این گزارهای است که شاید در وهله نخست کمی عجیب به نظر برسد، اما نه برای آنهایی که با آمار و اعداد سر و کار دارند و رویدادها را با تأمل به اتفاقات قبلی و پیشدرآمدهایشان بررسی میکنند؛امثال کارشناسانی که در اظهار نظرهایشان در خصوص خسارات وارد آمده به کشاورزان، «سال زراعی» را مد نظر قرار میدهند.
واحد زمانی خاصی که نام دیگر آن «سال آبی» است و در کشورمان از ابتدای پاییز آغاز میشود و تا پایان تابستان سال بعد ادامه پیدا میکند. سالی که با شروع بارشهای پاییزی آغاز میشود که در ادامه به شکل برف میشود و آب شدن و جریان یافتن آن در پایین دست تا اواخر تابستان سال بعد ادامه پیدا میکند.
بنابراین، باید رویدادهای اخیر را در منظومه سال آبی ۹۷-۹۸ بررسی کرد که در این صورت، تفاوتی آشکار در خوزستان به چشم میآید؛ اینکه این استان در سال زراعی اخیر سه بار با سیلاب دست به گریبان شده که سیلاب نوروزی و البته ادامه دارِ اخیر، آخرین مورد از آنها بوده است. سیلابی بسیار وسیع که هنوز برای ارزیابی خسارات ناشی از آن به کشاورزی این استان، زود است.
این در حالی است که پیش از این سیلاب، در نیمه ابتدایی سال زراعی اخیر، دو سیلاب دیگر در خوزستان رقم خورده که دومی چند ماه پیش از عید بود و در نتیجه آن، راه دسترسی برخی مناطق قطع شد و خسارات دیگری هم به بار آمد. رویدادی که هنوز آسیبهای ناشی از آن جبران نشده، سیلاب نوروز ۹۸ از راه رسید.
سه سیل به فاصله کوتاه از هم که اولی خفیف بود، دومی شدت بیشتری داشت و سومی، مخربترین سیلابی است که در قرن اخیر (و حتی به روایتی، در دو قرن اخیر) در این خطه رقم خورده است. رویدادهایی در که نتیجه تجمیع آنها، بی شک بسیاری از کشاورزان خوزستانی متحمل سنگینترین خساراتی شده اند که به کشاورزان ایرانی وارد آمده است.
درک این شرایط زمانی مقدور میشود که بدانیم در اغلب نقاط جلگه خوزستان دو بار در سال زمینها زیر کشت میروند و در نتیجه سیلاب اخیر، کشت نوبت دوم در مناطق سیل زده فعلا غیرممکن است چراکه آب کاملا فروکش نکرده و مشخص نیست گل و لای ناشی از آن و وضعیت زمینهای کشاورزی بعد از دو ماه غرق شدن زیر آب، چگونه خواهد بود.
به این نکات، رقم خوردن سیلاب اخیر در آستانه فصل برداشت محصولات را هم باید افزود که موجب شده دست کشاورزان از هر گونه بهره برداری مادی از تلاش چند ماهشان کوتاه شده و افزون بر آن، سرمایه صرف شده برای این کشت و زرع را هم از دست رفته ببینند؛ زیانی که به تعبیر بازاری، نه از سود، که به سرمایه ایشان وارد آمده و بسیاری از کشاورزان را به مال باختگانی تمام عیار تبدیل کرده است.
ملاحظاتی که نشان میدهند بلایای ناشی از سیلاب اخیر در خوزستان متفاوت با اتفاقاتی است که برای کشاورزی در دیگر نقاط کشورمان روی داده و از این روی، ضرورت دارد در اولویت جبران قرار گیرد؛ اولویتی که اگر جدی گرفته نشود، ممکن است پا گرفتن دوباره کشت و زرع در این خطه حاصلخیز به تأخیر بیفتد که نتیجه آن، ضرورت واردات بسیاری از محصولات کشاورزی خواهد بود که تأمین کننده آنها، کشاورزان خوزستانی هستند.