در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران در واکنش به دور جدید و فزاینده فشارهای آمریکا پس از خروج این کشور از برجام، برای بازنگری در تعهدات هستهای خود آماده میشود، ایالات متحده تلاش دارد با توسل به ابزار تهدید و ارعاب، فشار روانی را نیز در کنار فشار اقتصادی بر ایران افزایش دهد. در این راستا، تهدیدات مستقیم و غیرمستقیم نظامی علیه ایران در دستور کار مقامات ارشد آمریکایی قرار گرفته است.
به گزارش
«آزادی»، روز گذشته شماری از رسانهها و خبرگزاریها به نقل از منابع آگاه از آماده شدن ایران برای اعلام کاهش تعهدات برجامی خود خبر دادند. این اقدام پس از آن صورت میگیرد که طی حدود یک ماه گذشته، واشنگتن در مجموعه اقداماتی خصمانه، ابتدا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را یک گروه تروریستی اعلام کرده و محدودیتهای جدیدی را علیه صادرات نفت و نیز صنایع هستهای ایران اعلام نمود.
با این حال، به موازات اعلام این خبر – که به تأکید کارشناسان، به منزله خروج ایران از برجام نبوده و صرفاً بر اساس اصل «عمل متقابل» در عرف دیپلماتیک و نیز منطبق با مفاد برجام صورت میگیرد – مقامات آمریکایی موج جدیدی از ادعاها، اتهامزنیها و تهدیدات را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کردند؛ به گونهای ظرف کمتر از یک روز، دستکم سه مقام ارشد دولت آمریکا در این راستا مواضعی را مطرح کردند.
ماجرا از آنجا شروع شد که بامداد روز دوشنبه، جان بولتون مشاور امنیت ملی دولت آمریکا ضمن اعلام خبر اعزام یک ناوگروه نظامی آمریکایی به منطقه خلیج فارس، تلاش کرد این موضوع را به ایران ارتباط داده و هدف از اقدام مذکور را ارسال پیامی از سوی واشنگتن به تهران عنوان کرد.
بولتون در بیانیهای که وبگاه اطلاعرسانی کاخ سفید آن را منتشر کرد، از اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن به منطقه استقرار فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام)، یعنی منطقه خاورمیانه خبر داد و ادعا کرد علت آن «مجموعهای از نشانهها و هشدارهای نگرانکننده روزافزون» است.
مشاور امنیت ملی کاخ سفید در این بیانیه تحریکآمیز مدعی شد: «ایالات متحده برای جنگ با رژیم ایران تلاش نمیکند، اما برای هر حملهای، چه از طرف نمایندگانش، چه از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یا از طریق نیروهای متقارن باشد، آماده است».
ساعاتی بعد، وزیر امور خارجه آمریکا نیز مدعی شد که فعالیتهای ایران در منطقه باعث تشدید اوضاع میشود و ایالات متحده این فعالیتها زیر نظر قرار دارد. مایک پامپئو اضافه کرد: «تمامی اقدامات امنیتی لازم برای تضمین گزینههای دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برای هر اقدام تشدیدآمیز احتمالی از سوی ایران را اتخاذ میکنیم».
همزمان، وزیر دفاع موقت آمریکا نیز ضمن تکرار ادعاهای پامپو و بولتون گفت که از ایران میخواهد آنچه به گفته وی «اقدامات تحریکآمیز» است را متوقف کند. پاتریک شاناهان همچنین اظهار داشت اعزام ناوگروه رزمی به منطقه با تأیید او صورت گرفته است. وی نوشت: «اعلامیه شب گذشته مبنی بر اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن و یک یگان بمبافکن نیروی هوایی آمریکا به منطقه مسئولیت سنتکام که من دیروز تأییدش کردم اقدامی دوراندیشانه در تغییر وضعیت تجهیزات نظامی، در پاسخ به نشانههای وجود یک تهدید باورپذیر نظامی از سوی نیروهای رژیم ایران است».
او در توئیتی دیگر نوشت: «از رژیم ایران میخواهیم تمامی اقدامات تحریکآمیز را متوقف کند. رژیم ایران را بابت هر گونه حمله به نیروهای آمریکا یا منافعمان پاسخگو خواهیم کرد».
این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که به عقیده ناظران و تحلیلگران، اعزام ناوهای آمریکایی به منطقه امری غیرمعمول نیست و در چارچوب مأموریتهای روتین نظامی نیروی دریایی آمریکا انجام میگیرد. به عنوان مثال، ایلان گلدنبرگ، مدیر بخش امنیت خاورمیانه در اندیشکده «مرکز امنیت آمریکایی جدید» در توییتی در این زمینه نوشت: «اعزام یک ناوگروه به سنتکام، اقدام غیرمعمولی نیست و احتمالاً اقدامی عادی بوده که از مدتها قبل برنامه آن چیده شده است. ادبیات آتشافروزانه بولتون، غیرمعمولی و تحریکآمیز است البته حدس من آن است که این موضوع یک فرصتی برای تلاش به منظور ارعاب ایرانیها است نه چیز بیشتر».
از سوی دیگر، عبدالباری عطوان تحلیلگر مشهور جهان عرب و سردبیر روزنامه «رای الیوم»، معتقد است تهدیدهای جنگافروزانه مشاور امنیت ملی آمریکا علیه ایران در واقع تلاشی برای منحرف کردن نگاهها از شکست سیاست آمریکا در زمینه «به صفر رساندن صدور نفتی ایران» است.
عطوان در بخشی از مطلب خود اشاره میکند: «ناوگان پنجم دریایی آمریکا در بحرین مستقر است و آمریکا یک پایگاه هوایی در العیدید (در قطر)، پایگاه زمینی الدوحه (در کویت) و بیش از ۶ هزار نظامی در عراق دارد. در سایه چنین حضوری، ایران بزرگترین قدرت منطقهای شده است که موشکها، زیردریاییها و هواپیماهای بومی در اختیار دارد که مایه نگرانی و وحشت آمریکا و همپیمانانش، به طور خاص اسرائیل، شده است».
به این ترتیب، به نظر میرسد در شرایط کنونی، دو موضوع تصمیم ایران برای بازنگری در تعهدات خود در برجام و دور جدید تهدیدات آمریکا، کاملاً به یکدیگر مرتبط است. از یک سو، با وجود آنکه اقدام ایران کاملاً بر اساس مفاد برجام – و نه در تناقض با آن – صورت میگیرد، واشنگتن تلاش دارد تا فضاسازی روانی علیه ایران در عرصه بینالمللی، چنین وانمود کند که ایران درصدد ضربه زدن مستقیم و به شیوه نظامی علیه آمریکاست و موضوع کاهش تعهدات برجامی نیز در همین راستا از سوی تهران مطرح میشود.
از سوی دیگر، بخشی از این فضاسازی روانی متوجه داخل کشور (ایران) است تا چنین نشان داده شود که آمریکا آمادگی اقدام نظامی علیه ایران را دارد و به این ترتیب، فشارهای داخلی مانع از هرگونه تصمیم یا اقدام جدید در موضوع هستهای از سوی ایران شود. بر این اساس، به نظر نمیرسد دستکم در شرایط کنونی، ایالات متحده برنامه جدیدی برای صفآرایی یا اقدام نظامی علیه ایران داشته باشد.