از ثبت نام برای شرکت در انتخابات مجلس تا حمایت از معلمین، ترس از استیضاح تا پنهان کردن ضعفهای مدیریتی؛ علتها و دلایل استعفای وزیرآموزش و پرورش دولت ضد و نقیض اند و متعدد. با این حال، اما یک مسئله قطعی است: بطحایی ساز رفتن از وزارت آموزش را کوک کرده است!
به گزارش
«آزادی»، اواخر هفته گذشته و در حالی که بسیاری از مردم در سفر بودند و به مناسبت این تعطیلی چند روزه امتحانات پایان ترم نوجوانان در مدارس با توقفی چند روزه همراه شده بود، خبر استعفای وزیر آموزش و پرورش منتشر و با واکنشهای مختلفی همراه شد.
علتهای احتمالی برای استعفا سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم همچنان گنگ و مبهم بود تا اینکه بالاخره و به طریق همیشگی بازار شایعات داغ و گمانه زنیها در این خصوص شروع شد! باشگاه خبرنگاران جوان در روز پنجشنبه به نقل از «یک منبع آگاه» که نام او فاش نشد، دلیل استعفای وزیر را عقب افتادن رتبه بندی فرهنگیان و تاخیر تخصیص بودجه برای پرداخت معوقات آنها بیان کرد و ضمنا شایعه اختلاف وزیر مستعفی و رئیس جمهور را «شیطنت سیاسی» عنوان کرد. کمی بعدتر و در همین روز خبرگزاری تسنیم نیز صحبتهای منبع آگاه بی نام و نشان دیگری را منتشر کرد که این منبع برخلاف همتای پیشین خود علت استعفای بطحایی را «دلایل شخصی» عنوان کرد! شایعات ادامه داشت تا بالاخره مقامی رسمی پا به میدان گمانه زنیها گذاشت و اولین اخبار قطعی را در این باره بیان کرد. جبار کوچکی نژاد، عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی در گفتگویی کوتاه با تسنیم، علت استعفای وزیر آموزش و پرورش را مشکلات موجود در وزارت آموزش و پرورش از جمله نادیده گرفته شدن رتبه بندی فرهنگیان بیان کرد و افزود: «وزیر هرچه تلاش کرد موفق نشد مصوبه برای انجام آن از دولت بگیرد.»
او همچنین گفت: «مطالبات فرهنگیان و بازنشستگان از جمله موارد دیگر است که آموزش و پرورش را دچار چالش کرده است. همچنین به دلیل مسائل و حواشی که اخیرا در مدارس پیش آمد نیاز بود تا معلمان پرورشی جذب شود که مجوز این کار را به وزیر ندادند. دولت باید ۱۶۰۰ میلیارد به آموزش و پرورش میداد تا مطالبات فرهنگیان را پرداخت کند و این کار هم انجام نشد و همکاری دولت با بطحائی در شب عید هم همکاری خوبی نبود.»
بخشیدن عطای وزارت به لقای وکالت!
مشکلات معلمین و مسائل مالی و غیرمالی عدیدهای که جامعه فرهنگیان کشور سالهاست با آنها دست به گریبان اند بعد از مدتها و به بهانه استعفای نخستین مقام مسئول آنها در فضای رسانهها مورد بحث و مداقه قرار گرفته بود که انتشار خبر عجیبی در راستای دلایل استعفای آقای وزیر همه را در شوک فرو برد: استعفا برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی! در همین حوالی بود که خبر موافقت رئیس جمهور با این استعفا منتشر شد. با این حال دیری نپایید که معاونت روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت آموزش و پرورش اطلاعیهای منتشر کرد و در این اطلاعیه خبر موافقت حسن روحانی با استعفای بطحایی را تکذیب کرد.
بطحایی، سوژه آخر هفته توییتر فارسی
انتشار همین خبرهای ضد و نقیض و مختلف کافی بود تا کاربران فعال شبکههای اجتماعی و به خصوص توییتریها شروع به توییت کنند و موضوع بخشیدن عطای وزارت به لقای وکالت سیدمحمد بطحایی را دستمایه انتقادهای گسترده و متعدد به وضعیت حرفه انبیاء و سختیها و مشقتهایی که معلمان زحمتکش کشور هر روزه با آنها مواجه اند قرار دهند.
یک کاربر در توییتر نوشت: «استعفای بطحایی خبر خوبی برای آموزش و پرورش است. او مسائل اساسی آموزش و پرورش را رها کرد و درگیر ظواهر کار شد؛ به وعدهش به فرهنگیان برای اجرای نظام رتبه بندی پشت کرد و وزارت ِ. او نتیجهی یک کودتا از درون وزارتخانه علیه دانش آشتیانی بود با حمایت نوبخت.» کاربر دیگری نوشت: «استعفای وزیر، واسه انتخابات اونم وزیر آموزش رورش نه تنها اوج بی مسوولیتی بلکه بی اخلاقیه. اگه بهانه باشه واسه در رفتن از یک استیضاح احمقانه که دیگه بدتر. وزرای اسبق و فعلی نیت کردن تیشه بزنن به باور میلیونها معلم و دانش اموز و بازنشسته فرهنگی. منتظر تبعاتش باشید..»
کاربری دیگر، استعفای بطحایی را «فرار به جلو» برشمر و نوشت: «وزیر که همچنان به خاطر نحوه افزایش حقوق فرهنگیان مورد انتقاد است، با استعفا سعی کرد توپ را در زمین دیگران بیندازد. نمیتوان استعفای وزیر را آغاز روزهای خوش دانست، اما به شخصه از کنارهگیری وزیری که توان دفاع از حقوق کارمندانش را ندارد خوشحالم»
کاربرانی هم بودند که از استعفای وزیر ابراز ناراحتی کرده و عملکرد او را مثبت ارزیابی کرده بودند، یکی از این دست کاربران نوشت: «همین که یک نسلى از دانش آموزان تحت فشارهاى بیخود و بى جهت نبودن و با خیالى راحت هم درسشون رو میخوندن و هم زندگیشونو میکردن یعنى بطحایى در دو سال اخیر عملکرد موفقى داشته و خبر استعفاش خبر خوبى نیست.»
کاربری دیگر نفس استعفاهای متعدد این وزارتخانه را مورد نقد خود قرار داد و نوشت: «و حالا بطحایی! سه تا وزیر آموزش و پرورش که در عرض ۶ سال رفتن. چی قراره سر نظام تعلیم و تربیت بیاد؟ آموزش و پرورش شده محل گذر و آزمایش؟ گزینه بعدی آیا توان وزارت داره؟ یا بازم قراره مصلحتی وزیر انتخاب بشه؟!»
سخنگوی سیاسی یا غیرسیاسی؟
روز جمعه را شاید بتوان پایان تمام شایعات و گمانه زنیها دانست. علی ربیعی که به تازگی ردای سخنوری دولت را به تن کرده است، بعد از ظهر جمعه در نخستین موضعگیری خود به عنوان سخنگوی دولت، در گفتوگویی تلویزیونی درباره دلایل استعفای سید محمد بطحایی از وزارت آموزش و پرورش گفت: «آقای بطحایی از دوستان ما و فردی صادق و وارسته هستند، در ابتدای هفته استعفای خود را به رئیسجمهور داده و علت این مسئله را حضور در مجلس اعلام کردند.» ربیعی همچنین از گفت: وگو با تشکلهای صنفی طی هفته جاری خبر داد و گفت: «امیدوارم در این هفته با تشکلهای صنفی معلمان صحبت کنیم. یکی از مسائلی که در لابهلای اخبار دیدم، مسئله رتبهبندی بود که در دولت یازدهم این مسئله مطرح شده بود که من در آن دوران عضو دولت بودم. خوشبختانه امسال دو هزار میلیارد تومان با تاکید رئیسجمهور برای آن در بودجه پیشبینی شده است.»
با توجه به صحبتهای گفته شده از سوی سخنگوی دولت بنظر استعفای وزیر آموزش و پرورش بیشتر از حضور او در این وزارتخانه مثمر ثمر واقع شده است و دست کم یکی-دو مسئله مهم و اساسی معلمین کشور در لابه لای کش و قوسهای استعفای بطحایی به میز ریاست جمهوری رسیده اند. با این حال، اما برخی از کاربران توییتر صحبتهای سخنگو را نوعی کار سیاسی دانستند. یکی از کاربران در این خصوص توییت کرد: «ای کاش سخنگوی جدید، کار خود را با بازی سیاسی - رسانهای شروع نمیکرد.» با این حال، اما در همین توییتر پیش از این درخواست از سخنگوی ریاست جمهوری برای ورود به این ماجرا و حل شاعبههای ایجاد شده تاکید شده بود. کاربری پیش از مصاحبه ربیعی با تلویزیون نوشته بود: «بطحایی، وزیر آموزش و پرورش استعفا داده است. وزارتخانه متبوع میگوید استعفا پذیرفته نشده است. منابع دولتی از پذیرش استعفا میگویند و نام گزینههایی برای سرپرستی هم مطرح است. ظاهرا دولت سخنگو داشته باشد یا نه فرقی در اصل ماجرا نمیکند. همیشه باید سه هیچ از اطلاعرسانی عقب بماند.»
درمان غده بدخیم آموزش
وضعیت اقتصادی بغرنج معلمین، فقدان سازوکارهای مناسب در استخدام معلم، عدم پرداخت معوقههای فرهنگیان، حضور خشونت و بی فرهنگی در بسیاری از مدارس دولتی، نبود سیستم مناسب برای برخورد با خاطیان در مدارس، عدم رسیدگی به وضعیت معلمینی که با فقر معاش روبرو هستند و بسیاری دیگر مشکلات و مسائل باعث شده تا طی سالیان گذشته وزارت آموزش و پرورش به فقر شهره شود. فقری که بنظر نه صرفا در موضوعات مالی و مادی که در بخشهای فرهنگی و معنوی این حوزه نیز مشهود است.
وزرای مختلفی روی کار آمده اند و به سرعت جای خود را ترک گفته اند؛ وزیر خوش نامی که دست کم بسیاری از معلمین قدیمی از او به خوبی یاد میکردند در حال حاضر منتظر حکم دادگاه برای اتهام قتل است، یکبار دیگر وزیر آموزش و پرورشی رفته است و حالا احتمالا سرپرستی که کرسی خود را موقتی میبیند قرار است حوزه مهم و حساس آموزش را مدیریت کند. همه اینها معلولهایی اند که خبر از علتی بزرگتر میدهند. غده بدخیمی که با عوض کردن پزشک درمان نمیشود، شاید روشی دیگر برای درمان آن لازم است. درمانی که حسن روحانی در دو سال پایانی صدارت خود بر دولت مهلت انجام آن را دارد.
از سویی دیگر نیز سال جاری، نقطه عطفی دیگر برای سیاستمداران ایرانی است. باید دید کرسیهای سبزرنگی که اینقدر در زمین سیاست مهم و حیاتی اند که وزیر به شوق نشستن بر آنها از وزرات استعفا میدهد، نتیجهای برای بهبود اوضاع آموزش خواهند داشت یا نه؟!