محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهور مشکلات موجود در کشور را انکار نمیکند و معتقد است، سال 97 هم برای مردم و هم دولت سال سختی بوده است. عامل اصلی آن را نیز فشارهای خارجی میداند که نسبت به سال 91 بیشتر و منسجمتر هم شده است. با این حال ناامید نیست و میگوید دولت با همکاری دیگر نهادها و البته پشتیبانی مردم، پیروز این میدان خواهد بود.
به گزارش «تابناک»؛ محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهور در گفت و گویی با ویژه نامه روزنامه ایران از وجود مشکلات، سختی های سال 97 برای مردم و دولت و تلاش هایی که دولت برای بهبود شرایط مردم و کشور انجام داده است، سخن گفت.
آنچه در ادامه می خوانید، مشروح این گفت وگوست.
بیشتر بخوانید
در نخستین سال دولت دوازدهم، اتفاقات دی ماه 96 روی داد و اندکی بعد در سال 97 ترامپ از برجام خارج شد. مجموعه این شرایط باعث شد 97، سال سختی هم برای مردم و هم دولتمردان باشد. بفرمایید دولت و رئیس جمهوری این سال را چطور گذراندند و آیا از قبل پیشبینی میکردید که با چنین مشکلاتی مواجه شوید؟
بله، 97 سال سختی بود؛ اما درباره پیشبینی این فرآیند، براساس حرفهایی که آقای ترامپ در انتخابات زد یا وقتی رفتار او با کشورهای مختلف، حتی دوستان امریکا را رصد میکردیم، میشد پیشبینی کرد با توجه به تأثیری که ایشان و خانوادهاش از رژیم صهیونیستی میپذیرند، قطعاً شرایط ایران پیچیدهتر از گذشته خواهد بود.
ترامپ همواره میگفت از برجام خارج خواهد شد، اما سیاستمداران عاقلتری هم بودند که در وزارت خارجه و حتی حزب جمهوریخواه، به او میگفتند که این تصمیم درستی نیست، به ویژه اینکه وقتی دولت و کشوری پس از این همه مذاکره و تلاش، تعهد و توافقی بینالمللی و تأیید شده از سوی شورای امنیت را امضا میکند، تا او هم به این ترتیب زیر امضای خود نزند و اعتبار کشور خود را زیر سؤال نبرد. اما هنگامی که با خروج ترامپ از کنوانسیونهای مختلف مانند معاهده پاریس مواجه شدیم، مسجل شد که از برجام هم خارج خواهد شد. پس از آنکه در تحلیلهای خود خروج امریکا از برجام را قطعی دیدیم، سعی کردیم خودمان را برای شرایط جدید آماده کنیم.
تحریمهای جدید تنها از جانب امریکاست، پس میتوانیم با بسیاری از کشورها روابط اقتصادی داشته باشیم. به عبارت دیگر پیشبینی ما این بود که شرایط این دوره از تحریمها آسانتر از تحریمهای 91 خواهد بود، زیرا ایران اکنون تحت تحریم شورای امنیت سازمان ملل نیست و با برجام از آن تحریمها خارج شده است، یا دیگر ما تحریم اتحادیه اروپا یا تحریم دوجانبه هیچ کشور دیگری را نداریم، امروز با توجه به نوع خصومت و فشاری که امریکا بر کشورهای مختلف برای ارتباط اقتصادی با ایران میگذارد، دیگر نمیتوان گفت آنچه در جریان است تنها تحریم یا شبیه به تحریمهای سال 91 است، بلکه همان طور که رهبر معظم انقلاب اشاره کردند، این یک جنگ اقتصادی است و نه صرفاً تحریم.
چرا شرایط نسبت به سال 91 بدتر است، روابط ما با دنیای بینالملل که نسبت به سال 91 بهتر شده بود. این تغییرات به نظرتان بیشتر معطوف به حوزه بینالملل است یا در داخل هم هست. اساساً در حوزه داخلی، آیا قبل و بعد از خروج امریکا از برجام، همراهی جریانهای سیاسی با دولت تغییر کرده و بهتر شده است یا خیر؟
همانطور که گفتم شرایط امروز با گذشته متفاوت است، زیرا هرچند پیشتر قبلاً تحریم امریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت بود، اما امروز تحریمها لحظهای رصد میشود. حتی سرویس اطلاعاتی امریکا پشت تحریمهاست، در حالی که در گذشته این گونه نبود، یا در گذشته دست اندرکاران تحریم ایران در خزانهداری امریکا 18 تن بودند، اما امروز نزدیک به 200 تن در این زمینه کار میکنند که نشان میدهد با چه دقتی تحریمها را دنبال میکنند. اینها نشان میدهد در گذشته تحریم ایران، اولویت امریکا نبود، اما در این دوره گویا اصلاً موضوع دیگری ندارند. در چنین شرایطی، درست به همان شدتی که این جنگ اقتصادی علیه ما اعمال شد، نیازمند انسجام داخلی هستیم. به عبارت دیگر، الزامات این شرایط در داخل، در درجه اول انسجام و همبستگی است. به این معنا که درون کشور باید باور کنیم که این یک جنگ اقتصادی است. وقتی هم اسم جنگ به میان میآید، به این معناست که باید اختلاف نظرها را کنار گذاشت، اختلافاتی که در انتخابات آغاز شده را پایان داد و همه برای مبارزه با دشمن و پیداکردن راه حلهای مدیریت کشور با هم همکاری کنیم. وقتی در داخل همکاری، صمیمیت و همدلی وجود دارد، تحریمها نمیتواند آن طور که دشمنان انتظار دارند اثرگذار باشد. معتقدم قطعاً حاصل تحریمهای جدید این خواهد شد که ملت ایران پیروز میدان است؛ اما نکته اینجاست که ما باید با همبستگی و انسجام خود پیام مقاومت صادر کنیم و یقین بدانیم که هرچه انسجام ما بیشتر باشد، دوران تحریم هم کوتاهتر خواهد بود. اما اگر پیام ما به خارج تفرقه، اختلاف و جدایی ملت و دولت و نظام باشد، دوران تحریم طولانیتر خواهد بود زیرا در این صورت امید دشمن به اثرگذاری تحریمها و فشارها بیشتر میشود.
با وجود این، مخالفان همچنان بر خط تخریب دولت حرکت میکنند. یکی از انتقادها به آقای روحانی این است که ایشان فشارها را تحمل میکنند؛ اما مسائل را با مردم در میان نمی گذارند.
دکتر روحانی در یک سال گذشته بیشتر با مردم صحبت کرده است، هرچند برخی از حرفها را نگفته است، چرا آقای روحانی فشارهایی که روی او یا دولت وجود دارد را مطرح نمیکند. دی ماه سال گذشته بود که برخی مسائل اجتماعی با فشارهای خارجی همراه شد. در آن شرایط دکتر روحانی تحلیلی از آینده کشور و اثرات تحریمها داشتند و به این جمعبندی رسیدند که آرامش و انسجام در این مقطع بسیار ضروری است ـ معتقدم جمعبندی رهبر معظم انقلاب هم همین است ـ که ما نباید در این زمان مردم را ناامید کنیم، نباید اختلافات خود را به میان مردم ببریم و آنان را مأیوس کنیم، زیرا مأیوس کردن مردم هدفی است که دشمن دنبال میکند. در چنین شرایطی، وظیفه ما چیست؟ آیا باید در زمین دشمن بازی کنیم؟ دولت بر این عقیده است هر صدایی که باعث ایجاد شکاف در کشور به ویژه در حاکمیت شود، بازی کردن در زمین دشمن است. فرق هم نمیکند چه کسی باشد.
برخی اصلاحطلبان انتقاد میکنند که شما بیشتر با جریان اصولگرا تعامل دارید، اما آنجا که باید از دل این تعامل امتیازی بگیرید، عملاً آن طرف کاری نمیکند و این در نهایت باعث سرخوردگی پایگاه اجتماعی دولت میشود.
این مسأله در ارتباط با من صدق نمیکند. ممکن است برخی نمایندگان چنین انتقادی به برخی از وزیران داشته باشند، اما شخص من با همه جناحهای همسوی دولت، مرتبط هستم. میان آنان تفاوتی هم قائل نیستم. اما درباره اصلاحطلبان، من با مجموعهای از اصلاحطلبان هم رابطه بسیار خوبی دارم. اینکه هر کسی در هر جایی یک صفت اصلاحطلب به خود بدهد و بگوید حامی دولت هستیم و بعد از آن هم هرچیزی که دلش میخواهد بگوید، دور از قاعده سیاست است. آن هم درحالی که من با اصلاحطلبان مؤثر در ارتباطم. ما میدانیم که ارتباط گروههای مختلف با دولت، چه هنگام انتخابات و چه پس از آن، چگونه بوده و ما هم همیشه قدرشناس همه کسانی که به ما کمک کردند هستیم. نگاه ما به گروهها، افراد و رأی دهندگان، نگاه یک بار مصرف نیست که بگوییم حالا که رأی آوردیم، کاری به آنان نداشته باشیم. بلکه ما از همه کسانی که به آقای روحانی رأی دادند و از دولت حمایت کردند، قدردانی میکنیم و رابطه خوبی هم با آنان داریم. به عبارت دقیق تر، اینکه ما برای دوره بعد احتیاجی به رأی نداریم، باعث نمیشود که ما مردم، گروهها و احزاب را فراموش میکنیم. چون مهم ما نیستیم، بلکه مهم فکر و گفتمان اعتدال است که باید بماند و برای کشور مفید باشد، چون به این اصل اعتقاد داریم، رابطه خود را با همه جریانها حفظ کرده و میکنیم. اما میگوییم با همه کسانی که مشی اعتدالی دارند، میتوانیم کار کنیم.
اشاره کردید که دولت برای جلوگیری از بروز اختلاف در کشور، در مواردی سکوت پیشه کرده است. اما بهنظر میرسد، فشارهای خارجی و کارشکنیهای داخلی، باعث شده است که سرمایه اجتماعی دولت آسیب ببیند، کما اینکه برخی هنرمندان احساس پشیمانی میکنند، برخی سیاسیون هم طور دیگری حرف میزنند. دولت برای ترمیم سرمایه اجتماعی و تقویت پایگاه رأی خود چه برنامهای دارد؟
آسیب به سرمایه اجتماعی، تنها متوجه این دولت نیست. کار دولت تا دو سال و نیم دیگر تمام میشود، این کشور است که میماند و ما به عنوان یک شهروند، نمیتوانیم نسبت به خود، کشور و آینده بیتفاوت باشیم، چه در دولت باشیم و چه نباشیم. زمانی میتوانیم سرنوشت بهتری برای کشور خود رقم بزنیم که بتوانیم این سرمایه اجتماعی مردمی را همچنان بهعنوان پشتوانه فکر خود داشته باشیم. بله، اکنون مشکلاتی در کشور داریم که مهمترین آن مشکلات اقتصادی است. به باور من، اگر ما با فشارهای خارجی روبهرو نمیشدیم، وضعیت اقتصادی هم اینگونه نمیبود و به تبع وضعیت سرمایه اجتماعی هم به گونه دیگری میبود. کما اینکه در دولتهای قبل هم همواره سرمایه اجتماعی فراز و نشیبهایی داشته است، اما زود ترمیم میشد، اما چرا این بار طول کشید؟ زیرا هنوز سطح معیشت و رفاه مردم به آنچه مطلوب ماست، نرسیده و هنوز سیاستهای ما در رفع مشکلات بوجود آمده به نتیجه نرسیده و این باعث شده تا وضع معیشت بخشی از مردم سختتر شود. بنابراین معتقدم باید تلاش خود را مضاعف کنیم و از هر روشی استفاده تا مشکلات معیشتی مردم را سریعتر مرتفع کنیم. این اولویت نخست دولت است. اولویت دوم ما، شکلگیری یک نوع رفتار تعاملی میان مردم و مسئولان است تا ارتباط آنان بیشتر شود، به گونهای که مردم ببینند و قضاوتشان این باشد که دولتمردان دارند همه تلاش خود را به کار میبندند، مشکلات ما را میدانند، پس باید مقداری به آنان فرصت بدهیم تا این مشکلات را حل کنند. موقعی میتوانیم سرمایه اجتماعی را بازگردانیم که بتوانیم از این مشکلات عبور کنیم که این نیازمند حضور و مشارکت همه است و بدون حضور و حمایت مردم، دولت موفق نمیشود. زیرا این دولت، از ابتدا همه توفیقات خود را به پشتوانه و اتکای مردم به دست آورده است، حالا هم اگر قرار است توفیقی کسب شود، با مساعدت مردم میسر خواهد بود. در آینده هم امید این دولت به داخل و مردم است آنچنانکه از ابتدا هم به خارج امیدوار نبوده و نیستیم. البته که اگر پیامی که در داخل وجود دارد، مثبت باشد، میتواند در خارج از کشورهم اثراتی داشته باشد.