نهمین و آخرین روز سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر که پس از مراسم اختتامیه، فرصتی برای تماشای برترین فیلمهای این رویداد سینمایی بود که برندگان جوایز مهم این رویداد سینمایی شدند؛ رویدادی که با اعلام موضع سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مشخص شد که همچنان به صورت مجزا و با فرم کنونی برگزار خواهد شد و تداوم خواهد داشت.
به گزارش «تابناک»؛ سی و هفتمین جشنواره جهانی فجر از 29 فروردین رسماً آغاز شد و امروز ششم اردیبهشت آخرین روز این رویداد سینمایی به پایان رسید. در این دوره از رویداد بین المللی سینمای ایران، طیف وسیعی از فیلمها برای نخستین بار به نمایش درآمدند و در کنار آنها، طیف وسیعی از فیلمسازان در کارگاههای جشنواره حضور یافتند.
در روز پایانی اما مجموعهای از فیلمها که در مراسم اختتامیه خوش درخشید و مورد اقبال مخاطبان نیز قرار گرفتند، در یک سانس ویژه برای تماشاگران به نمایش درمیآیند. برنامه نمایش فیلم های منتخب سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در روز جمعه ۶ اردیبهشت ماه بدین شرح است:
«پیش از ژاله» ساعت ۱۴ چارسو ۶ برنده جایزه بهترین بازیگر مرد بخش «سینمای سعادت»
«ایرینا» ساعت ۱۵ چارسو ۱ برنده جایزه بهترین بازیگر زن بخش «سینمای سعادت»
«جای خالی دوست» ساعت ۱۶ چارسو ۲ برنده جایزه بهترین فیلم بخش «جلوه گاه شرق»
«جهان با من برقص» ساعت ۲۰ چارسو ۱ برنده جایزه بهترین کارگردانی بخش «سینمای سعادت»
«جوان روسی» ساعت ۲۲:۳۰ چارسو ۴ برنده جایزه بهترین فیلم بخش «سینمای سعادت»
«واکرسدورف» ساعت ۱۹:۴۵ فلسطین ۱ برنده جایزه بهترین فیلمنامه بخش «سینمای سعادت»
چراغ سبز وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر تداوم برگزاری مستقل جشنواره جهانی فجر
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه بازدید از جشنواره جهانی فجر بیان کرد: بحث استقلال بخش ملی و جهانی جشنواره فیلم فجر چند سالی است که مطرح است و از چهار سال گذشته تاکنون نظرات مخالف و موافقی نسبت به ادغام یا استقلال این دو رویداد وجود دارد.
وی افزود: این که برگزاری مستقل در این چهار سال ادامه یافته است به این معنی است که سیاست وزارت ارشاد این بوده که استقلال بر ادغام ارجح بوده است بنابراین با نگاه موجود این مسیر برگزاری مستقل تاکنون تعقیب شده و تغییری در آن ایجاد نشده است.
صالحی در پاسخ به خبرنگار ستاد خبری سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر درباره تصمیم وی مبنی بر حمایت از این برگزاری مستقل بخش جهانی جشنواره جهانی یلم فجر بیان کرد: مزیت هایی وجود داشته که تاکنون باعث برگزاری مستقل جشنواره جهانی فیلم فجر شده است؛ نخست آن که این جشنواره دبیرخانه ثابت و مستمری داشته است که این استمرار به قدرت تکمیل و تکامل انجامیده است.
وی افزود: همچنین جشنواره جهانی فیلم فجر با تمرکز بر حوزه بین الملل، فرصت های جهانی را برای ایران کشف و خط های ارتباطی را در فرهنگ و هنر ایجاد کرده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر اینکه این جشنواره جهانی فیلم فجر طی چهار سال گذشته گام های محسوسی را برداشته است، توضیح داد: این که بتوانیم از طریق جشنواره جهانی فیلم فجردر بخش های مختلف رفت و آمد شخصیت های شاخص سینمای جهان را داشته باشیم و بازار بین المللی را رشد دهیم، مهم است.
وی در پایان خاطر نشان کرد: این جشنواره توانسته است دیپلماسی فرهنگی را بین کشورهای همسایه و آسیایی ایجاد کند، البته حتما باید با نگاهی انتقادی نیز جشنواره جهانی فیلم فجر را بررسی کرد اما رهاوردهای جشنواره در چهار سال گذشته در حوزه اقتصاد سینما و دیپلماسی سینما گام های تاثیرگذاری را نشان می دهد.
حبیب رضایی در کارگاه «بازیگری حرف ندارد»:
بازیگری متقاعد کردن مخاطب است/ با پارتیبازی نمیتوان اسکورسیزی شد
حبیب رضایی در ورک شاپ «بازیگری حرف ندارد» باشگاه سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، گفت: ورک شاپ بازیگری را نمی توان در این زمان کوتاه برگزار کرد، به این دلیل اسم این کارگاه را «بازیگری حرف ندارد» گذاشتم زیرا در این رایط باید اکت را در بازی نشان داد.
وی ادامه داد: می خواهم در این کارگاه آدرس های درست برای بازیگری به شما بدهم. باید بداینم که پرورش بازیگر داریم نه یادگیری، ما می توانیم در این کارگاه ها خصوصیات و استعدادها را پرورش دهیم. از علایق و سلایق متفاوت در این کارگاه وجود دارد و هر کس با دیدگاه خود به این کارگاه آمده است. این تنوع سلایق برای من دشوار خواهد بود، امیدوارم که اتفاق خوبی در این ورک شاپ بیفتد.
این مدرس بازیگری در ادامه گفت: برای برگزاری کارگاه باید افراد حاضر را از فیلتر بگذرانم، تا وقتی در جلسه حضور دارم بدانم چگونه باید صحبت کنم. در این جلسه می خواهم به یک تعریف واحد در مورد بازیگری برسم. اگر بازیگری را یک موجود بدانیم تا به حال به آن احترام نگذاشته ایم، بازیگری با پول و پارتی امکان پذیر نیست. هرگاه یک نفر با پول و پارتی قهرمان وزنه برداری المپیک شد می توان با این شرایط بازیگر هم شد. من بیشتر به عنوان عاشق و هنرجو همیشه آن سوی میز بوده ام تا اینکه به عنوان معلم و یا استاد، سینما را تدریس کرده باشم.
وی اظهار کرد: تمرین های بازیگری در همه جای دنیا یک تیتر دارد و مابقی صحبت ها درباره این تیترها است. مهمترین نکته در بازیگری انتخاب و قضاوت کردن درست است، هر کس باید از اتفاقی که رخ می دهد قضاوت خود را داشته باشد. تستی در جهان وجود ندارد که با یک تست بتوان کسی را بازیگر دانست. باید یک پروسه ۶ ماهه روزی ۴ ساعت کار کرد تا بتوان تشخیص داد که کسی بازیگر می شود و یا نه.
وی با بیان اینکه اگر کارگردان هستید و می خواهید فیلمی بسازید بدانید که ۷۰ درصد فیلم خوب از انتخاب بازیگر درست ساخته می شود، گفت: هر کسی که در مقابل دوربین قرار می گیرد از نظر من بازیگر نیست، هر کسی که ۲۰ فیلم بازی کرده بازیگر نیست، منظور من از بازیگر، بازیگر مولف است، بازیگری که با اجرای یک سکانس، خود را تا ابد در ذهن مخاطب باقی بگذارد، بازیگری که بعد از سال ها هنوز او را با آن نقش بشناسید. کار خلاقه و مولف بودن در بازیگری حفظ چند دیالوگ نیست.
رضایی بیان کرد: در ورک شاپ ها و کلاس های بازیگری برگه ای دست علاقه مندان می دهیم که کجای کار آنها مشکل دارد و یا در چه بخشی استعداد دارند.
بازیگر «آژانس شیشه ای» با اشاره به اینکه بازیگری انتها ندارد، گفت: از لحظه ای که وارد آزمون بازیگری می شوید تا آخر عمر درگیر بازیگری هستید. سن در بازیگری معنا ندارد، سینما هنری است که برای انسان و به خاطر انسان است.
وی اضافه کرد: بازیگری برای کسانی که می خواهند زود به مقصد برسند کار خوبی نیست. ادا در آوردن بازیگری نیست، رمز بازیگری در داشتن احساس است، نه بروز دادن آن.
بازیگر و تهیه کننده «بی حسی موضعی» گفت: دعوت می کنم در ذهنتان مرور کنید و ببینید که یک انسان چه کرده تا شما بدون شنیدن کلامی فهمیدید که اوغمگین، یا خوشحال بوده است. وقتی بازیگری را درست انجام می دهید احساس به درون شما چنگ می زند و این نمی تواند خوشایند باشد. باید بدانید که بزرگ ترین ابزار و تمام برگ برنده بازیگر حافظه هیجانی اوست که در ذهنش آنها را ثبت کرده است.
وی با بیان اینکه استفاده از صفت خوب یا بد در بازیگری درست نیست، گفت: اصلا قرار نیست حالات احساسی را که قرار است بازی کنید، نشان دهید بلکه باید غمگین و شاد شوید تا ارتباط درست را به مخاطبان انتقال دهید. بازیگری آن است که انسان در لحظه غمگین، شاد، هیجان زده و… شود. بازیگر هر وقت بخواهد باید بتواند این احساسات را بروز دهد، البته نه به صورت ادا در آوردن بلکه با احساسی که مخاطب را با خود همراه کند.
یکی از تمرین های بازیگری مکالمه تلفنی است!
رضایی با اشاره به حضورش در ورک شاپ بازیگری در کشور فرانسه که مدرس آن اسکورسیزی بوده است، گفت: من در کلاس بازیگری سینما در کشور فرانسه شرکت داشتم که اسکورسیزی کارگردان بزرگ دنیا استاد آن بود که تمام جملات او به این کلمه ختم می شد؛ «متقاعد کردن». او بر این باور بود که در سینما از بازی، کارگردانی و تدوین و… باید بتوان مخاطب را متقاعد کرد.
وی عنوان کرد: شما نه در زندگی و نه بازیگری نمی دانید که قرار است چه اتفاقی برایتان رخ دهد، شما در زندگی و بازیگری تصمیم گیرنده نیستید. اینکه راحت بتوانید بخندید و یا گریه کنید، یکی از هزار راه برای بازیگری است. تا خودتان را پیدا نکنید، نمی توانید بازیگر خوبی باشید.
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد برای فیلم «اینجا چراغی روشن است» گفت: در آمیختن تخیل و تمرکز باعث به نمایش درآمدن بازی خوب می شود. در بازیگری نباید فریاد زد و باید حجم صدا را بیشتر کرد، همه بحث ها این است که شما در لحظه صاحب احساس شوید، نه اینکه ادا در آورید، مثال اینکه خشم در نگاه انسان مشخص است و باید بازیگر به این مرحله برسد نه اینکه بخواهد ادای خشم و عصبانیت را در بیاورد.
وی افزود: بازیگری متقاعد کردن مخاطب است. سخت است که در هفت برداشت یک شکل گریه کنید، بخندید، ناراحت شوید ولی در بازیگری حق ندارید از برداشت های متعدد خسته شوید، باید بفهمید که عاشق چه کار پیچیده و سختی هستید.
رضایی اظهار کرد: اگر علاقمند به هنر بازیگری، در لحظه صاحب احساس نشود، بازیگر خوب و مولفی نیست. برای رسیدن به احساس درست در لحظه هزاران بار تمرین احتیاج است. یکی از مهمترین تمرین ها در بازیگری مکالمات تلفنی است، چون بازیگر مجبور است که جای دو نفر احساسات بروز دهد، احساساتی که برای تماشاگر باورپذیر باشد.
وی ادامه داد: اگر حتی دو نفر از شما در این ورک شاپ از صحبتهای من تاثیر گرفته اید، من کار خودم را انجام داده ام. اگر در ذهن و وجود شما جرقهای ایجاد شده، من توانستهام رسالت خود را در این ورک شاپ انجام دهم.
بازیگر «بمب یک عاشقانه» به حاضران در این ورک شاپ اینگونه توصیه کرد: خواندن رمان، رفتن به نمایشگاه عکاسی و آثار هنری استعداد را در انسان زنده نگاه می دارد، انسانی که دارای سواد هنری است، بهتر می تواند از استعداد خود استفاده کند.
وی افزود: از نظر من با پارتی نمی توان حافظ، سعدی، اسکورسیزی و… درست کرد، بازیگر درست کردن با پارتی و لینک نوعی توهین است. من راجع به کسانی حرف می زنم که تمام دنیا به احترام هنرشان به پا می خیزند. مگر همه با پارتی و لینک می توانند دکتر مغز و اعصاب شوند که بتوانند بازیگر شوند.
رضایی تاکید کرد: اگر بازیگر شوید جهان به سمت شما خواهد آمد، اگر این اتفاق بعد از سال ها برای شما نیفتاده است شما بازیگر خوبی نشده اید، اگر بازیگر خوبی شوید دیگرهیچ کارگردانی نمی تواند به راحتی از کنار شما عبور کند. یک مثال میزنم، جواد عزتی ۷ سال نمایش خیابانی اجرا کرده و اکنون به این جایگاه رسیده چون پروسه را به درستی طی کرده است.
وی در پایان درباره انتخاب سهیل مستجابیان به عنوان بازیگر فیلمش گفت: در همه جای دنیا برای انتخاب بازیگر فیلم یک دقیقه ای و چند دقیقه ای از بازیگر می خواهند، حال من از فضای مجازی استفاده کردم و بازیگر فیلم را اینگونه انتخاب کردم.
نسخه مرمتشده «جادههای سرد» به نمایش درآمد / اولین تجربه بزرگان امروز سینما
مراسم رونمایی از نسخه مرمت شده فیلم «جادههای سرد» ساخته مسعود جعفری جوزانی امروز جمعه ۶ اردیبهشت با حضور تورج منصوری مدیر فیلمبرداری، حمید جبلی بازیگر، سیامک تقی پور فیلمنامهنویس این فیلم و خسرو دهقان منتقد در سالن شماره چهار پردیس سینمایی چارسو محل برپایی سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار شد.
تورج منصوری مدیر فیلمبرداری این فیلم که در بخش «فیلمهای کلاسیک مرمت شده» جشنواره جهانی فیلم فجر حضور دارد، در ابتدای این مراسم گفت: خدمت تمامی شما عزیزان که برای تماشای این فیلم آمده اید، خوشآمد می گویم. خوشحالم که این فیلم از انبار بیرون آمده و نسخه ترمیم شده آن را می بینیم.
خسرو دهقان که به عنوان منتقد در این مراسم حضور داشت، بیان کرد: این فیلم در روزگاری ساخته شده است که بسیاری از کسانی که در این سالن هستند، هنوز به دنیا نیامده بودند.
وی افزود: این فیلم در دورانی ساخته شد که سینمای ایران اوضاع خیلی خوبی نداشت و بنیاد سینمایی فارابی در آن دوران ماموریت داشت که این اوضاع را سر و سامان دهد. «جاده های سرد» جزو اولین فیلم هایی است که به سینمای بعد از انقلاب تعلق دارد. محمود کلاری که این روزها مدیر فیلمبرداری فیلم های مطرحی است، آن روزها به عنوان عکاس حضور داشت و به نوعی اولین تجربه فیلمبرداری خود را در این فیلم گذراند.
جبلی در ادامه این مراسم با بیان این موضوع که می خواهد نکته ای را درباره محمود کلاری بگوید، گفت: مسعود جعفری جوزانی زمانی که کلاری را به عنوان یک عکاس خوب دید، وی را برای فیلمبرداری این فیلم انتخاب کرد. «جاده های سرد» تجربه اول بسیاری از ما از جمله مسعود جعفری جوزانی به عنوان کارگردان بود.
این بازیگر سینما بیان کرد: ما تئاتری بودیم و قبل از انقلاب هم تئاتری ها به دلیل کیفیت مبتذل سینمای آن زمان علاقه ای به حضور در سینما نداشتند.
در پایان این مراسم، سیامک تقی پور که وظیفه نگارش فیلمنامه این فیلم را برعهده داشته است با بیان این موضوع که «جاده های سرد» سرآغاز سینمای پس از انقلاب بود، تصریح کرد: خوشبختانه عوامل سازنده این فیلم سینمایی از نظر سنی جوان بودند. متاسفانه از آن زمان تا به امروز بسیاری از فیلمسازهای ما به حاشیه رفتند، هرچند که جوانان فیلمسازی به میدان آمده اند اما ما نباید فیلمساز های قدیمی را فراموش کنیم.
پس از صحبت های تقی پور، تورج منصوری مدیر فیلمبرداری «جاده های سرد» کسانی را که در سالن بودند به تماشای این فیلم دعوت کرد.
جزئیات کارگاه «تکنسین تصویربرداری دیجیتال»
کارگاه «تکنسین تصویربرداری دیجیتال» با حضور مسعود مردان تکنسین فنی لابراتوار استودیو کوچه سینما در در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد. مسعود مردان در ابتدای کارگاه «تکنسین تصویربرداری دیجیتال» گفت: تا این اواخر فیلمبردارانی مانند داریوش خنجی بودند که به نگاتیو وفادار بودند و سراغ دنیای دیجیتال نمیرفتند، اما با آمدن تکنولوژیهای بهتر آنها هم به سمت دنیای دیجیتال رفتند.
او ادامه داد: در حال حاضر دنیای فیلمسازی، دنیای دیجیتال است و دوربینهای دیجیتال در هر سری هوشمندانه تر و قوی تر شده و کار با آنها بیشتر و بیشتر میشود.
مردان درباره DIT توضیح داد: امروزه در فیلمهای بزرگ و کوچک تکنسین تصویربرداری دیجیتال (DIT) تبدیل به یکی از حیاتیترین ارکان در مجموعه های تولید فیلم شده است. تکنسین DIT کسی است که ذخیرهسازی راشها را انجام میدهد. در حال حاضر اگر اشتباه نکنم هزینه فیلمبرداری در هر روز بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومان است، پس اگر راشهای شما به هنگام انتقال به حافظه دیگری خراب شود یا مموری شما از بین برود، هزینه بسیاری به شما تحمیل خواهد شد.
او تأکید کرد: تکنسین DIT این امکان را به شما میدهد که سر صحنه هر مشکل تصویری را اصلاح کنید و دیگر لازم نیست منتظر باشید تا فیلم شما به لابراتوار برود و ببینید که چه اتفاقی برایش میافتد. وقتی شما به شکل دیجیتال فیلمبرداری می کنید، ممکن است سیگنالهایی سر صحنه داشته باشید که خودتان متوجه آن نباشید.
مردان با بیان اینکه تکنسین DIT بلافاصله پس از ذخیرهسازی راشها شروع به سازماندهی دادههای ویدیویی و صوتی میکند گفت: یک تکنسین DIT ماهر، برای سادهسازی گردش کار تولید فیلم، نیاز به دانش جامع از دوربینهای دیجیتال، فرمتهای تصویر، LUT ها، فضاهای رنگی، کالیبراسیون مانیتور و اتصالات مابین دوربین و سختافزار DIT دارد.
او درباره فواید استفاده از این تکنولوژی جدید گفت: در روزهای کلاسیک فیلمسازی، رولهای فیلم به لابراتوار فرستاده میشدند تا بعد از آمادهسازی، راشها را به کارگردان و مدیر فیلمبرداری برای بررسی برسانند. در حال حاضر مرور پلانها، همزمان در محل فیلمبرداری میتواند کمک بزرگی به مجموعه تولید اعم از مدیر فیلمبرداری، کارگردان، طراح صحنه و حتی بازیگران باشد.
مردان در پایان تاکید کرد: تکنسین DIT همزمان با پشتیان گیری، Transcoding، و اصلاح رنگ فیلم گاهی اوقات پلانها را برای بررسی پشت سر هم قرار میدهد. این روش جایگزین تدوین نیست، یک مهارت جهت تسریع پروسه تولید است.
مصطفی احمدی مطرح کرد:
مزایای شرکت در کتابخانه ویدیویی/ پخشکنندهها شما را میبینند
مصطفی احمدی مسئول کنترل پروژه و ارتباطات الکترونیک سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر با اشاره به آیین نامه جشنواره برای این بخش گفت: ما سعی کردیم نقص هایمان در سال گذشته را جبران کنیم تا به موقع کتابخانه ویدیویی قابل بهره برداری شود. در عین حال با توجه به آیین نامه جشنواره جهانی فیلم فجر، پالایشی در کتابخانه ویدیویی انجام دادیم که نتیجه اش خارج کردن بیش از ۱۰۰ فیلم بود که با آیین نامه مطابقت نداشت.
وی ادامه داد: آثار این بخش باید طبق یکی از بندهای آیین نامه، در یکی از ادوار جشنواره های داخلی از جمله جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران، سینماحقیقت، پویانمایی تهران، جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان، جشنواره ملی فیلم فجر و همینطور در بخش های مختلف جشنواره جهانی فیلم فجر شرکت کرده باشند که آن ۱۰۰ فیلم به دلیل شرکت نداشتن در این رویدادها از کتابخانه ویدیویی حذف شدند.
احمدی با اشاره به اینکه هیچ فیلمی در کتابخانه ویدیویی بدون زیرنویس پذیرفته نمی شود، عنوان کرد: اتفاق دیگر بخش کتابخانه ویدیویی این دوره این بود که آماردهی آن به صورت آنلاین در آمد و ما در لحظه آمارهایمان را داشتیم.
مسئول کنترل پروژه و ارتباطات الکترونیک سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر آمار تماشاگران در کتابخانه های ویدیویی جهان را محدود دانست و گفت: معمولاً مخاطبان کتابخانه ویدیویی کل یک فیلم را نمی بینند و بخش هایی از آن را برای تماشا انتخاب می کنند.
وی تعداد بازدیدکننده های کتابخانه ویدیویی تا پایان روز ششم جشنواره را ۷۳ نفر عنوان و بیان کرد: مشکلی که بخش کتابخانه ویدیویی دارد، متقاعد کردن صاحبان آثار است خصوصا کسانی که درخواست حضور فیلم هایشان را در جشنواره امسال داشتند در حالی که این فرصت بسیار خوبی برای آنان است چون پخش کننده هایی که در جشنواره هستند می توانند به کتابخانه ویدیویی راهنمایی شوند و آن فیلم ها یا بخشی از آنها را ببینند. دیده شدن اثر هنرمند توسط پخش کننده یا مدیران جشنواره های جهانی نیازمند یک رابطه دوطرفه است بین آنها است. به نظر من برای یک پخش کننده راحت تر است که در کتابخانه ویدیویی فیلم مورد نظرش را پیدا کند تا اینکه غرفه داران از او بخواهند به غرفه شان بروند.
احمدی با بیان اینکه وظیفه جشنواره ها این نیست که برای آثار فیلمسازان مشتری پیدا کنند، گفت: من از فیلمسازان خواهش می کنم اگر برای دوره آینده جشنواره ثبت نام می کنند، جدای از ثبت نام در بخش مورد نظرشان، در کتابخانه ویدیویی نیز ثبت نام کنند حتی در صورتی که فیلمشان در بخش های اصلی جشنواره پذیرفته نشود. فضای جشنواره متعلق به صاحبان آثار است و آنهایی که برای اثرشان به دنبال پخش کننده می گردند می توانند با چاپ بروشور فیلمشان، آنها را در اختیار مهمانان قرار دهند. در واقع تمام اجزای مستقر در جشنواره برای همین تعبیه شده است. طبق استانداردها چند روز قبل از شروع جشنواره های جهانی، لیست مهمان های خارجی اعم از مارکت و دیگران را برای تمام مهمانان جشنواره ایمیل می کنیم بنابراین صاحبان آثار می توانند با افراد مورد نظرشان حتی زودتر از آغاز رسمی جشنواره مرتبط شوند.
کارگردان فیلم «نزدیکتر» پررنگ شدن این موضوع را نیازمند جلسه آموزشی عنوان و بیان کرد: کسانی که تجربه جشنواره های جهانی را ندارند شاید باید متوجه شوند چگونه از این امکان استفاده کنند.
جولی برتوچلی: کیشلوفسکی به من یاد داد راه خودم را پیدا کنم
جولی برتوچلی کارگردان فرانسوی یکی از مهمانان ویژه سی و هفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر بود و یک کارگاه کارگردانی نیز برگزار کرد.
او متولد سال ۱۹۶۸ است. برتوچلی پس از تحصیل در رشته فلسفه فعالیت حرفهای خود را بهعنوان دستیار کریستف کیشلوفسکی، اوتار یوسیلیانی، برتران تاورنیه، ریتی پان، امانوئل فینکیل و چند کارگردان دیگر آغاز کرد و پس از آن در سال ۱۹۹۳ به مطالعه و تحصیل در زمینه مستندسازی در آتلیرز واران پرداخت.
سپس او اولین مستند خود را به نام «شغلی همانند دیگر شغلها» جلوی دوربین برد و متعاقب آن مستندهای «یک آزادی» (۱۹۹۴)، «کارخانه قضات» (۱۹۹۷)، «به بخش فروشگاه خوش آمدید» (۱۹۹۹)، «دنیایی از درهمآمیختگی» (۲۰۰۶) و «اوتار یوسیلیانی، صدای سوت توکای سیاه» (۲۰۰۶) را ساخت. «زمانی که اوتار رفت» اولین فیلم بلند داستانی اوست. این فیلم جایزه سزار بهترین فیلم اول و جایزه ویژه هفته منتقدان جشنواره کن را گرفت. «دادگاه بابل» (۲۰۱۴) یکی دیگر از مستندهای معروف اوست. «کلر دارلینگ» جدیدترین فیلم بلند او امسال روی پرده رفت.
جولی برتوچلی فلسفه خواند اما وارد حیطه سینما شد. او دراینباره گفت: من از کودکی در محیطی سینمایی بار آمدم. پدرم ژان-لویی برتوچلی کارگردان سینما است، اما من دلم میخواست روی پای خودم بایستم. بنابراین سینما را با دستیار کارگردانی شروع کردم و بعد وارد عرصه مستندسازی شدم. حدود ۱۵ مستند درباره جامعه فرانسه ساختهام. با اولین فیلمم «زمانی که اوتار رفت» در جشنوارههای بینالمللی شناخته شدم.
برتوچلی در فیلم «آبی» (۱۹۹۳) با کریستف کیشلوفسکی کارگردان صاحبنام لهستانی همکاری کرد. او درباره همکاری با کیشلوفسکی و شیوه کاری او با بازیگران گفت: من دستیار دوم کیشلوفسکی و مسئول پیدا کردن لوکیشن بودم. حدود یک سال و نیم روی این پروژه کار کردیم. کیشلوفسکی همه چیز را از قبل آماده میکرد، اما گاهی اگر نیاز بود به بازیگران اجازه بداههپردازی میداد و با آنها جدا صحبت میکرد.
برتوچلی در مورد این که بین فیلم داستانی و مستند کدام را انتخاب میکند، توضیح داد: همیشه بین انتخاب فیلم داستانی و مستند در رفتوآمدم، چون نمیدانم کدام را باید انتخاب کنم. فکر میکنم سینمای ایران نیز همیشه بین فیلم داستانی و مستند در رفتوآمد است. خودم را به سینمای ایران نزدیک احساس میکنم. داستان همیشه در حالی که سعی میکند در جهان واقعی بماند چیزی فراتر از مستند را برای ما به ارمغان میآورد.
کارگردان فرانسوی در پاسخ به این پرسش که آیا میشود بین داستان و مستند تفاوتی قائل شد، گفت: هر دو ساختار سینمایی دارند ولی در عین حال نوع تولید متفاوت است. مثلاً برای مستند خودم فیلمبرداری هم انجام میدهم. برای فیلمهای مستند گروه کوچکی هستیم. گاهی تیم ما دونفری است. گاهی ممکن است یک یا دو سال روی یک مستند وقت صرف کنیم، اما در فیلم داستانی ۵۰ نفر گروه تولید داریم و هزینه نیز بیشتر است. برای ساخت فیلم بلند از قبل همه چیز مشخص شده است مثلاً در دو ماه فیلمبرداری کار را تمام میکنیم، اما گاهی اتفاقات غیرمنتظره پیش میآید که ما میپذیریم مثل آبوهوا. من در تلاش هستم با بازیگران آماتور کار کنم. هرچند همه چیز از قبل مشخص شده است، اما ایدههای آنها را گوش میدهم و میپذیرم. در مجموع فیلم مستند را به داستانی ترجیح میدهم، اما بعضی چیزهایی را که نمیتوان به صورت مستند ساخت با فیلم بلند روایت میکنم. داستان آزادی عمل بیشتری به من میدهد اما ترجیح میدهم در مرز میان فیلم داستانی و مستندسازی بمانم.
او در ادامه گفت: ما در فیلم داستانی ما میتوانیم به شخصیت نزدیکتر و وارد حریم شخصی کاراکترها شویم. آقای کیشلوفسکی که با مستند شروع کرد، همین حرف را به من زد. او به سراغ کارگردانی فیلم بلند رفت تا بتواند به شخصیتها نزدیکتر شود. واقعیت و نزدیک شدن به حریم شخصی به یک اندازه اهمیت و قدرت را دارند.
او درباره فیلمسازانی که الهامبخش او بودهاند میگوید: تمام کارگردانانی که با آنها همکاری کردم بهنوعی من را تحت تأثیر قرار دادند و من از آنها خیلی یاد گرفتم. البته با کیشلوفسکی و یوسیلیانی بیشتر همکاری داشتم. روش این دو کاملاً متفاوت است. آنها به من یاد دادند که نباید از دیگران تقلید کرد. کیشلوفسکی علاقه داشت به داستانهای شخصی افراد بپردازد. فیلمسازان زیادی هستند که من با آنها کار نکردم ولی از فیلمهایشان یاد گرفتم چون با فیلم دیدن شما یاد میگیرید. این فیلمسازان به من یاد دادند که شما باید راه خودتان را پیدا کنید.
کارگردان فیلم «واکرسدورف»:
سینمای رئالیسم ایران در آلمان معروف است
«واکرسدورف / Wackersdorf» به کارگردانی الیور هافنر فیلمساز و نویسنده آلمانی یکی از ۱۵ فیلم بلند بخش مسابقه بینالملل (سینمای سعادت) این دوره جشنواره است.
فیلم درباره مردم روستایی به نام واکرسدورف در باواریای آلمان است که نسبت به ایجاد تأسیسات هستهای در روستایشان اعتراض دارند. الیور هافنر کارگردان «واکرسدورف» امسال در جشنواره جهانی فجر حضور داشت و در نشست «مرور سینمای آلمان» نیز شرکت کرد. به همین بهانه با وی گفتوگویی داشتیم.
این نخستین حضور شما در ایران است؟
بله و بسیار خوشحالم. اگر برای نخستین بار به جایی که هیچ از آن نمیدانید بروید، بسیار هیجانزده میشوید. مردم اینجا بسیار مهران و صمیمی هستند. به کوههای تهران رفتم و با برنامه گردشگری که جشنواره برایمان ترتیب دیده بود تهرانگردی کردم. واقعاً از این بابت خوشحالم. جشنواره فجر برنامهریزی بسیار خوبی دارد.
ویژگی منحصربهفرد جشنواره فجر چیست؟
من در اینجا میتوانم فیلمهای زیادی از کشورهای مختلف ببینم بهویژه فیلمهای آسیایی که در اروپا کمتر دیده میشوند. در اینجا میتوانم چشماندازی جهانی را مشاهده کنم. همچنین ژانرهای زیادی از کمدی گرفته تا مستند در جشنواره به نمایش درآمدهاند. تنوع فیلمها و بخشها زیاد است.
درباره فیلم خودتان «واکرسدورف» بگویید؟
واکرسدورف نام یک روستا در جنوب آلمان در ایالت باواریا است. این شهر در دهه ۱۹۸۰ به دلیل اعتراضات به ساخت تأسیسات هستهای که به جلوگیری از ساخت آن منجر شد، معروف شد. در حال حاضر اثری از این تأسیسات در واکرسدورف نیست. من این فیلم را در سال ۲۰۱۸ ساختم و جشنواره فجر چهارمین جشنوارهای است که در آن حضور دارم.
نظرتان درباره فیلمهای ایرانی چیست؟
ما در دانشگاه درسی به نام تاریخ سینما داریم. در این درس بهطور ویژه درباره سینمای ایران میخوانیم. رئالیسم ایرانی در آلمان بسیار معروف و محبوب است. استاد ما بسیار هوادار فیلمهای ایرانی بود. کیارستمی و فرهادی بسیار در آلمان معروف هستند.
پراوین مورچهال کارگردان فیلم «بیوه خاموشی»:
اولین مواجهه هندیها با ایران بهواسطه سینما است
پراوین مورچهال کارگردان و تهیهکننده هندی امسال با فیلم «بیوه خاموشی» (Widow of Silence) در بخش مسابقه بینالملل (سینمای سعادت) جشنواره حضور داشت.
داستان فیلم در منطقه جنگزده کشمیر اتفاق میافتد و درباره یک زن مسلمان نیمهبیوه (زنی که شوهرش ناپدید شده) به همراه دختر ۱۱ ساله و مادرشوهرش در یک بحران گرفتار میشوند؛ جایی که او در تلاش است گواهی مرگ شوهرش را از دولت بگیرد. «بیوه خاموشی» پیش از این در جشنوارههای مختلف از جمله بوسان، روتردام و گوتنبرگ به نمایش درآمد و در جشنواره کلکته جایزه بهترین فیلم هندی را گرفت.
مورچهال در هند مرکزی متولد شد. «پابرهنه تا گوآ» (۲۰۱۳) اولین فیلم بلند او مورد توجه قرار گرفت. «قدمزنان با باد» (۲۰۱۷) دومین فیلم بلند او در جشنوارههای متعددی از قبیل کمرایمیج، سائوپائولو، فرایبرگ و بمبئی به نمایش درآمد و توانست مدال گاندی یونسکو را از جشنواره بینالمللی فیلم هند دریافت کرد. منتقدان مورچهال را بهعنوان فیلمسازی متعلق به موج نوی سینمای هندوستان ستایش میکنند.
پیش از این فیلمی از شما در جشنواره جهانی فیلم به نمایش در آمده بود؟
اولین بار بود، اما در سال ۲۰۱۵ بهعنوان مهمان در جشنواره حضور داشتم.
با سینمای ایران آشنایی دارید؟
چند تا فیلم از کارگردانان مشهور سینمای ایران مانند عباس کیارستمی، مجید مجیدی، جعفر پناهی دیدهام. فکر میکنم اولین مواجهه هندیها با ایران بهواسطه سینما باشد.
شما کارگردان تئاتر بودید. چرا وارد سینما شدید؟
حدود ۱۰ سال پیش چند تا تئاتر کارگردانی کردم، اما دیدم تئاتر برای من بسیار پرزرقوبرق است. میخواستم افکارم را با آرامش و ظریف منتقل کنم. بنابراین شروع به مطالعه سینما کردم.
«بیوه خاموشی» به چه گویشی است؟
به زبان اردو است و در کشمیر اتفاق میافتد.
فیلم درباره زنی در کشمیر است. کشمیر داستانهای زیادی برای گفتن دارد. برای مثال «راضی» ساخته مگنا گلزار نیز داستان دختری از کشمیر بود که پاکستان میرود. چرا چنین داستانی را انتخاب کردید؟
در مقالهای درباره زنان نیمهبیوه خواندم و بسیار حیرتزده شدم. بعد درباره این مسئله تحقیق کردم. اصطلاح «نیمهبیوه» به زنانی اطلاق میشود که همسرانشان در نزاعهای کشمیر گمشدهاند و برنگشتهاند. آنها در شرایط وحشتناکی زندگی میکنند. داستان این زنان بسیار غمانگیز و در عین حال امیدوارکننده است. مسلماً آنها زندگی با عزت نفسی را میگذرانند. تلاش کردم فیلم را با شیوهای بسیار طبیعی و بیشتر بهعنوان ناظر بسازم و چیزی را قضاوت نکنم. «بیوه خاموشی» شبیه یک فیلم تیپیکال بالیوودی نیست که بیشتر سرگرمکننده هستند و نگاه آبکی به موضوعات واقعی دارند. در این فیلم من به موضوع بیوهها تمرکز کردم و تمرکزم را تا آخر به شرایط آنها حفظ کردم.
برای فیلمسازان مستقل پیدا کردن بودجه سخت است. فیلم شما یک پروژه کمهزینه است؟
پروژهای با بودجه متوسط است. مانند همه جای دنیا پیدا کردن بودجه برای فیلم مستقل کار بسیار دشواری است. تهیهکنندهای دوست داشت روی فیلم سرمایهگذاری کند، اما به من گفت باید یک سال منتظر بمانم. برای من امکان نداشت صبر کنم. بنابراین با هزینه خودم فیلم را تهیه کردم.
آیا فیلم را در هند به نمایش درآوردهاید؟
فعلاً که شش ماه است فیلم در جشنوارههای مختلف به نمایش درآمده است. امیدوارم بتوانم بهصورت محدود در هند فیلم را به نمایش دربیاورم.
بالیوود بازار سینما را در هند در دست دارد.
میتوانم بگویم ۹۹ درصد بازار سینما در اختیار فیلمهای هالیوودی است. پیدا کردن سالن نمایش کار دشواری است. دلیلش ساده است. همه چیز الگوی تجاری به خودش گرفته است. سینما نیز مستثنا نیست. بیشتر بودجهها به فیلمهای تجاری اختصاص دارد. امکان کمی هست که فیلمهای مستقل و معنادار در سینما اکران شوند. حتی اگر فیلم خودتان را در سالن سینما به نمایش درآورید، متقاعد کردن مردم برای تماشای چنین فیلمهایی کار دشواری است. چون تبلیغات، آگاهی منتقدان نسبت به این نوع سینما بسیار پرهزینه است.
آیا جوایز برای شما پیدا کردن سرمایهگذار را آسانتر کرده است؟
البته که کمک میکند. «بیوه خاموشی» در جشنواره فیلم کلکته جایزه گرفت و در جشنواره فیلمهای هندی در لس آنجلس هم برنده جایزه بهترین فیلم شد.
وانگ شیائوشوایی داور بخش مسابقه بینالملل:
به فرهنگ خود باور داشته باشید و مستقل باشید
وانگ شیائوشوایی کارگردان سرشناس چینی یکی از داوران بخش مسابقه بینالملل (سینمای سعادت) سی و هفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر است.
این فیلمساز ۵۲ ساله متولد شانگهای یکی از پیشگامان سینمای مستقل چین در دهه ۱۹۹۰ است. او طی بیش از ۳۰ سال فعالیت حرفهای ۱۳ فیلم کارگردانی کرده است. وانگ جوایز زیادی دریافت کرده است که از جمله آنها میتوان به جایزه داوران جشنواره فیلم کن برای «رؤیاهای شانگهای» (۲۰۰۵) و خرس نقرهای بهترین فیلمنامه برای «به عشق اعتماد داریم» در جشنواره برلین ۲۰۰۸ اشاره کرد. «نسیان سرخ» (۲۰۱۴) دیگر ساخته او در بخش مسابقه هفتاد و یکمین جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمده و آخرین فیلم او «تا دیدار بعد، پسرم» (۲۰۱۹) برنده دو خرس نقرهای برای بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر زن از شصت و نهمین جشنواره فیلم برلین شد. شیائوشوایی به دلیل فعالیتهای هنری خود، نشان شوالیه هنر و ادبِ وزارت فرهنگ فرانسه را دریافت کرده است.
شما یکی از چهرههای پیشگام سینمای مستقل چین بودهاید. کمی درباره سینمای مستقل چین در سالهای نود توضیح بدهید.
در ابتدای سالهای ۱۹۹۰ در صنعت سینمای چین همهچیز در ید قدرت دولت قرار داشت. همه چیز از سرمایهگذاری گرفته تا بودجه برای فیلمسازی دست دولت بود. بنابراین هیچ کمپانی خصوصی، هیچ راه شخصی برای فیلمسازی وجود نداشت. بنابراین وقتی از مدرسه سینمایی دانشآموخته شدم، هیچ شانسی برای من وجود نداشت که به سراغ یک کمپانی بروم و بتوانم فیلم بسازم. بنابراین پول قرض گرفتم تا فیلمهایی را بسازم که دلم میخواهد. بدین ترتیب مسیری را شروع کردیم که به سینمای مستقل چین شهرت پیدا کرد. پس از ۱۰ سال در سال ۲۰۰۳ سرمایهگذاری بخش خصوصی در سینمای چین آزاد شد. حالا فیلمسازان مستقل زیادی در چین فعالیت میکنند، اما مشکلات جور دیگری شده است و فیلمسازان مستقل با مشکلات دیگری روبهرو هستند. مثلاً فروش فیلم. در آن دوران شرایط سینمای مستقل اینگونه بود.
شما مستند «پرتره چینی» (۲۰۱۸) را ساختید که به موضوع شهریسازیِ سریع در چین میپرداخت. چرا چنین موضوعی را به عنوان مستند انتخاب کردید؟
چون در فاصله فیلمهای بلندی که میسازم، وقت دارم و گاهی به شهرهای مختلف چین سفر میکنم. چین کشور بزرگی است و بعضی اوقات عکاسی میکنم. به نظرم ثبت تغییر و تحول و تصویر چین اهمیت دارد. یکی از دوستانم در کار رنگ اتومبیل بود. از او در حال رنگپاشی فیلمبرداری کردم. و مستند را ساختم. وقتی پس از هشت یا نه سال برگردیم، به این دوران نگاه کنیم، میبینیم این تحولات را ثبت کردیم. این کاری است که در این مستند انجام دادم.
شما تحت تأثیر نسل پنجم فیلمسازان چینی قرار دارید. اما فیلمهای شخصی خودتان را ساختهاید.
پس از انقلاب فرهنگی چین نسل پنجم فیلمسازان چین ظهور کرد. در دهه ۱۹۸۰ آنها فیلمهایی میساختند که برای مردم نو بود، اما این فیلمها من را راضی نمیکرد. فیلمها باید تاریخچه و وقایع کشور را نیز توصیف میکردند. دلم میخواست فیلمهایی صمیمیتر مانند فیلمهای مستند درباره زندگی مردم عادی بسازم.
«یخزده»(۱۹۹۶) درباره یک هنرمند پرفورمنس آرت است که برای پرده سوم پرفورمنس تصمیم میگیرد خودش را بکشد. چرا چنین پایانی را برای این فیلم در نظر گرفتید؟
من این ماجرا را در روزنامهای خواندم که هنرمندی خودکشی کرده بود. نمیتوانستم این حادثه واقعی را در فیلم بیاورم، اما این فضا برای من جذاب بود. تلاش کردم روی موضوع تمرکز کنم و به نظرم آمد این هنرمند میخواهد شوخی کند. از جسمش برای ارائه این شوخی استفاده کند مثل یک هنرمند جعلی.
فیلم آخرتان «تا دیدار بعد، پسرم» (۲۰۱۹) برنده دو جایزه بازیگری از جشنواره جهانی فیلم برلین شد. فیلم به موضوع مهمی در چین میپردازد. اما پایانبندی امیدوارکنندهای دارد. شاید «تا دیدار بعد، پسرم» (۲۰۱۹) جاهطلبانهترین فیلم شما تا به امروز باشد.
فیلم از سالهای ابتدای ۱۹۸۰ آغاز میشود و تا زمان حال ادامه پیدا میکند. «تا دیدار بعد، پسرم» را یک واکنش چینی، تجربه خام چینی و بررسی تحولات میدانم. از نظر من بحث نمایش زندگی واقعی در چین در آن سالها اهمیت داشت. البته موضوع خیلی عادی است در آن دوران زوجهای چینی فقط میتوانستند یک فرزند داشته باشند. شما باید از تکفرزند خود بینهایت مراقبت میکردید. در غیر این صورت ماجرا شکل دیگری به خودش میگرفت. در پسزمینه داستان تحول جامعه چین دیده میشود. در مورد پایان امیدوارکننده، من اعتقاد دارم زندگی نیز به همین منوال است. شادی دارد، درد دارد، غم دارد.
بازیگران اصلی فیلم که جایزه گرفتند هردو بازیگران حرفهای بودند؟
بازیگر مرد تحصیلکرده رشته تئاتر و بازیگری حرفهای است. اما بازیگر زن بیشتر در مجموعههای تلویزیونی نقشآفرینی کرده بود. هیچکدام ستاره نبودند. اما حالا شناختهتر شدهاند.
نظرتان نسبت به سینمای ایران چیست؟
سینمای ایران در دنیا شناختهشده است. شما فیلمسازان خوبی مانند عباس کیارستمی، اصغر فرهادی و جعفر پناهی.
به عنوان یکی از هیئت داوران چه عناصری در فیلمها توجه شما را جلب خواهد کرد؟
فکر میکنم در تلاش خواهم بود تا خلاقیت در فیلمها، چهرههای جدید و فیلمسازان جوان را جستجو کنم.
به عنوان فیلمسازی که در برههای از زمان پیشگام سینمای مستقل بودید، چه نصیحتی به دانشجویان سینمای ایرانی میدهید؟
به عنوان فیلمساز مهم نیست از کجا کار را شروع میکنید، به فرهنگ خود اعتماد داشته باشید، به زندگی خود باور داشته باشید. با قلبتان شخصیتها را به تصویر بکشید و نشان بدهید فرهنگتان چیست و مستقل باشید.
یِوا رومانووا طراح صحنه فیلم «بیله»:
مدیریت جشنواره بزرگی مثل جهانی فیلم فجر بسیار دشوار است
«بیله» به کارگردانی اینارا کولمِن فیلمساز زن لتونیایی از فیلمهای حاضر در بخش بینالملل برنده جایزه بهترین فیلم از جشنواره ملی فیلم لتونی و جشنواره فیلم تالین شده است.
این فیلم داستان یک دخترک عجیب و خلاق است که تلاش میکند دنیای پیچیده و گیجکننده بزرگترها را در اروپای پیش از جنگ جهانی دوم درک کند.
در حاشیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر مصاحبهای کوتاه با یِوا رومانووا طراح صحنه فیلم «بیله» انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
در مورد این پروژه توضیح دهید.
در سالگرد صد سالگی دولت لتونی بودجهای برای ۱۶ فیلم بلند اختصاص داده شد. دو فیلم انیمیشن، شش فیلم داستانی و هشت فیلم مستند. «بیله» بخشی از این برنامه است و از این لحاظ برای ما حائز اهمیت زیادی است. زیرا زمانی به دلیل کمبود بودجه صنعت سینمای لتونی ضعیف بود اما با وجود این برنامه ما میتوانیم پروژههای فیلمسازی را پیش ببریم و مخاطبان هم از این فیلمها استقبال میکنند. نرخ مخاطبان سینما پس از این برنامه افرایش داشته و اکنون بعد از دو سه سال ما هر سال موفق به ساخت ده فیلم شدهایم. این رقم برای کشور کوچکی مثل لتونی و با توجه به امکاناتی که ما داریم موفقیت چشمگیری است. ما خیلی خوششانس بودیم که چنین برنامهای برای سینمای کشورمان راهاندازی شد چون این برنامه تا سالها باقی خواهد ماند و تازه شروع شده است. ایده ساخت «بیله» زمانی به ذهن اینارا کولمِن رسید که ویزما بِلشویچا نویسنده داستان هنوز زنده بود. آنها با هم ملاقات کردند و بلشویچا به کولمِن اجازه داد از روی داستانش فیلم بسازد.
نقش زنان فیلمساز در سینمای لتونی چیست؟
ما تبعیضهای جنسیتی را زمان شوری سابق پشت سر گذاشتیم وقتی زنان کنار مردان جادهها را آسفالت میکردند، راننده تراکتور بودند و زنان و مردان کار مشابهی انجام میدادند. به نظر من ما در کشورمان مشکل تبعیض جنسیتی نداریم. ما اصلاً به این فکر نمیکنیم که این کارگردان زن است یا مرد. ما کارگردانهای زن زیادی داریم از جمله اینارا کولمن کارگردان فیلم بیله. من طراح صحنه فیلم هستم. این یک شغل مردانه است. ۴۰ سال پیش زمانی که من در مدرسه فیلم مسکو درس میخواندم سینما به دخترها آموزش داده نمیشد. استدلال استادها این بود که دخترها مادر میشوند و در سینما نمیمانند. من سه فرزند دارم و تا امروز در سینما فعالیت دارم.
بازار فیلم لتونی در دست چه کشورهایی است؟
در فستیوالهای لتونی از کشورهای مختلف فیلم نمایش داده میشوند، اما فیلمهای هالیوودی ۶۰ درصد سهم بازار را در دست دارند. حتی پخش فیلمهای لتونی هم در داخل کشور دشوار است. پس از برنامه صد ساله این معادله به هم خورده است. ما با فیلمهای اروپایی هم مشکل داریم زیرا برای پخش موفق یک فیلم، باید شناختهشده باشد.
جشنواره فجر را چطور دیدید؟
از این که اینجا هستم افتخار میکنم. احساس میکنم در ایران سینما اهمیت زیادی دارد این از برنامههای جشنواره مشخص است. به نظرم جشنواره پرهزینهای است و افراد زیادی در حال فعالیت هستند. بعد از نمایش فیلم احساس میکردم ستاره فیلم هستم، چقدر استقبال شد و نظرات مثبت بود. من ۱۸ سال است که دبیر اتحادیه فیلم لیتوانی هستم و هر سال جشنواره ملی فیلم را اداره میکنم. میدانم مدیریت چنین جشنواره بزرگی چقدر دشوار است.