جذب و صیانت از کودکان کار موضوعی است که سالها در جلسات مختلف دولتی و کشوری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. استخوانی لای زخم که برای رهایی از آن حتی آییننامه نوشتهاند و سازمانها و نهادهایی همچون بهزیستی، شهرداری، انجمنهای خیریه، تشکلهای غیردولتی و همچنین نیروی انتظامی دست به دست هم دادهاند تا برای بهبود آن قدم بردارند.
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه ایران، حالا سی وچهارمین دوره جمعآوری کودکان کار و خیابان در حال انجام است تا دیگر کودکی کف خیابانها مورد سوءاستفاده قرار نگیرد. اما تکرار این طرح برای سی وچندمین بار و همچنین افزایش تعداد کودکان کار آیا میتواند نشانه ناکارآمدی اقدامات انجام شده در این زمینه باشد یا موضوعی دیگر مطرح است؟در همین راستا روز گذشته یکصدوبیستمین جلسه شورای اجتماعی کشور که در وزارت کشور برگزار شد، به ارائه گزارش عملکرد دستگاههای مختلف در ساماندهی کودکان اختصاص یافت.
عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور در این جلسه عنوان کرد: این موضوع را دو سال قبل بررسی کرده بودیم و تصمیمی که در این زمان گرفته شد، این بود که رویکرد ما، ساماندهی، حفاظت و صیانت از کودکان کار و خیابان باشد. همچنین دستگاههای مربوطه وظایف خودشان را در این زمینه انجام دهند.
وزیر کشور با اشاره بر اینکه رویکرد ما، همان هدف گذشته است عنوان کرد:گزارشی که به ما ارائه شده، حاکی از آن است که این کودکان در محلهای نامناسبی نگهداری میشوند و باندها از آنها سوءاستفاده میکنند.
وی تأکید کرد: بخش زیادی از کودکان کار داخل کشور را کودکان کار اتباع خارجی تشکیل میدهند. ورود کودک از افغانستان، موضوعی جدی است که میخواهیم آن را با دولت افغانستان در میان بگذاریم چرا که بیشتر این کودکان غیرقانونی وارد میشوند و باید ساماندهی شوند. اگر دولت افغانستان برای این موضوع تصمیمی اتخاذ نکند، ما مجبور میشویم بهعنوان افرادی که غیرمجاز وارد کشور شدهاند، این کودکان را به کشور خودشان عودت دهیم.
رحمانیفضلی در ادامه افزود: از آغاز طرح تا به امروز، ۳۰۰ کودک کار شناسایی شدند که از این تعداد ۸۴ درصد اتباع خارجی، ۸۸ درصد پسر، ۷۰ تا ۸۰ درصد کودک کار غیرمجاز و ۴۴ درصد از این کودکان، بازمانده از تحصیل هستند.
بهگفته وزیر کشور، در این جلسه مقرر شد نیروی انتظامی با باندهایی که بر این کودکان تسلط دارند، برخورد جدی داشته باشد همچنین قوه قضائیه در جایی که نیاز است، ورود کند. شهرداری نیز متعهد شد که درباره محلهای نگهداری این کودکان، به وظایف خود عمل کند البته متولی اصلی این هماهنگیها، بهزیستی است.
رحمانیفضلی تصریح کرد:. موضع ما در مقابل کودکان کار، حرفهآموزی، آموزش و در صورت نیاز، خدمات درمانی است که تصمیم گرفته شده تا کمیته امداد امامخمینی(ره) و بهزیستی، این خدمات را برای این کودکان ارائه دهند. هیچیک از مردم و همچنین ما بهعنوان مسئول راضی نیستیم که این کودکان بهجای آنکه در کنار خانوادهشان باشند یا اینکه مشغول به تحصیل و تفریح باشند، مجبور باشند در کف خیابانها کار کنند و بعضاً از آنها سوءاستفاده شود، بنابراین اقداماتی که ما انجام میدهیم برای حفظ و صیانت از این کودکان است.
جمعآوری و ساماندهی ۳۰۶ کودک خیابانی
فرماندار تهران نیز در حاشیه این جلسه با اشاره به تعداد کودکان خیابانی شناسایی و جذب شده گفت:طرح جمعآوری کودکان خیابانی و متکدی از ۴۰ روز پیش آغاز شده است و تاکنون ۳۰۶ کودک جمعآوری و ساماندهی شدهاند. صددرصد این کودکان متکدی و ۸۰ درصد آنها از اتباع دیگر کشورها هستند، همچنین ۵۰ درصد این کودکان بیسواد مطلق و ۲۰ درصد آنها متأسفانه فاقد والدین هستند یعنی تنها به کشور وارد شدهاند و ۵۰ نفر از این کودکان در یکی از مراکز بهزیستی نگهداری میشوند.
عیسی فرهادی افزود: سازمان بهزیستی متولی طرح جمعآوری و ساماندهی کودکان خیابانی و متکدی است و ساماندهی این کودکان را مددکاران بهزیستی انجام میدهند. دیگر دستگاهها نیز در این زمینه به بهزیستی کمک خواهند کرد و اگر چنانچه خانوادهای بیبضاعت و ضعیف در میان والدین این کودکان باشد خارج از نوبت زیرپوشش کمیته امداد قرار خواهد گرفت.
وی در ادامه به تعداد کودکان ایرانی اشاره میکند و میگوید: 18 درصد کودکانی که جمعآوری شدهاند ایرانی هستند. چنانچه کودک، ایرانی و برای بار اول در این طرحها جمعآوری شده باشد، تنها از خانواده تعهد میگیریم و کودک به آنها تحویل داده میشود، اما اگر این اقدام تکرار شود، جرم است. اما اگر کودک از اتباع دیگر کشورها باشد و پدر و مادر هم بهصورت قانونی در ایران حضور داشته باشند، برای بار اول باید تعهد دهند و چنانچه تکرار شود برای بازگرداندن آنها به کشورشان اقدام خواهد شد.
وی افزود: اگر کودکی بهصورت غیرقانونی به همراه پدر و مادرش در ایران حضور داشته باشد و در این طرح جمعآوری شود، در همان بار اول به همراه خانوادهاش بازگردانده خواهد شد.
فرهادی با بیان اینکه مهمترین معضل، کودکان فاقد پدر و مادر هستند، گفت: قرار شد جلسهای با سفارت کشورهای مربوطه درخصوص ساماندهی این کودکان برگزار کنیم تا برای بازگشت این کودکان اقدامات لازم انجام شود، در غیر این صورت نیز در کمپهایی نگهداری خواهند شد.
کودکان کار زاییده فقر هستند
این مسائل درحالی مطرح میشود که برخی متخصصین امور اجتماعی طرحهایی از این دست را نه تنها راهگشا نمیدانند بلکه آنها را محکوم به شکست عنوان میکنند.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی هم نگاهی دیگر به این معضل اجتماعی دارد. سیدحسن موسویچلک در گفتوگو با «ایران» میگوید: موضوع کودکان خیابان داستانی تازه نیست. برای نخستین بار زمستان سال 77 زمزمههای ساماندهی این کودکان آغاز و در سال 78، مرکز جذب و شناسایی کودکان خیابانی در بهزیستی تأسیس شد. در آن سال با تلاشهای بهزیستی و همکاری مسئولان وقت وزارت کشور و شورای عالی اداری برای مصوبه افراد متکدی و بیخانمان تفکیک سنی در نظر گرفته شد و مقرر شد وضعیت افراد زیر 18 سال در قالب کودکان خیابان پیگیری شود. سال 84 برای این کودکان آییننامهای هم تصویب شد و بر اساس آن 13 سازمان و شورا مسئولیت حمایت از آنها را برعهده گرفتند. در این میان بیشترین مسئولیت برعهده بهزیستی و شهرداری بخصوص شهرداری تهران قرار گرفت.
وی خاطرنشان کرد: کودکان کار در قانون، افراد زیر 18 سال تعریف شدهاند. از سوی دیگر طبق قانون کار، فعالیت و کار بچههای زیر 15 سال ممنوع است اما طبق ماده 80 قانون کار، افرادی که در بازه سنی 15 تا 18 سال قرار میگیرند، کارگر نوجوان نامیده میشوند و در صورتی میتوانند کار کنند که فعالیت آنها مغایر سلامت روان و جسمشان نباشد. بنابراین میتوان گفت که ما کار نوجوانان را در جامعه پذیرفتهایم.
موسویچلک با تأکید بر اینکه متأسفانه طی این سالها این آییننامه بدرستی اجرا نشده، افزود: در هیچ نقطهای از جهان، جذب و ساماندهی کودکان کار و خیابان به این صورت غیرکارشناسی صورت نمیگیرد. حقیقت این است که اغلب کودکان کار با خانوادههای خود در ارتباط هستند و میتوان گفت که بیش از 80 درصد آنها کارتنخواب نیستند.
بهگفته رئیس انجمن مددکاران اجتماعی، گروهی از این کودکان با خانوادههایشان زندگی میکنند و گروهی دیگر بدسرپرست و در نهایت گروهی هم بیسرپرست هستند، اما بخش عمدهای از آنها برای تأمین نیاز مالی و با اطلاع خانواده وارد خیابانها میشوند.
وی با اشاره به اینکه وقتی فقر گسترش پیدا میکند پدیدههایی مثل کودککار افزایش مییابد، تصریح میکند: آیا در کشور تأمیناجتماعی فراگیر و مناسبی وجود دارد که تکافوی نیاز خانواده باشد؟ پاسخ به این پرسش ثابت میکند که جمعآوری کودکان کار و خیابان به این شکل نه تنها کمکی به این کودکان و جامعه نمیکند بلکه از جمله طرحهایی است که تجربه شده و محکوم به شکست است. در حقیقت این طرح بیشتر یک دستور است و نتیجه عکس خواهد داد.
موسویچلک در ادامه عنوان کرد: موضوع کودکانکار و خیابان یک موضوع اجتماعی است. مگر میشود موضوعات اجتماعی را با یک طرح ضربتی حذف کرد. کودکان خیابان معلول فقر و نابسامانی و گسترش آسیبهای اجتماعی هستند و به سادگی حذف نخواهند شد.
این مددکار اجتماعی تأکید میکند: اگر به زور این کودکان از خیابانها حذف شوند، به اجبار خانوادهها به کارهای دیگری تن خواهند داد. این در حالی است که گاهی خیابانها برای این کودکان از کارگاههای زیرزمینی امنتر است. از اینرو باید شرایطی فراهم شود ساعاتی که کودکان در خیابانها میگذرانند کمتر شود و آنها ضمن برخورداری از مراقبتهای بهداشتی، امنیت را هم تجربه کنند.
وی در خاتمه پیشنهاد میکند: بهتر است شبکه یاری کودکان و تشکلهای حمایت از کودکان که در حدود 34 NGO هستند برای حل این معضل اجتماعی وارد شوند و با جذب کودکان، آموزش و توانمندسازی آنها از افزایش آسیب پیشگیری و در کمرنگ کردن این مشکل اجتماعی اقدام کنند و البته این مهم با کمک دولت امکانپذیر است.