میگویند قهرمان کسی است که با وجود ضعف و تردیدها به مسیرش ادامه میدهد و بر سختیها غلبه میکند. با این تعریف هر کدام از ما آدمهایی را میشناسیم که بیوقفه با زندگی جنگیدهاند و قهرمان داستانهای روزمره هستند. داریوش نامآور یکی از این قهرمانهاست. کسی که در ۲ سالگی به دلیل نبود واکسن فلج اطفال مریض شد و پایش را از دست داد. اما پدرش به او یاد میدهد که چگونه روی پای نداشتهاش بایستاد و زندگی را قهرمانانه اداره کند. از ۱۴ سالگی ورزش حرفهای را آغاز کرد و در پارالمپیک سال ۲۰۰۰ سیدنی در رشته دو میدانی مدال نقره را کسب کرد آن زمان در اوج بود و زندگی روی خوشش را نشان میداد. اما روزگارِ موفقیتها و مدالهای رنگارنگ مثل چشم به هم زدنی گذشت؛ حالا قهرمان ورزش ما با مشکلات دیگری روبهرو بود که مسیر زندگیش را تغییر داد. داستان زندگی داریوش نامآور که در اسنپ مشغول به کار است را در ادامه بخوانید.
مدال پشت مدال!
مشکل پای داریوش نامآور به زمان کودکیاش برمیگردد: «در سال ۵۱ واکسن فلج اطفال نبود و علیرغم اینکه من سالم به دنیا آمدم در دو سالگی پایم را به دلیل همین بیماری از دست دادم.» درست است که زندگی یکی از پاهایش را گرفت اما پدری داشت که جنگیدن را خوب بلد بود: «پدرم از همان کودکی من را یک قهرمان میدید و هرگز اجازه نمیداد که معلولیتم باعث شرمساریم شود. طبیعتا اگر این شیوه نگاه را در زندگیام نداشتم نمیتوانستم به اینجا برسم.» او به درستی اعتقاد دارد که معلولین موفق کسانی هستند که در خانوادهشان به شکل یک انسان کامل به آنها نگاه میشود. ریشه علاقهاش به ورزش را ژنتیک میداند و یادش هست که از کودکی رویای قهرمانی را در سر میپرورانده و از گفتن این رویا به همکلاسیهایش ابایی نداشته: «۱۶ سالم که بود به دوستانم میگفتم که روزی قهرمان پارالمپیک میشوم. یادم هست که همه به این جمله میخندیدند و من را مسخره میکردند. اما زمان زیادی نگذشت تا اینکه همان آدمها برای تبریک به استقبالم آمدند و گفتند که به من افتخار میکنند.» بعد از مدالآوری در مسابقات پارالمپیک دیگر پایش به مسابقات جهانی باز شده بود؛ از بیرمنگام تا برلین، ریودوژانیرو و سیدنی در رقابتهای بسیاری حاضر شد و در هر کدام عناوینی را از آن خود کرد.
روزگار سخت پس از قهرمانی
نامآور تا سال ۱۳۸۵ ورزش حرفهای انجام میداد، اما مثل هر ورزشکار دیگری دوران اوجش که به پایان رسید جز مربیگری گزینهی دیگری نداشت. «زمانی که روی سکو هستید در جامعه مطرحید، اما به محض اینکه از سکو بیاید پایین دیگر فقط خدا باید به دادتان برسد.» بعد از پایان دوران ورزش حرفهای در آژانس مشغول به کار شد تا بتواند بخشی از هزینههایش را جبران کند. اما همیشه به فکر یک کار نیمه وقت بود که زمان دست خودش باشد و بتواند با کمک آن به شغل مربیگریاش هم ادامه دهد. تا اینکه از یکی از دوستانش نام اسنپ را شنید: «در آن زمان با توجه به مربیگری دنبال شغلی بودم که بتوانم آزادی عمل داشته باشم؛ هم به تمرینات حرفهای برسم و هم به تدریسم. فکر میکنم یکسالی از آغاز به کار اسنپ گذشته بود که یکی از دوستانم این سامانه را به من معرفی کرد. بعد از چند بار تجربه، من هم به اسنپ پیوستم.»
مهم این است که دوباره بلند شویم
ممکن است فکر کنید برای یک قهرمان جابهجایی مسافر کار ناخوشایندی است، اما داریوش نامآورکار کردن در اسنپ را دوست دارد و این ارتباطی که هر روز با مردم میسازد برایش ارزشمند است: «امتیازم ۴.۸۴ است و به نظرم مردم هم من را دوست دارند. من همیشه به مسافرانم احترام میگذارم و برخوردم خوب است. هر درخواستی که میآید را قبول میکنم و برایم مهم نیست که مقصد کجاست.» از درآمدش هم راضی است. خاطرهای دارد که روزی مسافری ورشکسته را سوار کرده که از زندگی ناامید بود: «برایش از زندگی خودم گفتم، گفتم من قهرمان پارالمیپک هستم، یک زمانی مدال من برای این کشور حکم جواهر را داشت. اما امروز اینجا هستم و از زندگیام لذت میبرم. نباید به هیچ قیمتی ناامید شد.» اعتقاد دارد که در لحظه باید زندگی کرد؛ مهم نیست که زمانی قهرمان پارالمپیک بوده امروز هم باید قهرمان خانوادهاش باشد تا دو فرزندش بتوانند راحتتر زندگی کنند. داریوش نامآور قهرمان پارالمپیک سیدنی در مورد کار کردن در اسنپ گفت: «آدمهای بزرگی در زندگی زمین خوردهاند و این مایه خجالت نیست مهم این است که بتوانیم دوباره بلند شویم. اسنپ کمک کرد تا ما دوباره بلند شویم».