انتخابات مجلس یازدهم اواخر سال جاری در سراسر کشور برگزار خواهد شد. همین موضوع باعث شده تا برنامه ریزی انتخاباتی جناح های سیاسی و احزاب شکل جدی تری به خود بگیرد و کار به گونه ای پیش برود که اکنون احزاب و سیاسیون فعال، کار خود را برای انتخابات پیش روی کلید زده باشند تا بتوانند در این بین سهم بیشتری از کرسی های سبز خانه ملت به خود اختصاص بدهند.
به گزارش «تابناک»؛ همواره تحلیل ها در فصل انتخابات به گونه ای بوده که یک جریان را خواستار مشارکت کمتر و دیگری را خواستار مشارکت بیشتر نشان داده اند؛ بدین معنی که یک جریان سیاسی هرچه مشارکت کمتری باشد، شانس خود را برای برنده شدن بیشتر می داند و جریان مقابل دقیقا خلاف این نظر و تاکتیک را دارد، در حالی که همواره افزایش مشارکت شعار و خواسته همه جریانات سیاسی کشور بوده است.
در حقیقت با افزایش مشارکت مردم در انتخابات، عیار انتخابات کشور ارزش بیشتری در افکار عمومی دنیا خواهد داشت و این یعنی برداشتن قدم های بلندتر در راستای منافع ملی؛ بنابراین می توان اینگونه تعریف کرد که همواره بنا به اقتضائات و عملکردها مردم انتخاب خود را از طیفی به طیف دیگری سوق داده اند و کمتر گروه و جریانی هست که خواهان مشارکت کمتر در انتخابات باشد؛ هرچند برخی منافع حزبی را بر منافع ملی شان مقدم می دانند.
اصلاح طلبان به واسطه عملکردی که از خود پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و شوراهای اسلامی شهر و روستا بر جای گذاشته اند و در بسیاری از جهات مورد قبول مردم واقع نشده، اکنون می خواهند خود را به گونه ای برای انتخابات مجلس آماده کنند که عملکرد بر جای مانده کمتر مورد اعتنا قرار بگیرد، چون آنها می دانند که دیگر با «تکرار» چهره هایی مثل سید محمد خاتمی و امثال آن توفیقی در انتخابات نخواهند داشت.
بنابراین، از چندی پیش تلاش برای جدا کردن راه اصلاحات از جریان اعتدال آغاز شده است. در همین زمینه «سعيد حجاريان»، چندي پيش گفته بود: «تاکتیک اصلی اصلاحات، سازماندهی نیروها از پایین است. این روش در گسترش احزاب، سازمان آهنین، بسیج تودهای و انواع سازمانهای مردمنهاد متجلی میشود و حتی بعضی مواقع میتوان به نافرمانی مدنی فکر کرد. اساسا معتقدم فشار از پایین با انتخابات پدید نمیآید؛ پس باید گفت، پروژه اصلاحات به انتخابات گره نخورده است، زیرا انتخابات به معنای کنونی آن، مصداق گدایی قدرت است. اصلاحات صدقهبگیر نیست و اگر مکنت دارد، باید با اتکا بر آن به بازار سیاست برود. اگر پول بازار سیاست را نداشتیم، باید تلاش کنیم آن را کسب کنیم نه آنکه به هر جنس بُنجلی تن دهیم. این گفتمان باید تحکیم و ترویج شود».
هرچند چهره هایی نظیر «عبدالواحد موسویلاری» و «علی شکوری راد» پاسخ او را داده اند، می توان همه اینها را در یک تحلیل انتخاباتی، ادامه یک سناریو ارزیابی کرد. موسوی لاری در واكنش به اظهارات حجاريان به تندي پاسخ او را داده و در گفتوگويي عنوان کرده است: «برخی معتقدند جامعه مخاطب اصلاحطلبان به سمتی که آقای سعید حجاریان و طرفداران عقیده ایشان هستند، گرایش دارند، یعنی گذر از انتخابات و گذر از شکل اصلاحطلبی انتخابات. من این را قبول ندارم. آنها نگاه اکثریت نیستند».
موسويلاري در بخش ديگري از سخنان خود اظهار کرد: «اصلاحطلب منتقد به دنبال این نیست که بگوید من نیستم. اتفاقا حرف او این است که من هستم و دولت باید اصلاح شود. اصلاحطلب نمیگوید، ما باید از کل نظام عبور کنیم. عدد اصلاحطلبان رادیکالی که این شعار را قبول دارند بالا نیست... اگر اصلاحطلبان به دنبال قدرت بودند، قدرت را به هر شکلی دنبال میکردند. مگر در دولت آقای روحانی چند درصد اصلاحطلب داریم؟! چه در دولت مرکزی و چه در استانها و مناطق و... کم هستند و اینطور نیست که اصلاحطلبها صرفا به کسب قدرت فکر کنند و به دنبال مطالبات مردم و اهداف اصلاحات نباشند».
علي شكوريراد نيز در این زمینه گفته است: «عارضه امروز اصلاحطلبان خودزنی است؛ به این معنا که دستاوردها را نمیبینند یا ایرادهای کار را بزرگتر از آنچه هست، میبینند. من بین اصلاحطلبان و اصلاحات تفکیک قائل میشوم و میگویم ممکن است برخی از اصلاحطلبان دچار خطا یا لغزش شده باشند، اما اصلاحات تنها مسیر مطمئنی است که پیش پای ملت است. پس این مسیر را نباید کور کنیم».
بحث اصلاح طلبان این روزها برای انتخابات مجلس نه شورای نگهبان، نه لیست و آدم ها و نه استراتژی انتخاباتی است، آنها چند نگرانی جدی دارند؛ اول عملکردی که از ناحیه پیروزی آنها در چند انتخابات اخیر به جای مانده است، لذا برای پاک کردن این موضوع از حافظه تاریخی مردم قدم های اولیه را برای جدایی راه اصلاحات از اعتدال برداشته اند و در ادامه یعنی در سال جاری، احتمالا این گام ها بیشتر و بلندتر خواهد شد.
نکته دوم نگرانی آنها از کاهش محبوبیت سران این جریان و افرادی نظیر «سید محمد خاتمی» است که در بعضی جاها، حسابی به کمک این طیف آمده و نظیر آنچه در انتخابات پیش گفت، کار را به اصطلاح برای آنها درآورده است. اما حالا به دلیل عملکرد نامناسب بر جای مانده تصمیم گیران، جریان اصلاح طلبی به خوبی می داند که دیگر مایه گذاشتن از چهره های با نفوذ این جریان هم تأثیری بر تصمیم مردم نخواهد داشت؛ این را خود خاتمی چندی پیش در یک سخنرانی گفته بود.
نکته سوم هم نگرانی از کاهش جدی میزان مشارکت مردم به ویژه طیف هایی نظیر طیف خاکستری و بدنه جریان اصلاح طلبی است که آنها را وادار کرده است، در این زمینه برنامه ریزی و یا با بیان سخنانی نظیر آنچه حجاریان گفته، یک نوع جو روانی برای تحریک و حضور این بخش از جامعه در پای صندوق های رأی فراهم کنند.
البته از جلسات اصلاح طلبان خبر می رسد، آنها به دلیل همین اتفاقاتی که مورد اشاره قرار گرفت، برای انتخابات پیش روی، کمترین نگرانی ممکن را از ناحیه شورای نگهبان دارند و معتقدند به دلیل شرایط موجود کشور و نیازی که به مشارکت حداکثری مردم وجود دارد، شورای نگهبان این بار با دید بازتری نسبت به اصلاح طلبان و بررسی صلاحیت آنها اقدام خواهد کرد و کار برای آنها در این زمینه در انتخابات آتی راحت تر خواهد بود.