آنچه میخوانید فهرست برخی از اصطلاحاتی است که در دوره سلجوقیان در باب مسائل مالی به کار میرفته است.
اوارج
این اصطلاح به گفته خوارزمی در مفاتیح العلوم معرب آواره و به معنی دفتری است که مستوفیان مقدار خراج افراد را در آن یادداشت میکرده و مقدار پرداختی او را در هر دفعه ثبت میکردهاند.
در فرهنگ دهخدا اوارج را معرب آواره دانستهاند و دو معنی برای آن آوردهاند:
۱-دفتری که در آن اقلام مختلف هزینه و درآمد را جداگانه وارد میکردند و در آن مخارجی را که از محل عواید مختلف مالیاتی و وجوه دیگر به عمل میآمد، نشان میدادند.
۲-دفتری که در آن میزان بدهی هریک از مودیان مالیات و اقساطی که آنان بابت بدهی مالیات خود میپرداختند، ثبت میشد.
ایغار
ایغار کلمهای است ترکی.خوارزمی ضمن برشمردن اصطلاحات دبیران دیوان خراج مینویسد: ایغار یعنی حمایت و آن چنین است که حکومت،حمایت مردم روستا یا دهستانی را بدون آنکه عاملی یا ماموری در آنجا بگمارد برعهده میگیرد و برای این طرفداری مبلغی تعیین میشود که باید هرسال به مرکز بیتالمال در پایتخت یا به یکی از شهرستانها فرستاده شود.
بارز
از اصطلاحات حسابداری قدیم است. ناظم الاطبا آورده است: در اصطلاح حساب جمع کل است. انوری آن را در مقابل ترقین به کار برده که معلوم میشود از مصطلحات معمول دوره سلجوقی بوده است. و در شرح مشکلات دیوان انوری آمده است: بارز مبلغی یا مقداری بود که از حشو بیرون آید.
باقی
مراد از آن تتمه و باقیمانده خراج و مال است که نزد باجگذار و رعیت میماند. در مفاتیح العلوم خوارزمی آمده: باقی، مقدار خراجی است که مردم بدهکارند و هنوز نپرداختهاند.
برات
برات در اصل به معنی پاک و بیزار شدن از عیب و وام و جز آن است و در اصطلاح دیوانی عبارت است از«رسیدی که کهبد یا خزانهدار در برابر اجناسی که تحویل میگیرد به آورنده جنسی میدهد.»
بندار
دکتر معین اصل آن را بنهدار نوشته و از جمله این معانی را که همه اصطلاح دیوانی هستند، برای این کلمه آوردهاند:
۱-کسی که خراج جنسی را به طور عمده میخرد.
۲-متصدی چاپار خانه،صاحب برید
۳-سردار قشون،سالار
۴-گمرکچی
۵-موکل اخذ مالیات از بارها و بنهها
بیتالمال
از اصطلاحات قدیم و به معنی جایی است که کلیه اموال دیوانی و غنائم و جز آن در آن جمع میشده است در دوره خلفای عباسی به معنی خزانه کل مملکت بودهاست.
در دوره غزنویان و بعد از آن نیز این اصطلاح به کار میرفته و در تاریخ بیهقی اصطلاح «بیتالمال صلتی» که ظاهرا مراد از آن وجوهی است که باید به صورت صله اعطا شود به کار رفته است. نیز در جاهای دیگر بیتالمال به معنی خزانه کل کشور به کار رفته.
بیستگانی
مواجبی بوده است که سالی چهاربار به لشکریان میدادهاند و این رسم دیوان خراسان بوده است. این کلمه را به عربی عشرینیه میگفتهاند. خوارزمی در مفاتیحالعلوم ضمن اصطلاحات دبیران دیوان سپاه آورده: حساب العشرینیه، شیوهای است که طبق آن در هر سال، چهار نوبت جیره پرداخت میشود.
در تاریخ بیهقی می خوانیم: امیر اسب بداشت و نقیبان را گفت هماکنون خواهم که این مولازاده را حاضر کنید، بتاختند و از قضا آمده و اجل رسیده مولازاده را بیاوردند و بیستگانیخوار بود، با گوسپند که استده بود و امیر او را گفت بیستگانی دادی؟ گفت؛ دادم چندین و چندین، گفت: گوسپند چرا ستدی؟ (یعنی حقوق و وظیفه داشتی گوسفند چرا گرفتی؟!)
پاکاری
در برهان قاطع در توضیح این اصطلاح آمده است: کسی را گویند که چون تحصیلداری به جایی بیاید او زر از مردم تحصیل کند و به تحصیلدار دهد در «آثار الوزرا» عقیلی درباره وزارت احمد حسن میمندی و امتناع وی از قبول این شغل آمده است: «احمد گفت که من پیر شدهام و از من این کار نمیآید بوسهل را وزارت بباید کرد تا من از دور اشارتی که باید کرد میکنم، بوسهل گفت من چه مرد وزارتم و من جز پاکاری را نشایم.»
منبع: دنیای اقتصاد