نظام تامین مالی بنگاه بیبیسی و نکات تاریک و پر ابهام آن مساله تازهای نیست اما جدال توئیتری سفیر ایران در لندن با همتای انگلیسی خود در تهران، بار دیگر توجهات را به ویژگیها و کارکردهای این نظام مالی جلب کرد.
به گزارش ایرنا، چندی پیش حمید بعیدینژاد، سفیر جمهوری اسلامی ایران در لندن با استناد به گزارشی که سال 2006 از سوی کمیتهای در مجلس بریتانیا تهیه شده، شبکه بیبیسی فارسی را یک شبکه خبری«غیرمستقل» دانست که فعالیت آن «تحت نظارت دولت انگلیس» است. در واکنش به این توئیت، راب مککایر، سفیر انگلیس در توئیتی، بیبیسی را از نظر محتوای سردبیری شبکهای «کاملا مستقل» خوانده و نوشت: بودجه شبکه بیبیسی فارسی همانند دیگر سرویسهای بیبیسی از طریق هزینه مجوزها و نه از طریق دولت تأمین میشود.
مککایر همچنین در پاسخ توییت دیگری از بعیدینژاد که همچنان بر دولتی بودن بیبیسی تأکید داشت، نوشت: کسانی که به بیبیسی حمله میکنند، اعتبار خود را افزایش نمیدهند، بلکه بیشتر موجب مقایسه این شبکه با شبکههای ایرانی میشوند.
مساله تامین مالی شبکههای خبری خارجی که بخش مهمی از هزینههای خود را صرف پرداختن به سیاستهای سایر کشورها میکنند، هیچگاه مساله روشن و شفافی نبوده است. این ابهام در مورد بنگاه بیبیسی نیز که سرویس فارسی زبان فعالی نیز دارد، صدق میکند.
بیبیسی در خدمت منافع نخبگان و نظام حاکم
برای روشنتر کردن سازوکار مالی این بنگاه، نظر مسعود میرزایی، نویسنده، مترجم و کارشناس مسائل انگلیس را جویا شدیم.
وی در این باره گفت: وضعیت حقوقی و قانونی بیبیسی در تشکیلات نظام انگلیس وضعیت پیچیدهای است که باعث شده در حدود یک قرن گذشته این بنگاه نه تنها از نفوذ و سیطره دولت در امان نماند، بلکه مهمتر از همه در خدمت منافع نخبگان و نظام حاکم این کشور باشد.
وی بحث نحوه تامین بودجه بیبیسی را در مقایسه با وابستگیهای ساختاری و تاریخی آن به تشکیلات حاکم، یک بحث کاملاً روبنایی و تا حدودی گمراه کننده خواند و افزود: این مساله تا آنجا پیش رفته است که در طول سالیان گذشته این موضوع به عنوان مهمترین دلیل استقلال بیبیسی از دولت و نظام سلطنتی انگلیس، معرفی شده است.
به گفته این کارشناس مسائل انگلیس، بودجه رسمی بیبیسی از طریق فروش مجوز تلویزیون (TV License) تامین میشود. به این معنی که هر فردی که ساکن انگلیس باشد و بخواهد در خانه یا محل کار خود برنامههای تلویزیونی را از طریق هر گیرندهای از جمله تلویزیون، رایانه، لپ تاپ و غیره تماشا کند باید مجوز تلویزیون را خریداری کند که در حال حاضر هزینه سالانه این مجوز 150 پوند و 50 پنس است. همه درآمدهای ناشی از فروش مجوز تلویزیون در اختیار بیبیسی قرار میگیرد.
میرزایی افزود: بخش سرویس جهانی که به زبانهای مختلف و از جمله فارسی برنامه پخش میکند و همچنین بخش مونیتورینگ بیبیسی، تا سال 2014 بخش مهمی از بودجه خود را از وزارت خارجه انگلیس دریافت میکردند و به همین دلیل گفته میشود که نفوذ سیاستهای دولت در این بخشها همواره بیشتر از سایر قسمتهای بیبیسی بوده است. اعمال نفوذ دولتی در سرویس جهانی این بنگاه خبری انگلیسی به ویژه در دوران جنگ سرد و در شرایط بحرانی بسیار گسترده بود و بر اساس اسناد و مدارک موجود، کمیتههای مشترک متعددی به طور رسمی و با حضور مقامات بیبیسی، وزارت خارجه و سازمانهای امنیتی این کشور تشکیل میشد تا برای سرویس جهانی برنامهریزی و سیاستگذاری کند و حتی به طور مستقیم انواع محتواهای تبلیغاتی را که خارج از بیبیسی تهیه و تولید شده بود، در اختیار برنامههای متعدد برون مرزی قرار می داد.
این کارشناس و مدرس رسانه عنوان کرد: اینکه سفیر ایران در لندن در مباحثه توئیتری خود و با استناد به گزارش سال 2006 یک کمیته پارلمانی در انگلیس، شبکه بیبیسی فارسی را یک شبکه خبری «غیرمستقل» دانسته که فعالیت آن «تحت نظارت دولت انگلیس» است، کاملاً واقعیت دارد.
وی افزود: از سوی دیگر نکته مطرح شده توسط سفیر انگلیس در تهران مبنی بر اینکه «بودجه شبکه بیبیسی فارسی همانند دیگر سرویسهای بیبیسی از طریق هزینه مجوزها و نه از طریق دولت تأمین میشود» حداقل از سال 2014 به بعد به طور رسمی و ظاهری صحیح است. ولی همان گونه پیشتر هم تاکید کردم موضوع نحوه تامین بودجه رسمی این بنگاه، در مقایسه با میزان همگرایی و وابستگی متقابل بیبیسی و نظام حاکم بر انگلیس، بحثی روبنایی است.
قیاس مع الفارغ بیبیسی با صدا و سیما
میرزایی با یادآوری این مطلب که دولت محافظهکار انگلیس در سال 2015 در چارچوب طرح دیگری تصمیم گرفت «به عنوان بخشی از راهبرد خود برای تقویت بیشتر جایگاه بریتانیا به عنوان قدرت پیشتاز جنگ نرم در جهان، سالانه 85 میلیون پوند در سرویس جهانی سرمایهگذاری کند تا ارزشها و منافع این کشور را در سطح جهان ترویج کند»، افزود: در راستای چنین راهبردهایی است که به ویژه در بخش بینالملل همراهی و همبستگی کامل بیبیسی با دولت انگلیس را در موضوعاتی نظیر مساله اشغال فلسطین، فعالیتهای تروریستی در سوریه و عراق، اعتراضات مردم بحرین، جنگ یمن و حمایت همه جانبه از عربستان سعودی و موضوعات مربوط به جمهوری اسلامی ایران شاهد هستیم.
میرزایی در مورد مقایسه بیبیسی با صدا و سیمای ایران از سوی سفیر انگلیس، گفت: این یک قیاس مع الفارغ است؛ هم از نظر ساختار، پیشینه و تشکیلات و هم از این نظر که صدا و سیمای ما هیچ وقت خود را یک نهاد مستقل از نظام معرفی نکرده است، ولی یکی از شعارهای ادعایی و پُزهای اصلی بیبیسی همیشه این بوده که یک بنگاه مستقل و غیردولتی است که البته واقعیات تاریخی و اسناد و مدارک خود بیبیسی که برخی از آنها پس از گذشت سالها، از طبقه بندی محرمانه خارجه شده اند، کاملاً خلاف این را نشان میدهد.
مولف کتاب «چیستیِ ارتباطات سیاسی» عنوان کرد: بنگاه سخنپراکنی بریتانیا (بیبیسی) که در ابتدا با نام شرکت پخش بریتانیا شناخته می شد در 1922 تاسیس شد و طی قریب به یک قرن فعالیت، فراز و نشیبهای زیادی را از سر گذرانده و یکی از پیچیدهترین نهادهای انگلیس به شمار میرود.
بیبیسی در مقابل پارلمان پاسخگونیست
این بنگاه بر اساس منشور سلطنتی تاسیس شده و برای اینکه به اصطلاح یک سازمان مستقل و غیردولتی محسوب شود، در تشکیلات اداری انگلیس به عنوان یک سازمان «خدمات عمومی» شناخته میشود. از ابتدای تاسیس بیبیسی همواره گروهی از نخبگان سیاسی و اقتصادی صاحب نفوذ و سیاستمداران وفادار از احزاب اصلی به عنوان شورای حکام، هیات امنا، هیات مدیره (در دورههای مختلف این اسامی فرق کرده است) با پیشنهاد دولت و حزب حاکم و با فرامین سلطنتی برای دورههای مشخص منصوب شده اند تا ضمن معرفی و انتصاب مدیرکل (مهمترین مقام اجرایی) راهبردها و سیاستهای کلان این بنگاه، از جمله نحوه هزینه کرد منابع را تعیین کنند.
میرزایی معتقد است که این ویژگی ساختاری، کاملاً نشان میدهد که بنیانهای این بنگاه در کجا نهاده شده و استقلال و بیطرفی آن تا چه حد میتواند واقعی باشد. بنگاه بیبیسی چون بر خلاف دیگر نهادهای عمومی انگلیس که از طریق ساز و کارهای قانونی تاسیس شده اند، از طریق منشور سلطنتی پا به عرصه وجود گذاشته حتی به طور رسمی در مقابل پارلمان به عنوان یک نهاد دموکراتیک و انتخابی نیز پاسخگو نیست و فقط در مقابل مقام سلطنت مسئول است.
تام میلز پژوهشگر و نویسنده انگلیسی در کتابی که اخیراً درباره بیبیسی منتشر کرده، با استناد به شواهد و مستندات متعدد تاکید میکند: به رغم ادعاهای فراوان مطرح شده، بیبیسی نه مستقل است و نه بیطرف؛ چون ساختار و فرهنگ آن عمیقاً برساخته گروههای قدرتمند در جامعه بریتانیا است و در نتیجه، چنین فرهنگی همه آنچه را که ما در بیبیسی میبینیم، میشنویم و میخوانیم، شکل میدهد.
بیبیسی بازتاب دهنده صاحبان قدرت سیاسی و اقتصادی
میلز میگوید: بحث و جدل درباره سیاستهای بیبیسی به صورت ناامیدکنندهای، گمراه کننده بوده است. اگرچه بیبیسی یکی از مهمترین موسسات بریتانیاست، ولی در عین حال یکی از موسساتی است که بیشترین بدفهمیها در مورد آن شکل گرفته است. این بنگاه توسط مفسران روزنامههای سراسری به عنوان رسانهای که از جناح چپ سیاسی در بریتانیا جانبداری میکند، معرفی میشود اما در واقع کار رسانهای بیبیسی به شدت عقاید و منافع نخبگان حاکم و صاحبان قدرت سیاسی و اقتصادی را منعکس کرده و افکار و عقاید گروههای جایگزین و مخالف را به حاشیه رانده است.
پژوهشگر و نویسنده انگلیسی تصریح میکند: بنگاه بیبیسی در طول حیات خود همیشه بله قربان گو و تسلیمِ کسانی بوده که در قدرت بودهاند، این موضوع از هنگامی که این بنگاه در سال 1926 و در جریان اعتصاب عمومی کارگران در کنار دولت و در مقابل معترضان ایستاد تاکنون کاملاً صحت دارد و یکی از راهبردهای اصلی آن همیشه خاموش کرن صدای کسانی بوده که مخالف وضع موجود بوده اند.
وی معتقد است که نمونههای عینی این سیاست بیبیسی را در جریان اعتراضات معدنچیان در اواسط دهه 1980 و در دوران دولت مارگارت تاچر، اعتراضات ضد جنگ در اوایل دهه 2000 میلادی و در دوران دولت تونی بلر و اعتراضات مردمی علیه سیاستهای ریاضت اقتصادی در همین اواخر و در دوران دولت دیوید کامرون و ترزا می، شاهد بوده است.
کمتر کارشناسی «مستقل بودن» بیبیسی را باور میکنند
تام میلز در بخشی از کتاب خود با عنوان «افسانه بیبیسی» مینویسد: اکثر فعالیتهای بیبیسی از همان ابتدای تاسیس، تحت نظارت سرویسهای امنیتی قرار داشته و نکته جالب این است که چنین نظارتهای امنیتی در بیشتر موارد به درخواست خود مقامات بیبیسی صورت میگرفته و همچنین بررسی و تایید صلاحیت کارکنان این بنگاه حتی در پایین ترین رده ها توسط سازمان های امنیتی به ویژه «ام آی 5» صورت میگرفته است که این کار برای مدت 50 سال به صورت کاملاً محرمانه انجام میشده ولی در دهه 1980 مطبوعات انگلیس این موضوع را افشا کردند و مقامات دولت و بیبیسی نیز بالاجبار آن را تایید کردند.
میرزایی اظهار داشت: علاوه بر تام میلز، محققان بسیاری حتی در انگلیس در مورد بنگاه بیبیسی کتاب و مقاله نوشتهاند و به صورت مستند، ادعاهای مطرح شده از سوی مقامات دولت و مدیران این بنگاه مبنی بی طرفی و عدم وابستگی بی بی سی به دولت و نظام حاکم را قاطعانه رد کرده اند و این موضوع امروز به امری بدیهی و مسلم تبدیل شده و کمتر کارشناس و محققی «مستقل بودن» بیبیسی را باور و یا حتی مطرح میکند.
«اوئن جونز» روزنامه نگار و تحلیلگر شناخته شده انگلیسی از جمله کسانی است که ادعاهای مطرح شده در مورد مستقل بودن بیبیسی را بی اساس میداند و معتقد است که بیبیسی تنها «یک سخنگو و مدافع ساده برای نظام حاکم نیست، بلکه بخش تفکیک ناپذیر این نظام است.»
«دِز فریدمن» استاد روزنامهنگاری و مطالعات رسانه در دانشگاه «گلد اسمیت» انگلیس نیز تاکید میکند، وضعیت بیبیسی از آن جایگاه مقدسی که برخی تحت عنوان روزنامهنگاری مستقل برای آن ساخته بودند، فاصله بسیاری دارد. بیبیسی همواره به صورت صمیمانه به صاحبان قدرت وصل بوده است، قدرتمندانی که مثلاً بنا بوده بیبیسی به عنوان یک رسانه مستقل بر کار آنها نظارت کند و از آنها مسئولیت بخواهد.
ارزش ها و منافع مشترک
میرزایی ادامه داد: برخی از کارشناسان در بررسی زمینههای وابستگی متقابل بیبیسی، دولت و نظام حاکم در انگلیس، به پیشینه طبقاتی و ارزشها و منافع مشترک کسانی اشاره میکنند که طبقه نخبه این کشور را تشکیل میدهند. این افراد علاوه بر دولت و نظام سیاسی و اداری، دستگاههای امنیتی و نظامی، شرکتهای بزرگ اقتصادی و تجاری و در نهایت سازمانهای رسانه ای اصلی این کشور و به ویژه بیبیسی را کنترل می کنند.
وی افزود: مطالعات انجام شده نشان میدهد این نخبگان، اکثراً سفید پوست و دارای پیشینه طبقاتی مشترک هستند که در مدارس خصوصی شناخته شده درس خوانده و از دانشگاههای آکسفورد و کمبریج و گروه دانشگاهی راسل (20 دانشگاه برتر بریتانیا) فارغ التحصیل شدهاند و ایدئولوژی، ارزشهای فرهنگی و منافع اقتصادی آنها کاملاً مشترک و در هم ادغام شده است. سیستم جذب نیرو در چنین سازمانهای نخبهگرا به گونهای است که عملاً افراد دیگر و به ویژه اقلیتهای نژادی و مذهبی و وابستگان به طبقات پایین نمیتوانند در آنها رشد کنند.
مترجم کتاب «رسانههای جدید و آینده دیپلماسی» گفت: اگر هیچ گونه وابستگی سازمانی، قانونی، مالی و بودجه ای نیز میان دولت و بنگاه بیبیسی وجود نداشت، باز آنچه که این بنگاه تعقیب می کرد، تفاوتی با آنچه که دولت و نظام مستقر به دنبال آن بودند، نداشت و حتی به جرات میتوان گفت کسانی که بیبیسی را اداره می کنند به دلیل برخورداری از تخصصهای حرفهای بهتر از خود مقامات دولتی در عرصه رسانه و تبلیغات، منافع دولت و نظام حاکم را تامین میکنند و این تنها گوشه ای از پیچیدگیهای ساختاری حاکم بر این تشکیلات است که استقلال ظاهری تنها یک وجه آن است.
میرزایی افزود: در سال 2014 کمیسیون نیمه رسمی تحرک اجتماعی و فقر کودکان (Social Mobility and Child Poverty Commission) در گزارشی اعلام کرد، بدون هیچ شک و تردیدی هیات اجرایی و بیش از یکصد مدیر ارشد بیبیسی را میتوان جزو اعضای طبقه نخبه و ممتاز بریتانیا دسته بندی کرد. این افراد در کنار سیاستمداران، مدیران نظام اداری و خدمات کشوری، مدیران عامل ثروتمند 350 شرکت برتر بورس لندن (فوتسی 350)، ستون نویسان روزنامهها و برخی گروههای اجتماعی دیگر قرار میگیرند.
تبادل نیرو میان بنگاه بیبیسی و دولتهای مختلف انگلیس (و البته در گذشته بیشتر میان بی بی سی و سازمان های امنیتی و ارتش) نیز از جمله پدیده های شناخته شده در فضای سیاسی این کشور است که قرابت و نزدیکی هر چه بیشتر دو طرف را نشان می دهد، افرادی مثل مایکل گوو وزیر آموزش دولت محافظه کار در دهه 2010 و کریس بریانت عضو پارلمان انگلیس از حزب کارگر و بن برادشاو وزیر فرهنگ، ورزش و رسانه در دولت کارگری در دهه 2000 از جمله افرادی بودند که قبلاً برای بیبیسی کار میکردند. همچنین دهها تن از خبرنگاران و مدیران بیبیسی در سالهای اخیر به عنوان مدیران تبلیغات، ارتباطات و روابط عمومی به خدمت دولتهای مختلف این کشور درآمده اند و متقابلاً برخی از مقامات سیاسی پس از کنارهگیری از قدرت در ردههای بالای بیبیسی به ویژه به عنوان عضو هیات امنا، هیات مدیره و شورای حکام وارد این بنگاه شده اند.
وی ادامه داد: همچنین بنگاه بیبیسی در دوران حیات خود 18 مدیرکل به خود دیده است که همه آنها مرد، سفید پوست و اکثر قریب به اتفاق شان دارای القاب تشریفاتی سلطنتی نظیر لرد، بارون، سِر، شوالیه و غیره بوده اند.
کارشناس مسائل انگلیس، در مورد ترکیب نژادی کارکنان بیبیسی نیز گفت: پژوهشهای انجام شده توسط نهادهای مختلف و از جمله خود بی بی سی نشان میدهد که حداکثر حدود 13 درصد از کارکنان این بنگاه را میتوان جزو اقلیتهای نژادی و قومیتی طبقهبندی کرد که این ترکیب در ردههای بالا مدیریتی و اعضای هیات امنا، تقریباً نزدیک به صفر است و در بخشهای تاثیرگذار نظیر رادیو و تلویزیون نیز حداکثر حدود 10 درصد است. البته اگر کارکنان خارجی بیبیسی را که در کشورهای مختلف برای این سازمان کار می کنند، جدا کنیم، نسبت حضور اقلیتهای نژادی در میان نیروهای بیبیسی باز هم کاهش مییابد.
میرزایی در پایان عنوان کرد: به هر حال بیبیسی در دوران حیات خود در مقاطعی از جمله در دوران استعمار، جنگ جهانی دوم و مقاطعی از دوران جنگ سرد به صورت علنی استقلال نسبی خود را نیز به نفع دولت و نظام حاکم کنار گذاشته و رسماً در خدمت اجرای سیاستها و برنامههای دولت و به ویژه سازمانهای امنیتی و نظامیان قرار گرفته و البته در مقاطعی نیز با برخی دولت ها دچار مشکلات و اختلاف نظرهایی شده و تلاش نموده فاصله خود را با آنها حفظ کند که این وضعیت در دهه 1970 مشهودتر بود ولی پس از روی کار آمدن دولت تاچر به عنوان بانوی آهنین، بار دیگر میزان نفوذ و کنترل دولت و دستگاههای صاحب نفوذ و قدرت در این بنگاه به شدت افزایش یافت که با وجود برخی اصلاحات انجام شده این وضعیت با فراز و نشیبهایی همچنان ادامه دارد.