مهمترین پست اجرایی فدراسیون فوتبال ایران همچنان بلاتکلیف است و چندین ماه بیش از مهلت قانونی تصریح شده در اساسنامه، با سرپرست موقت اداره میشود. مهمتر از آن، اما شخصی است که همین حکم موقت را یدک میکشد و هنوز به جز تاج و محمدرضا ساکت، کسی نمیداند با چه مکانیزم و از چه راهی به این صندلی فوق العاده مهم در فوتبال ایران تکیه زده است. با این حال نکته مهم، فعل و انفعالاتی است که در ۲۴ ساعت اخیر، حول و حوش این سمت کلیدی در فوتبال ایران اتفاق افتاده است.
به گزارش «تابناک ورزشی»؛ در روزهایی که فدراسیون فوتبال، کمتر تمایلی به تکمیل چارت تشکیلاتی خود نشان میدهد و با وجود تأکید ماه گذشته مهدی تاج مبنی بر لزوم معرفی سریعتر دبیرکل قطعی، همچنان بالاترین سمت اجرایی فوتبال ایران در اختیار یک جوان کم تجربه است، رسانهها باید اطلاعات و منابع خود را از «صفحات اجتماعی مقامات فدراسیون فوتبال!» جست و جو کنند و در این فضای مه آلود از اشارهها و زمزمهها برای پی بردن به صحت و سقم شایعات بهره بگیرند.
در همین راستا؛ پست جنجالی ابراهیم شکوری سرپرست دبیرکلی فدراسیون فوتبال در صفحه منتسب به او در اینستاگرام، موج تازهای به راه انداخته و گویا حاوی خبرهای تازهای است. بازیکن نه چندان سرشناسی که آذرماه سال گذشته و پس از کناررفتن اجباری محمدرضا ساکت، از سایه بیرون آمد و در کمال ناباوری اغلب اهالی فوتبال، دبیرکل موقت فدراسیون فوتبال شد، ظهر دیروز با انتشار پستی از «پایان تلخ» نوشت! استفاده او از یک جمله قصار معروف که در محاورههای اینترنتی این روزها باب شده است، بسیاری از دنبال کنندگانش را به یک نتیجه مشترک رساند؛ «خداحافظی ابراهیم شکوری از دبیرکلی فدراسیون».
شکوری که بدون احراز شرط ده سال سابقه مدیریتی تأکیده شده در اساسنامه فدراسیون فوتبال، ناگهان از پشت پرده بیرون آمد و از پست عجیب «معاون دبیرکل» به بالاترین مقام فوتبال ایران بعد از تاج رسید، از آغاز کارش با انگ تعلقات رنگی دست و پنجه نرم میکرد، اما نکته مهم نه این تمایلات نامرئی، که خصیصه حرف شنوی او از بزرگترهای فدارسیون بود؛ جریانی که شکوری را در ساختار اداری فوتبال کشور به قدرت رساند، به خوبی میدانست انتصاب یک مدیر قدرتمند، با سابقه و مستقل در چنین جایگاهی، چه معنا و پیامدهای احتمالی خواهد داشت. شکوری، اما در مدت کمتر از یک سال اشغال غیرقانونی پست دبیرکلی، کوچکترین تضاد منافع یا تصمیمی با رؤسای رسمی و غیررسمی اش پیدا نکرد، چون از اساس فاقد یک استراتژی مدیریتی مشخص نشان داد.
او که در ایام برگزاری جام ملتهای آسیا در امارات، بارها خود را در قاب عکسهای مشترک با اسطورههای دوران فوتبالش یعنی علی دایی، مهدی مهدوی کیا و ... قرار میداد، تا شاید از این راه در کوتاه مدت برای خود مشروعیتی دست وپا کند، طولی نکشید که ژستهای مدیریتی خاصش را بروز داد و در چرخش رفتاری محسوس، این تصور را بین برخی اطرافیانش ایجاد کرد که قرار است روی این میز مهم ماندگار باشد! در همین اثنا، طرح برخی جملات معنادار از زبان تاج که مفهوم ایجاد تغییراتی در قوانین برای رفع موانع قانونی حضور شکوری در این سمت را میداد، وزش باد به پرچم وی را شدت بخشید. با این حال دو پست دیروز؛ یکی در صفحه شکوری و دیگری در صفحه امیرمهدی علوی رئیس حوزه ریاست فدراسیون فوتبال و جوان همه کاره این روزهای فدراسیون، نشان از برخی اتفاقات داخلی در فدراسیون میدهد. هر چند مشخص نیست آیا تاج از اتفاقات زیرمجموعه اش به طور دقیق آگاه می شود یا اخبار به شکل فیلتر شده به دستش می رسد؟
در فاصله چهار ساعت پس از انتشار پست معنادار شکوری که تا لحظه نگارش این مطلب (ظهر جمعه) نیز در صفحه مذکور پابرجا مانده است، علوی با اشتراک گذاشتن یک عکس دونفره در استوری با تیپ اسپرت (تی شرت و لباس غیررسمی) از تیتر «آب سیب خوران پس از کلی شایعات» استفاده کرده و آی دی شکوری را نیز در آن تگ کرد! تصویر مبهم گیرنده عکس که با پاپیون روی پیراهن احتمالا پیشخدمت کافه بوده است نیز روی شیشه پشت سر دیده میشود تا به خوبی نشان دهد این دیدار بین دو مقام رسمی فوتبال ایران، در فضایی غیررسمی خارج ساختمان فدراسیون، حاوی مباحث جالبی بوده است. اما این شایعات که مسئول دفتر تاج روی وجود آن صحه گذاشته، چه مسائلی هستند.
آیا همانطور که شایعه شده، قرار است شکوری در حکمی جدید بر صندلی خالی شده محمدحسن انصاری فرد رئیس مستعفی سازمان لیگ فوتسال تکیه بزند و یا صحبت از جابجایی دیگری است؟ اگر شایعات آن طور که علوی در صفحه اش نوشته، تنها شایعه بوده اند، پس چرا شکوری پست معنادارش را بعد از جلسه کافی شاپی از صفحه برنداشته است؟
آیا جامعه فوتسال ایران که به تازگی در تصمیمی خلاف میل خود، انصاری فرد را از دست داده و پیرو آن بلافاصله محمدرضا ساکت را بالای سرش دیده، حاضر به پذیرش تحمیلی ابراهیم شکوری ـ که هیچ گاه در فوتسال چهره ای آشنا نبوده ـ هست؟ از اساس انتصابهای عجیب و غریب و ناگهانی از کدام منبع تصمیم گیرنده، سرچشمه میگیرد؟
احکامی مانند انتصاب سعید دقیقی به عنوان مشاور عمرانی تاج یا انتصاب نیما نکیسا با شعار جوانگرایی، چه منبع و مأخذی دارد؟ جلوس چهرهای مثل سعید دقیقی بر صندلی جایگاه وی آی پی فینال فوتسال آسیا کنار ابراهیم شکوری، چه ارتباطی با وظایف یک مشاور عمرانی در فدراسیون فوتبال یک مملکت دارد؟ چرا قواره اغلب مدیران فوتبال ایران، طی یک سال اخیر کوچکتر شده است و این جریان را چه کسی هدایت میکند؟
در این میان، حتی نام چندین گزینه برای جانشینی شکوری نیز به گوش رسیده است؛ از رؤسای یکی از هیأتهای استانی نزدیک به تهران گرفته تا یکی از دبیرکلهای سابق و حتی نام مدیرعامل مستعفی یک باشگاه بزرگ! باید منتظر ماند و دید مهدی تاج که نگرانی هایی از کانالیزه شدنش توسط برخی جریان های داخل فدراسیون به وجود آمده است، چه تصمیمی می گیرد. آیا به قول علی پروین، قرار است یک مدیر جدید از قوطی درآید؟