فیسبوک مالک اینستاگرام در حالی بر اقدامات مبتنی بر اجرای خواستههای دولت آمریکا تمرکز کرده که پیش از روی کار آمدنِ دولت ترامپ این مجموعه استقلال بیشتری نسبت به فرآیندهای قانونیِ دولتی داشت و اساساً فلسفه شکلگیری این بسترهای ارتباطی نوین، شکلدهی به ساختار بر اساس کاربرمحوری و در چارچوب کاربرگردانی بود؛ رویکردی که اگر قرار بر تغییرش باشد و منازعات سیاسی آمریکا با دیگر کشورها در آن دخیل شود، دستخوش آسیبهای جدی خواهد شد.
به گزارش «تابناک»؛ اینستاگرام یک روز پس از آنکه دولت آمریکا در اقدامی فراقانونی و خلاف حقوق بین الملل رسماً سپاه پاسداران به عنوان نیروی نظانی رسمی ایران را در لیست تحریم قرار داد، عملیات حذف حساب کاربری منتسب به شماری از فرماندهان سپاهی فعال در فضای مجازی را آغاز کرد است. در همین راستا علاوه بر حذف سه اکانت منتسب به سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که پیش از این نیز اکانتهای این فرمانده مخلص حذف شده بود، اکانتهای سرلشکر باقری، سرلشکر جعفری، سردار پاکپور، سردار کمالی، سردار هادیانفر رئیس راهنمایی و رانندگی و... حذف شد و این لیست در حال گسترش است.
چهرههایی که برخی از آنها سالهاست لباس سپاه را بر تن نکردهاند و با عناوین دیگری در نزد افکارعمومی شناخته میشوند. از این گروه تا اینجا میتوان به محسن رضایی، محمدباقر قالیباف و عزت الله ضرغامی اشاره کرد که بیشتر به عنوان چهرههای فعال در فضای سیاسی و اجرایی شناخته میشوند. با این حال ظاهراً صرفِ اینکه شخصی روزگاری جزو پرسنل یکی از نهادهای نظامی رسمی ایران نیز بوده باشد، مجوزی برای حذف از شبکههای اجتماعی اصلی را صادر میکند و آنها با خیال راحت به حذف اکانتها مشغول هستند.
فیس بوک که اکنون مالک اینستاگرام نیز محسوب میشود و این دو مجموعه را به هم متصل کرده، در ابتدا علاوه بر ایجاد یک ساختار کاربرمحور، یک ساختار کاربرگردان را نیز در دستور کار داشت و این کاربرگردانی در فیس بوک به مراتب پررنگتر بود، به گونهای که تغییرات در فیس بوک برای سالهای متمادی با نظر اکثریت کاربران صورت میپذیرفت. فیس بوک در دورهای «ظاهراً» تلاش کرد در مقابل نهادهای اطلاعاتی آمریکا بایستد و از محرمانگی اطلاعات کاربرانش حفاظت کند اما در نهایت گزارشهای متعددی از همکاری همه شبکههای اجتماعی از جمله فیسبوک با دستگاههای اطلاعاتی آمریکا منتشر شد.
با این حال تغییر جهت فیس بوک ظاهراً پس از انتخابات آمریکا و رسوایی ترامپ رقم خورد. کمبریج آنالیتیکا تحت مالکیت «رابرت مرسر» میلیاردر آمریکایی در سال 2015 به کمپین انتخاباتی «تد کروز» کمک کرد و سپس در انتخابات 2016 به یاری ترامپ آمد. این شرکت با جمع آوری حجم عظیمی از اطلاعات و توسعه پروفایل های شخصی، «جهت گیری روانشناختی ناخودآگاه» افراد را هدف قرار داده و تبلیغات به شدت هدفمند را برای آنها طراحی می کند. از قرار معلوم دونالد ترامپ در سال 2016 از این کمپانی برای هدایت برنامه های دیجیتالی خود استفاده کرده است.
این رخداد که نشان می داد مدل کسب و کار فیسبوک، یعنی نمایش تبلیغات هدفمند برای کاربران، تا چه اندازه آسیب پذیر و خطرناک است و از طرفی، احتمال قوی سوء استفاده از اطلاعات فوق در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا را نیز به ذهن می آورد. در این شرایط که مارک زاکربرگ حتی مجبور شد به کنگره آمریکا برود و در قبال عملکرد فیسبوک در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پاسخگو باشد، فیسبوک بالاترین سطح همکاری با دولت و نهادهای قانون گذار آمریکا و تطبیق حداکثریِ با قوانین این کشور را در پیش گرفت.
این در حالی است که فیس بوک و زیرمجموعههای نظیر اینستاگرام به لحاظ گستردگی کاربران، بسترهای جهانی است که اگر قرار باشد و حتی زیرساختهایش یا تیم برنامه نویس و مدیرش از یک کشور نیستند و سهامدارانش نیز از کشورهای مختلفی هستند. بنابراین این ساختارها را چه در قاب شبکه اجتماعی و چه در قالب رسانه در نظر بگیریم، باید با یک استاندارد بین المللی یا ملی عمل کند و از استاندارد دوگانه که حاصلش حذف گروهی اکانتهای منتسب به مسئولین یک کشور میشود، پرهیز کند.
به تعبیر سادهتر فیس بوک یا باید با قوانین بین المللی تطبیق داده شود و یا اگر در مرزهای آمریکا خودش را با قوانین آمریکا تطبیق میدهد، باید در قبال شهروندان سایر کشورها نیز خودش را با قوانین آن کشورها تطبیق دهد، در غیر این صورت حکمِ یک سرویسِ بومی آمریکایی «مهاجم» را نزد تصمیم گیران دیگر کشورها خواهد یافت و نزد کاربران نیز اعتمادزدایی و برخورد محتاطانه با آن رواج مییابد.