مردم ایران همیشه در شرایط سخت کنار هم بوده اند و همبستگی آنها به اندازه ای بوده که هیچ گاه نگذاشته اند بخشی از مردم خود را جدای از دیگران بدانند و رفتار متفاوتی داشته باشند. آنها در حقیقت همواره معناگر قطعه شعر مشهور گلستان سعدی که می گوید: «بنی آدم اعضای یک پیکرند» بوده اند؛ شعری که به دلیل مضمون انساندوستانهاش بسیار مورد توجه واقع شده و در سختی ها همواره مردم از آن برای کمک به یکدیگر سخن گفته اند.
به گزارش «تابناک»؛ همبستگی و ایستادن مردم ایران در کنار یکدیگر را همواره در موقعیت ها و شرایط سخت نظیر 8هشت سال جنگ تحمیلی، حوادثی مانند سیل و زلزله و اتفاقات غیرمترقبه ای که بخشی از مردم ایران از ناحیه آن ضربه و آسیب دیده اند، به خوبی می توان مشاهده کرد؛ اما در سال های اخیر، بخش هایی از مردم در بین این همه نوع دوستی و مهربانی پیدا شده اند که صرفا به فکر جیب خود و خانواده شان بوده و فراموش کرده اند باید در شرایط سخت کنار مردمشان بیاستند.
با بروز اختلافات و بداخلاقی های سیاسی در بین دولتمردان و چهره های سیاسی که از سال 88 آتش آن تندتر شده است، این بخش از جامعه هم تلاش کرده خود را تافته جدابافته از مردم و ملت ایران بداند. نوع رویکرد رفتاری که در قالب پدیده هایی نظیر لاکچری ها، آقازاده ها، ژن های خوب، اختلاسگران، محتکران و ... بروز و ظهور کرده و بیشترین آسیب ها را به جامعه ایرانی وارد کرده اند.
البته در کنار این افراد همچنان بخش زیادی از مردم و جامعه ایرانی دست از نوع دوستی و همبستگی با هموطنانشان برنداشته اند و در مواقع بحران که یکی از نمونه های آن را می توان در حوادث غیر طبیعی ابتدای سال 98 و سیلی که زندگی بخشی از مردم کشورمان را نابود کرد، به روشنی دید.
یکی از کاربران شبکه های اجتماعی در مطلبی پیرامون همین رفتارها به ویژه در شرایط سخت اقتصادی و فشارهای بین المللی که مردم دچار آن هستند، نوشته است: «متأسفانه من قبول دارم که بدبین شده ام، ولی در این شرایط دولت و بخش خصوصی باید بنشینند و برای یک دوره یک یا دو ساله برنامه گذار تهیه کنند و هدف، حفظ و نجات اقتصاد کشور باشد، ما از سرمایه داران بزرگ که از این خاک قبلا بهرمند شده اند، انتظار داریم خود مستقل در جهت تخفیف مشکلات مردم اقداماتی انجام دهند، نه اینکه مرتب قیمت ها را بالا برده و هر روز کالاها را احتکار کنند.
او عنوان کرده است: «لزومی ندارد منتظر دولت بنشینند. پزشکان هر کدام می توانند یک روز مریض مجانی ببینند. تاجر چای و شکر می تواند بسته صد گرمی چای و شکر در مناطق محروم توزیع کند. تاجر کاغذ می تواند در بعضی مدارس روستاهای محروم دفتر به تعدادی بدهد و... من مطمئنم آنها امکان مادی دارند. ملت باید حس کند همه هستیم. در آتش سوزی کلیسای نوتردام چند ثروتمند مبلغ هنگفتی برای بازسازی آن اعلام کردند.»
در این نوشتار که انتقادی به افرادی است که دستشان می رسد و باید کاری بکنند، آورده شده که «این رفتار بخش خصوصی در زمان سختی اقتصاد بسیار بد است که مردم فقط از گله و احتکار، نیاوردن ارز، گرفتن ارز فروختن به قیمت بالا، افزایش قیمت بشنوند. اینها روحیه ملی را ضعیف می کند و مردم آنها را از خود نخواهند دانست. آنها باید برای مردم کار خود را نشان دهند و نه خودشان و مطبوعات وابسته شان یک کله دولت را زیر سؤال ببرند. این حرف که بخش خصوصی همواره باید دنبال سود باشد، بعضی وقتها درست نیست، این گونه رفتارها در بلند مدت حتی در سود و امنیت دارایی آنها اثر منفی می گذارد.»
باز هم بنا به آنچه از گذشته و توسط بزرگان ادب و حکم فارسی برای ما باقی مانده است، می توان به قطعه شعر دیگری از سعدی اشاره کرد که می گوید: «ای که دستت میرسد کاری بکن...پیش از آن کاز تو نیاید هیچ کار». در حقیقت این خلاصه ای از نوشتار بالاست که به افراد توانمند خطاب می کند اکنون وقت آن است که شما دست مردم به ویژه طبقه آسیب پذیر و مستضعف جامعه را بگیرید تا آنها زیر فشارهای اقتصادی کنونی از بین نروند.
این روزها و ماه ها یکی از همان ایام سخت و ویژه برای مردم ما به حساب می آید؛ روزهایی که ما به دلیل فشارهای ناشی از تحریم های ظالمانه آمریکا و فشار ناجوانمردانه آنها در یک شرایط جنگ اقتصادی قرار گرفته ایم و این باعث شده قشرهای متوسط و طبقات محروم، مستضعف و آسیب پذیر جامعه به شدت تحت فشار باشند و حتی معیشت آنها نیز در خطر بیفتد. در این شرایط سوءاستفاده برخی در داخل اوج ناجوانمردی است و هیچ وجدان آگاهی آن را نمی پذیرد.
حالا که دولت نمی تواند یا به دلیل فشارهای بیرونی بیش از این کاری از دستش برنمی آید، باید بخش خصوصی و افرادی که تولید کننده هستند، تاجرند، درآمدهای خوب و بالایی دارند و افرادی از این دست باید پا پیش بگذارند و مانع از این بشوند که هر روز طبقاتی از جامعه محروم تر و ضعیف تر بشوند؛ این رویکردی است که می توان آن را در راستای همان همبستگی در شرایط سخت ارزیابی کرد.
این حرف کاملا درست است که بخش خصوصی همواره باید دنبال سود باشد. چرا هر روز مردم باید شاهد یک قیمت بر روی کالاها باشند و بعضا حتی کالاهایی که با قیمت های قبلی و بسیار پایین خریداری شده را با قیمت بالا و گزاف حتی بیش از آنچه باید باشد، خریداری کنند؛ فقط به خاطر اینکه فرد یا افرادی به دنبال سودجویی از شرایط کشور هستند؟ بعضی وقتها درست نیست، این گونه رفتارها در بلند مدت حتی در سود و امنیت دارایی آنها اثر منفی می گذارد، چون اگر خطری مردم ما را تهدید کند، همه با هم باید پذیرای آن خطر باشیم و در چنین شرایطی دیگر مال اندوزی به کارمان نخواهد آمد.