عملیات خیبر به عنوان نخستین عملیات آبی- خاکی ایران اهمیت ویژهای در تاریخ دفاع مقدس دارد. این عملیات سوم اسفند ۱۳۶۲ آغاز شد و تأثیرات مهمی در روند جنگ داشت. تجربه عملیات خیبر فرماندهان را به عملیات بزرگ و موفقیتآمیزی مثل والفجر ۸ و کربلای ۵ رساند. مطلب پیشرو تحلیلی بر چرایی و تأثیرگذاری انجام عملیات خیبر است که در ادامه میخوانید.
نادیده گرفتن حقوق ایران
در سال ۱۳۶۲ با گذشت سه سال از شروع جنگ تحمیلی، ایران از لحاظ سیاسی و اقتصادی در یک شرایط بسیار دشواری قرار گرفته بود و هر روز اوضاع جنگ و منطقه پیچیدهتر میشد. دولتهای استکباری نیز با افزایش فشار و تحریم علیه ایران و حمایتهای نامحدود از حکومت بعث عراق، مانع پایان جنگ و سقوط رژیم صدام میشدند و همواره جنگ را تشدید میکردند. وزارت امور خارجه امریکا هم به صراحت اعلام کرد که کشور متبوعش نگران پیروزی ایران در جنگ با عراق است.
در این سال کشور فرانسه نیز در راستای حمایت از عراق، هواپیماهای مدرن «سوپراتاندار» مجهز به موشکهای «اگزوست» را در اختیار این کشور گذاشت. این موشکها در هدف قرار دادن کشتیهای تجاری و نفتی ایران و اسکلههای جزیره خارک بسیار مؤثر بود و جبهه جدیدی را در خلیجفارس علیه ایران گشود. در پی این اقدامات و گسترش جنگ به مناطق مسکونی و خلیجفارس، شکایتهایی از سوی ایران به سازمان ملل ارائه میشود. شورای امنیت سازمان ملل نیز قطعنامه۵۴۰ را در تاریخ نهم آبانماه سال ۱۳۶۲ تصویب میکند که تقاضای توقف فوری تمامی عملیاتهای نظامی علیه هدفهای غیرنظامی و نیز پایان دادن به خصومت در منطقه خلیجفارس در آن دیده میشود، اما همچنان نسبت به حقوق پایمالشده جمهوری اسلامی و لزوم تعیین و تنبیه متجاوز حرفی به میان نمیآورند و طرح و اقدامی برای برقراری صلح پایدار و برخورد با جنایات صدام ارائه نمیدهند.
ایران جهت برونرفت از این مشکلات و جهت فشار آوردن به دشمن در صحنه نظامی و سیاسی تا دیماه سال ۱۳۶۲ چند عملیات آفندی محدود و گسترده را در جبهههای میانی و شمالغرب اجرا کرده بود، اما عدم تحرک در مناطق جنوب، این تصور را در ذهن دشمن تقویت کرد که با وجود استحکامات و موانع پیچیده در خطوط پدافندی جنوب، قوای ایران دیگر قادر به عملیات گسترده و مؤثر در این مناطق نمیباشند لذا ضرورت داشت با طرحریزی و اقدامی جدید، جبهههای جنوبی از حالت انفعال خارج و گامی برای رسیدن به اهداف مهم نظامی برداشته شود.
طراحی عملیات آبی- خاکی
بههمین منظور عملیات خیبر با رویکردی جدید به شکل نبرد آبی- خاکی طراحی شد که در نوع خود یکی از خلاقیتها و شاهکارهای دفاع مقدس بود. این ابتکار عمل، توانمندی و جسارت فرماندهان انقلابی سپاه پاسداران را در شکستن بنبستها و خروج از بحران به منصه ظهور رساند.
طرحریزی این نبرد در منطقهای بکر و دور از انتظار دشمن، با رعایت دقیق مسائل حفاظتی و امنیتی، بهصورت متمرکز و بهکلی سری، در قرارگاه اطلاعاتی نصرت صورت گرفت. ارتش عراق نیز هرگز فکر نمیکرد که آبگرفتگی وسیع هورالعظیم برای نیروهای پیاده ایران قابل عبور باشد و قوای مسلح ایران بتوانند تلاش اصلی تک خود را در این منطقه که فاقد خطوط مواصلاتی است، قرار دهند.
در مرحله شناسایی و طرحریزی این عملیات، فرماندهان یگانهای عملیاتی نقش محدودتری نسبت به آفندهای گذشته داشتند و تا آستانه شروع نبرد، از حضور مستقیم آنها و تردد غیرضروری در منطقه جلوگیری میشد. این محدودیت و تمرکز در شناسایی و طرحریزی، برای جلوگیری از افشای اطلاعات و لو رفتن منطقه عملیاتی، بسیار مؤثر بود و محاسنی در پی داشت، اما حین اجرا، برای یگانهای عملیاتی، مشکلات و ابهاماتی ایجاد میکرد.
نفوذ به قلب دشمن
به هر حال پس از چند ماه فعالیت مستمر و بسیار پیچیده، طرح عملیاتی و مأموریت یگانها از شمال شطعلی در هورالهویزه تا منطقه کوشک مشخص شد و با شروع مرحله نخست، نبرد گسترده خیبر در شامگاه سوم اسفندماه، رزمندگان قرارگاه نجف (از سپاه) با هدف قطع کردن جاده مهم بصره- العماره توانستند با سرعت جزایر مجنون و مناطقی از شرق دجله را تصرف کنند. رزمندگان سپاه و بسیج خود را به رودخانه دجله رساندند و پلهای العزیر و القرنه را تصرف و جاده اصلی بصره - العماره را برای مدت سه روز قطع کردند، اما پشتیبانی از نیروهای موج اول که با نفوذ به ۴۰ کیلومتر در عمق خاک دشمن تا بزرگراه بصره پیش رفته بودند، به دلیل گشوده نشدن راه زمینی از محور طلاییه و نشوه، امکانپذیر نبود.
ارتش عراق نیز با تجمیع قوای زرهی و پیاده و حجم آتش توپخانه، توانست نیروهای ما را از منطقه القرنه و شرق دجله وادار به عقبنشینی کند. یکی از دلایل عدمموفقیت در حفظ مناطق آزادشده در محور القرنه، محدودیت در تأمین تجهیزات و امکانات لازم، بهویژه کمبود وسایل حملونقل و مشکل ترابری هوایی و دریایی از رزمندگانی بود که به عمق مواضع دشمن رفته بودند.
یگانهای خودی در محور طلاییه نیز به دلیل محدودیت زمینِ نبرد و استحکامات و تجهیزات پیچیده دشمن، نتوانستند پیشروی لازم را داشته باشند و پس از چند شبانهروز جنگ شدید، تلاشها بینتیجه ماند، اما در محور جزایر مجنون، یگانهای قرارگاه حنین، موفق به تصرف منطقهای حساس و نفتخیز شده بودند و نبرد سهمگین و رویارویی با پاتکهای شدید ارتش عراق ادامه داشت.
حملات شیمیایی دشمن
در مرحله دوم عملیات، برای رسیدن به اهداف مورد نظر و به منظور الحاق و سپس پیشروی به سمت نشوه، دو تلاش اصلی در محور جزایر مجنون و طلاییه در نظر گرفته شد، اما قرارگاه فتح که قرار بود از محور کوشک- طلاییه عبور کند، با پنج لشکر از ارتش عراق مواجه و متوقف شد و ابراهیم همت فرمانده این قرارگاه حین هدایت عملیات به شهادت رسید.
در محور پاسگاه زید نیز تک پشتیبانی توسط نیروهای قرارگاه کربلا (ارتش) صورت گرفت، ولی به دلیل استحکامات پیچیده و آتش پرحجم دشمن، حرکت آفندی در شب اول عملیات متوقف شد و نیروهای خودی به مواضع قبل بازگشتند. در هر صورت فضای تاکتیکی میان تک اصلی و تک پشتیبانی در عملیات خیبر، هماهنگی خوبی نداشت و نبود موفقیت در محور «طلاییه و زید» موجب شد تا هیچگاه راه ارتباطی از خشکی به جزایر مجنون باز نشود. دشمن هم که روحیه و توان خود را بازیافته بود، پس از کشف اهداف عملیات و محورهای اصلی تک، تمرکز قوا و تلاش اصلی خود را ابتدا روی بازپسگیری جاده بصره – العماره و سپس روی جبهه طلاییه گذاشت و در نهایت برای بازپسگیری جزایر از سمت پل شحیطاط فشار خود را افزایش داد. این وضعیت موجب شد تا نیروهای خودی نیز از هفته دوم عملیات، تمام تلاش و توان خود را برای حفظ جزایر مجنون متمرکز کنند.
ارتش عراق در پی ناکامی در جزایر مجنون و جبران شکست خود در میدان نبرد، به حیلهها و روشهای غیرمتعارف و ناجوانمردانهای روی آورد و علاوه بر بهکارگیری گسترده سلاحهای شیمیایی در منطقه عملیاتی، حملات وحشیانه به شهرها و مناطق مسکونی را تشدید کرد و با حمایت دولتهای استکباری، جنگ را به خلیجفارس گسترش داد و به طور مکرر با هواپیماهای مدرن و موشکهای پیشرفته، نفتکشها و کشتیهای تجاری ایران را مورد هدف قرار میداد. هرچند این موضوع مشکلاتی در روند جنگ به وجود آورد و موجب تضعیف توان اقتصادی کشور و ناامنی برای مردم ما شد، اما به رغم همه این فشارها، با صبر و استقامت ملت و ایثار و فداکاری رزمندگان، پس از ۲۰ روز نبرد سهمگین، حدود هزار کیلومتر مناطق مرزی و هور آزاد شد و جزایر مجنون به وسعت ۱۶۰ کیلومترمربع به همراه ۵۰ حلقه چاه نفت به تصرف سپاه اسلام درآمد. در اختیار داشتن این جزایر به عنوان یک سرپل مهم، میتوانست زمینه را برای عملیات بعدی در شمال بصره فراهم کند.
آغاز تحولی جدید در جنگ
اجرای عملیات خیبر آغاز تحولی دیگر در دوره پس از فتح خرمشهر بود و عملیاتهای بدر، والفجر ۸، کربلای ۳، کربلای ۴ و ۵ و نیز عملیاتهای نظامی در خلیجفارس (در سال ۱۳۶۶) از این اندیشه جدید تأثیر پذیرفتند. با پیروزیهای به دست آمده در عملیات خیبر که به طور مشهود در نبوغ و ابتکار نظامی سپاه خودنمایی کرد، زمینه مساعدی برای پیشبرد سیاستهای نظام فراهم شد و موجب دگرگونى اساسى در سازمان رزم سپاه شد.
خیبر در زمره عملیاتهای مهم با دستاوردها و تجارب نوین در ابعاد گوناگون فرماندهی و مدیریت نظامی، عملیات آفندی، غافلگیری، طراحی مانور، تاکتیکهای نوین، انعطافپذیری در رزم و... زمینهساز تحولی جدید در جنگ است؛ یک زیرسازی برای ادامه جنگ و یک خمیرمایه و پایهای برای عملیاتهای بعدی هم تحول در تاکتیک و هم تحول در استراتژی جنگ.
یکی از مهمترین جنبه این تغییر، شکلگیرى سازمان رزم، آموزش، تجهیزات و سلاح براى عملیاتهاى آبى- خاکى بود.
قایق و انواع شناورهای آب - خاکی و مهندسی رزمی پدیدههاى نوظهورى بودند که با این شکل جدید و در این مقطع پا به عرصه جنگ گذاشتند و توانستند منشأ تحول در عملیاتهاى بعدی در داخل رودخانهها، آبگرفتگى یا خلیجفارس باشند.
پدیدههایى از جنس موانع و محدودیتهای نظامی که تا پایان براى نبرد با عراق مشکل مىنمود بار دیگر امکان حمله به جناحین و حمله به عقبه و دور زدن مواضع دشمن را میسر ساختند که در میان سایر تغییرات از اهمیت بیشترى برخوردار بود.
این تدبیر به همراه سایر تحولات، جمهورى اسلامى را از برترى جدیدى نسبت به دشمن برخوردار کردند. در این سطح عراق بار دیگر پى برد، با تمام تمهیداتى که به کار برده بود و تصور مىنمود حملات نظامى ایران کنترل شده است و خطر را به طور جدىتر و بیش از گذشته احساس کرد.
به ویژه این بار دریافت که ابتکار و ظرفیتسازی انعطاف و تحول در ایرانىها پایانناپذیر است. از این رو، عراق یک بار دیگر به توسعه توان رزمى، به ویژه توسعه سازمان رزم پرداخت، زیرا با اضافهشدن منطقه وسیع هورالهویزه به خطهاى پدافندى، جبههای فعال سخت و و خطرساز، پر تنش و پرتلفاتی برای ارتش عراق ایجاد کرد به طوری که سازمان موجود قادر به دفاع از این جبهههاى گسترده و حساس نبود، لذا سپاه جدیدى را به نام سپاه شرق دجله به فرماندهی ژنرال سلطان هاشم که بعدها سپاه ششم نام گرفت ایجاد کرد و مسئولیت هورالهویزه را به آن سپرد.
علاوه بر این، آنها فعالیت بسیار زیادى براى تشکیل موضع دفاعى و ایجاد موانع و استحکامات در منطقه هور آغاز کردند که به لحاظ گستردگى منطقه توان قابل ملاحظهاى را مىطلبید و تسلط کامل بر آن نیز به زودى میسر نبود. از طرف دیگر بعد از خیبر چند عملیات بزرگ و کوچک و طرحهای فریب در هور از جانب رزمندگان اسلام انجام شد و تا پایان جنگ باعث رعب و وحشت فرماندهان عراقی بود و هر لحظه انتظار حملهای دیگر از سوی رزمندگان اسلام در این جبهه وجود داشت و بالاخره فرماندهان عراقى یک بار دیگر مواضع دفاعى خود را مورد بازنگرى و تجزیه و تحلیل قرار دادند تا مبادا یک غفلت استراتژیک مانند هور، برترى دیگرى براى ایران به ارمغان آورد.
غافلگیری مطلق ارتش عراق در برابر حمله رزمندگان اسلام، گونهای از عقبماندگی و شتابزدگی را برای این کشور در پی داشت. این بار، دشمن دریافت که تدابیر تاکتیکی او در میدان نبرد نقش تعیینشدهاش را از دست داده و در منطقهای که تصور نمیکرد، مواضع ارزشمندی را از دست داده است.
این پدیده، نبوغ و ابتکار نیروهای ایرانی بود که هر آن امکان داشت ارتش عراق را در وضعیت جدید و خاصی قرار دهد که کنترل آن قابل پیشبینی نبود.
* پژوهشگر مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
این مطلب نخستین بار در روزنامه جوان منتشر شده است.