردها حضور مستقیم داشت. مرندی پس از حواشی مطرح درباره عملیاتهای کربلای 4 و کربلای 5، در یک رشته توییت روایت خود را به عنوان رزمندهای که در این عملیات حضور داشته و در میدان نبرد جنگیده، بیان کرده است.
این شاهد عینی کربلای 4 درباره حضورش نوشته است: در سال ۶۵ و در عملیات های کربلا ۴ و ۵ در گردان حضرت زینب (س) از لشگر ۱۰ سید الشهدا (ع) غواص بودم. شب عملیات کربلا ۴ دو نفر از اطلاعات و عملیات آمدند روی نقشه ما را توجیه کنند. قرار شد برخی یگان های غواص جزایر را آزاد و بعد یگان های دیگر از جمله دو گروهان غواض از گردان حضرت زینب (س)، به نام القدر و الحدید، از اروندرود عبور و شهر ابو الخصیب را آزاد کنند.
مرندی یادآور شد: به نظر بنده و برخی از غواصان دیگر نقشه عملیات خیلی سخت و پیچیده بود. آن دو عزیز از اطلاعات و عملیات احتمالا حس ما را درک کردند و توضیح دادند که در این منطقه عملیاتی خیلی کار شده و نسبت به موفقیت بسیار امیدوار بودند. آن دو نفر در کنار نیروهای دیگر از اطلاعات و عملیات در آن منطقه عملیاتی خیلی کار کرده بودند و بارها مخفیانه از خطوط نیروهای صدام عبور می کردند.
این رزمنده دفاع مقدس ادامه داد: از طرف دیگر نیروهای تخریب مخفیانه معبرهای لازم را برای عبور غواصان ایجاد کرده بودند. البته روشن است که همه این برادران عزیز اطلاعات و عملیات و همچنین نیروهای تخریب خودشان هم مثل ما غواص بودند. در هر حال از صحبت های این دو بزرگوار روشن بود که بسیار حرفه ای، تیزهوش، و نسبت به موفقیت عملیات امیدوار بودند. اتفاقا یکی از این دو بزرگوار فرمودند که اینجا بهترین مکان برای عملیات است و ما روی منطقه دیگری هم خیلی کار کردیم و دژهای نونی شکل داشت که غیر قابل عبور بودند...شب عملیات بود و ما بیشتر مشغول نماز و دعا بودیم ولی حواسمان به آب و جزایر و ساحل مقابل هم بود.
مرندی افزود: ما را شب و مخفیانه در کامیون های خاور به منطقه برده بودند و قرار شد اگر کسی سؤال کرد خودمان را بعنوان نیروهای گردان مرزی قائم (عج) معرفی کنیم...وقتی که این بنزهای خاور در چاله ها می افتاد ما نیم متر می رفتیم هوا.
او درباره اینکه اساساً عملیات کلاسیک با انتقال دهها هزار نیرو به صورت پنهان ناممکن است، گفت: واضح است که صدام می دانست می خواستیم عملیاتی در یکی از مناطق نزدیک به بصره انجام دهیم. مگر می شد با توجه به کمک گسترده اطلاعاتی غربی ها ایشان نداند که ۲۰۰،۰۰۰ نیروی بسیج و سپاه و ۵۰،۰۰۰ نیروی ارتش برای چه کاری در منطقه اردو زدند؟ ولی قطعا نمیدانست کجا و کی... .
مرندی خاطرنشان کرد: نیروهای ما فوق العاده حرفهای بودند و برخی در عملیات های زیادی حضور داشتند. وقتی که غواصان عزیز موج اول وارد آب شدند و به سمت جزایر حرکت کردند فضا کاملا ساکت و آرام بود. طبیعتا اگر دشمن متوجه حضور نیروهای غواص می شد آنها بسیار آسیب پذیر میشدند. جا برای پنهان شدن یا عقب نشینی نبود.
او یادآور شد: وقتی که بچه های موج اول توی آب بودند اصلا درگیری نشد. عملیات موقعی افشا شد که برخی نیروها به ساحل جزایر رسیده بودند و درگیر شدند. به سرعت نبرد شدت پیدا کرد و ما کماکان منتظر دستور برای ورود به آب و حرکت به سمت ساحل غربی رودخانه بودیم. داوطلبان غواص می دانستند که کارشان پر مخاطره است و کلا در نبرد متغیرهای زیادی وجود دارد و پیش بینی نتیجه نبرد در چنین مواقعی ممکن نیست. همگی آموزش های سخت را گذرانده بودند و احتمال زیاد می دادند که شهادت، مجروحیت سخت، یا اسارت در پیش هست.
این رزمنده کربلای 4 افزود: بعد از حدود ۲ ساعت درگیری فرماندهان به این نتیجه رسیدند که نیروهای دشمن را با هزینه قابل قبول نمی شود در این منطقه شکست داد، اگر چه برخی از یگان های غواص با موفقیت به اهداف مورد نظر رسیدند. شاید حدود ساعت سه یا سه و نیم صبح بود که دستور عقب نشینی فوری را دادند و ما قبل از طلوع آفتاب از منطقه خارج شدیم.
مرندی درباره فضاسازی پیرامون این عملیات گفت: غلو برخی در مورد تعداد شهدا نشان می دهد که آنان درک واقعی از این اعداد را ندارند. از طرفی به هیچ وجه قبل از عملیات آسمان پر از منورهای چلچراغی نبود، بلکه فضا بسیار تاریک بود. اگر اکثر قبضه ها منهدم شدند، چطور بعد از دو هفته توانستیم از دژهای مستحکم نونی شکل با موفقیت عبور کنیم؟
او در پایان یادآور شد: در مورد کربلا ۵ بعدا خواهم نوشت. خداوند به ایثارگران و خانواده های شهدا و جانبازان صبر دهد. ان شاءالله شهدا از ما ناراضی نباشند و ما در زبان و قلم و عمل انصاف داشته باشیم.