یکی از مدیران پیامرسانهای داخلی با بیان اینکه فیلترینگ تلگرام به نفع پیامرسانهای ایرانی نبود، معتقد است که برخی از این پیامرسانها توانستند با اختلال حداقلی در روزهای بعد از فیلترینگ، بالا مانده و سرویس ارائه کنند و این بهترین دفاع از ظرفیت فنی تیمهای ایرانی و بهترین پاسخ برای هجمهها بود.
به گزارش ایسنا، مرتضی رحیمی دربارهی اینکه یک پیامرسان باید چه ویژگیهایی داشته باشد که مردم به استفاد از آن ترغیب شوند، گفت: هر اپلیکیشنی باید مخاطبانش را بشناسد و با توجه به انتظار آنها، یک ارزش ایجاد کند که توسط آنها مورد استفاده قرار بگیرد. ما با مخاطبشناسی که انجام دادیم، جامعهی مخاطبانمان را به دو دسته تقسیم کردیم؛ یک دسته از مخاطبان ما طرفداران سرویسهای داخلی هستند. یعنی اگر یک پیامرسان ایرانی خوب که خدماتی نزدیک به نمونههای خارجی ارائه کند، به آنها عرضه شود، نمونهی ایرانی را انتخاب و استفاده خواهند کرد.
رحیمی ادامه داد: دستهی دوم مخاطبان، افرادی هستند که ایرانی بودن و داشتن امکانات یکسان با نمونه خارجی، آنها را راضی نمیکند و برای انتخاب یک پیامرسان دنبال خدمات بیشتری هستند. ما با توجه به اینکه پیامرسان خود را یک پلتفرم میبینیم، برای این دسته از مخاطبان، دنبال ایجاد ارزشهای متفاوتی بودیم. سعی کردیم سرویسهای پایهای را ایجاد کنیم که بر اساس آنها، خود کاربران بتوانند خدماتی را ارائه بدهند.
وی با بیان اینکه محصول این پیامرسان توسط کاربرانش ساخته میشود و همه کار را تیم پیامرسان انجام نمیدهد، افزود: سرویس پرداخت و سرویس بات (bot) از این دست سرویسها هستند. این سرویسها ظرفیت این را دارند که کاربر با توسعهی آنها، ارزشآفرینی کند و با توجه به ملی بودن اپلیکیشن ما، با اطمینان از امنیت پرداخت، مزیتهایی ایجاد کنند. برای مثال، جنس خدمات مبتنی بر طرح دولت الکترونیک (مثلا خدمات پرداخت) بهگونهای است که بر اساس سیاست محرمانگی اطلاعات، این اطلاعات روی پیامرسانها و اپهای خارجی ارائه نمیشود. ما اجرای این سرویسها را تسهیل کردهایم و برایشان برنامه داریم.
او دربارهی فرهنگسازی برای استفاده از پیامرسانهای داخلی، اظهار کرد: اگر هم کاری انجام شده، نتیجهی معکوسی داشته است؛ مسالهی پیامرسانهای بومی در کشور ما، به شدت بعد سیاسی و اجتماعی پیدا کرده و سوءاستفادههای رسانهای زیادی از این قضیه شده است. شاید دلیلش محدودیتهایی باشد که در گذشته و در بخشهای دیگر مثلا واردات خودرو اعمال شده و مردم تجربهی خوبی از این قضیه نداشتهاند و آن تجربه را به عرصهی پیامرسانها هم تسری میدهند (که البته این مقایسه، مبنای اشتباهی دارد).
لزوم غلبه به تبلیغات منفی در کنار توسعهی فنی
رحیمی با بیان اینکه یک پیامرسان برای جذب مخاطب، علاوه بر توسعهی فنی خودش، باید بتواند بر جریانهای رسانهای و تبلیغات منفی که علیهاش وجود دارد، غلبه و ارزش ویژهای برای کاربرانش ایجاد کند، گفت: برای فرهنگسازی روی این موضوع، کارها بیشتر بهصورت دولتی و حاکمیتی اتفاق افتاده و تبلیغاتی که از سمت خود پیامرسانهای داخلی انجام شده باشد، به نسبت هجمههای شدیدی که علیه پیامرسانها اعمال شده و ادبیات منفی که در توصیف آنها بهکار برده شده، بسیار کم است.
وی همچنین خاطرنشان کرد: برای کسب اطلاعات دقیق درباره پیامرسانها، متاسفانه خیلی کم به خود مجموعههای پیامرسان رجوع شده و اطلاعات بیشتر برمبنای شبهات و شایعات ساخته شده است. دغدغهی مدیران و موسسان پیامرسانهای داخلی دربارهی انگیزه و دلیل کارشان هم به دلایل مختلف شنیده نشده است. بنابراین هم خود پیامرسانها و هم مردم، از این فضای مسموم و از این هجمهی اطلاعات غلط آسیب زیادی دیدهاند.
هدف، جذب ۱۰۰ میلیون کاربر تا سال ۱۴۰۰
او در پاسخ به اینکه چرا رشد پیامرسانها آن طور که باید و شاید نبوده است، گفت: افق ما، جذب ۱۰۰ میلیون کاربر تا سال ۱۴۰۰ است. نمیخواهیم یکشبه به این تعداد کاربر برسیم. اینکه پیامرسانی مانند سروش توانست با اختلال حداقلی در روزهای بعد از فیلترینگ، بالا بماند و سرویس ارائه کند، بهترین دفاع از ظرفیت فنی تیمهای ایرانی و بهترین پاسخ برای هجمههایی بود که به ما میشد. در هر صورت این درست نیست که بگوییم پیامرسانهای داخلی و به طور خاص پیامرسان ما، رشد مناسبی نداشتهاند.
رحیمی با اشاره به تاثیر حمایتهای دولتی در توسعهی پیامرسانها بیان کرد: هر دولتی برای توسعهی یک محصول و یک تکنولوژی، سیاستگذاری و برنامهریزی و سعی میکند از یک موضوع حمایت کند تا جا بیفتد، اما درباره پیامرسانها این اتفاق اصلا نیفتاد. فشار رقابتی بین پیامرسانهای داخلی و نمونههای خارجی همچنان سنگین است و قوانین، لوایح و آییننامههای حمایتی پیامرسانها، بعضاً به ضرر پیامرسانها بوده است. هر وقت اسم حمایت میآید، پشت ما میلرزد. ما یک کسبوکار هستیم و میخواهیم خودمان کار را پیش ببریم و تنها انتظارمان پر کردن خلاءهای قانونی و تأمین زیرساختهای گسترده برای همه کسبوکارهای فضای مجازی است.
وی در پاسخ به اینکه فیلتر کردن پیامرسانهای خارجی چه اندازه به رشد استفاده از پیامرسانها کمک کرد، گفت: داغ شدن بحث فیلترینگ و مسدودسازی تلگرام به نفع پیامرسانهای ایرانی نبود. بعد از فیلترشدن تلگرام و همهی دعواهایی که علیه ما بالا گرفت، تلگرام در قالب پوستههای جدید ایرانی، عملا فعالیتش را در ایران از سر گرفت و ما در چنین شرایطی باز هم توانستیم بیش از دو میلیون کاربر جدید بگیریم.
او در پاسخ به اینکه عدم اقبال مردم به پیامرسانهای داخلی، به علت عدم اطمینان به اپهای ایرانی و یا مسائل فنی و کیفیت پایین آنهاست، توضیح داد: وقتی مخاطب یک اپلیکیشن ۴۰ میلیون نفر هستند، نمیتوان گفت همهی اینها دغدغهی امنیت اطلاعات یا دغدغهی فنی دارند. درواقع باید مخاطبان را بشناسیم و بر اساس نیاز و انتظارشان آنها را دستهبندی کنیم و این، کار سختی است. حتما تمام این موارد تاثیر داشته و دارد. دغدغهی امنیت شاید مهمتر باشد، چون فشارهای روانی علاوه بر اینکه بهجای خودش یک عامل بازدارنده است، باعث دیده نشدن ظرفیتهای فنی نیز میشود.
رحیمی ادامه داد: در دورهی اوج مسدودسازی تلگرام، زیر فشار آن همه تبلیغات منفی، از ۴۰ میلیون کاربر تلگرام، ۱۲ میلیون نفر به پیامرسان ما آمدند و بقیه حتی در حد تجربه هم سری به این پیامرسان نزدند که بخواهند خودشان آن را تست کنند و ببینند کیفیت فنی دارد یا ندارد. این نشان میدهد بار رسانهای و تبلیغات آنقدر سنگین بوده که برروی حداقل ۲۰ میلیون نفر تاثیر گذاشته و مانع از عضویت آنها شده، چه برسد به اینکه بخواهند کیفیت فنی پیامرسان داخلی را تجربه کنند و ایراد فنی به آن بگیرند.
وی دربارهی نقش فیلترینگ بر رشد پیامرسانهای داخلی بیان کرد: فیلترینگ یک بحث سیاسی است که ما برایش تصمیم نگرفتیم و هیچ نقش حمایتی برای ما نداشته و ندارد. در تمام جلسات قبل از اجرایی شدن فیلترینگ هم ما بهعنوان تیم مدیریت پیامرسان داخلی، اعلام کردیم که آمادگی مهاجرت ۴۰ میلیون کاربر از تلگرام به سمت پیامرسانهای داخلی چه به لحاظ سختافزاری و چه نرمافزاری وجود ندارد، اما این مساله متاسفانه بهپای ما گذاشته شده است.
او در ادامه بیان کرد: اتفاقا به نظر من هدف این نبود که با فیلترینگ، به پیامرسانهای داخلی کمک بشود؛ بلکه هدف این بود که پیامرسانهای داخلی در ابتدای فعالیتشان متوقف بشوند و پیامرسان خارجی دیگر یعنی واتساپ جایگزین تلگرام شود. به هر حال این کسبوکار هزار میلیاردی به راحتی در اختیار تیمهای جدید قرار نمیگیرد. اما درنهایت ما حضور رقیب را برای رشد ضروری میدانیم.
مدیر شرکت توسعهی فناوری رسانهی سروش ادامه داد: مثلا اگر اوبر (اپلیکیشن تاکسییاب بینالمللی) در ایران فعالیت کند، دیگر اسمی از تاکسییابهای ایرانی در یاد کسی نخواهد ماند. اگر یوتیوب رفع فیلتر شود، سرویسهای ایرانی اشتراک ویدیو فرصتی برای عرض اندام نخواهند داشت. در حالی که ما در شرایطی که تلگرام که یک پیامرسان مطرح جهانی و عملا باز است و میتوان بدون محدودیت از آن استفاده کرد، کاربران میلیونی داریم.
او با بیان اینکه برای هر اپلیکیشین یک مسیر رشد وجود دارد، اظهار کرد: یکی از پارامترهای اصلی برای سنجش کیفیت یک پیامرسان، سرعت آن است. چون سرویسهای متعددی در یک پیامرسان ارائه میشود و طراحی اپلیکیشن پیامرسان یک کار بسیار پیچیده است، تامین سرعت مناسب برای عملکرد پیامرسان کار دشواری است. به همین خاطر بهتر شدن سرعت پیامرسان، در طول زمان اتفاق میافتد.
وی دربارهی علت سرعت پایین و کندی برخی پیامرسانهای داخلی در اوایل فعالیت اظهار کرد: اوایل کار، پیامرسان سروش سرعت مطلوب را نداشت که البته روی این ضعف کار کردیم. در نسخههای آخر این مساله کاملا برطرف شده و نرمافزار با سرعت قابل قبولی کار میکند. در این باره نظرسنجی هم برگزار کردیم و نتیجه نشان داد کاربران هم از ارتقای سرعت نرمافزار رضایت داشتند. البته این مسیر بهبود همچنان ادامه دارد.
به گفته او از ابتدای کلیدخوردن پروژهی پیامرسان سروش، شرکت توسعهی فناوری رسانهی سروش، مسوولیت توسعهی فنی و بهرهبرداری پروژه را به عهده داشت و تمرکز روی توسعهی فنی، طراحی محصول و ارتباط با کاربران بود و تمرکز کمتری روی کارهای رسانهای و روابط عمومی وجود داشت. در اواخر سال ۹۶ تصمیم گرفته شد که شرکت جام جم از طرف صداوسیما جایگزین شرکت سروش رسانه شود که تا آن زمان عملا نقشی بهعنوان نمایندهی سازمان صداوسیما در ادارهی مجموعهی سروش نداشت. قرار شد که نمایندگان این شرکت، بحثهای رسانهای و روابط عمومی را به عهده بگیرند و مدیریت مجموعهی سروش هم به آقای سیدصالحی که نمایندهی صداوسیما بود، واگذار شود. در ابتدای کار، هماهنگی این دو تیم (تیم فنی از طرف بخش خصوصی و تیم مدیریتی-روابط عمومی بهعنوان نمایندهی صداوسیما) انجام میشد. اما بعد از مدتی اختلاف نظرهای جدی بین دو تیم بهوجود آمد؛ این تفاوت دیدگاهها بعد از مدتی باعث جدایی این دو تیم و رفتن آقای سیدصالحی از مدیریت سروش شد. از تیرماه امسال، من بهعنوان مدیرعامل شرکت توسعهی فناوری رسانهی سروش معرفی شدم و از آن به بعد تمام کارهای فنی و غیرفنی، توسط همین شرکت انجام میشود.