اخراج بولتون از کاخ سفید، اجماع به نفع کارگران، رهبر انقلاب اسلامی فرمانده تعبیر خیمهگاه مقاومت برای رهبر انقلاب توسط سید حسن نصرالله، پایان غم انگیز دختری که خودسوزی کرد، ۳۰ متریهای نقلی میآیند؟، برد دو گُله تیم ملی در نخستین گام، واکنشها به اظهارات یک واعظ علیه مجلس، تأیید نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر، ۷۰ هزار میلیارد فرار مالیاتی و مذاکره ترامپ و طالبان در بن بست، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه بیستم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شدند که اخراج بولتون از کاخ سفید توسط ترامپ، اظهارات وزیر اطلاعات با عنوان «برای حفظ حکومت اسلامی نباید مرتکب خلاف شرع شد» و پایان غم انگیز دختری که خودسوزی کرد در کنار تیترها و تصاویر عاشورایی و گزارشهایی از عزاداری مردم ایران در اقصی نقاط کشورمان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
عزاداری یا تبلیغات سیاسی؟
روزنامه ایران در بخشی از سرمقاله امروز خود با عنوان عزاداری یا تبلیغات سیاسی نوشت: روزهای عزاداری امسال شاهد دو انحراف به نسبت روشن، از سنت عزاداری بودیم. اولین انحراف که بهعلت توسعه روزافزون شبکههای اجتماعی زیاد دیده شد، شیوههایی از عزاداری است که در گذشته سابقه نداشته یا کمتر سابقه داشته است و هدف افرادی که این نوع عزاداری را انجام میدهند، بیش از آنکه عزاداری باشد، نوعی نمایش و به تعبیری کارناوالی است، البته مشکلی که در انتشار فیلمهای این رفتار وجود دارد این است که حتی معلوم نیست این نوع عزاداریهای بدعتگونه مربوط به کجا و به چه تاریخی است؟ ولی در هر حال اثرات خود را بر جامعه و حتی بدبینی مردم برجای میگذارد. نمایش نحوه برخورد با کودکان و حتی قمه زدن آنان یا گلمالیهای عجیب و غریب یا صحنهآراییها و نمایشهایی براساس جعلیات تاریخی از این نمونهاند. نحوه اصلاح این انحراف؛ انجام فعالیتهای تبلیغی و روشنگرانه از سوی مبلغان و روحانیون است، هرچند بعید است با سیاستهای تبلیغی که رسانه رسمی درباره عزاداریها و محرم دارد، چندان امیدی به اصلاح این انحراف وجود داشته باشد. با وجود این نباید ناامید شد که به هر حال مردم اصراری بر رفتار انحرافی ندارند و اگر کسانی پیدا شوند که حقیقت را بیان و تشریح کنند آن را خواهند پذیرفت.
با این حال انحراف دوم نظاممند و برنامهریزی شده بود و عدهای دیگر کوشیدند که محرم را تبدیل به میتینگ انتخاباتی کنند و از الآن دنبال جمعآوری رأی باشند. با حمله به دولت و کلیت مجلس خود را ذیحق نشان دهند و از حالا کیسه رأی بدوزند. تا اینجای کارشان خیلی عجیب نبود، چون در گذشته نیز چنین رفتاری از آنان سر زده است و پیشتر در شهرداری تهران و سایر مراکز قدرت سعی کردند که از امکانات عمومی و با سوءاستفاده از فعالیتهای دینی برای جمعآوری رأی انتخاباتی بهره ببرند و حالا میکوشند که دوباره از فضای دینی چنین سوءاستفادهای بکنند. این کار همان قدر زشت است که استفاده از منابع مالی دولت و کشور به نفع خود و جناح متبوع انجام شود. اگر استفاده از اموال عمومی برای اهداف شخصی فساد اقتصادی است، این کار نیز نوعی فساد اعتقادی است که در روز روشن اعتقادات مردم را در گرو منویات سیاسی و قدرت طلبی خود درآورند. متأسفانه در سالهای گذشته بهدلیل قربانی کردن ارزشهای دینی از سوی عدهای در پای منافع سیاسی کوتاهمدت جایگاه دین نزد مردم لطمه خورده است و با این کار شدت این ضربه را افزایش میدهند.
آنچه در این حملات عجیب بود محتوای حملات و لحن آن بود. حمله بسیار تند یکی از روحانیون دلواپس به موضوع تن ندادن نمایندگان مجلس به شفافیت آرای نمایندگان بوده است. ما نمیخواهیم که وارد درستی یا نادرستی این تصمیم نمایندگان شویم که پیشتر نظرمان را گفتهایم، ولی این را میدانیم که این تصمیم جدیدی نیست، چهل سال است که مجلس بر همین اساس رفتار میکرده است، چرا درباره مجالس قبلی چنین نقد تندی را روا نداشتهاند؟ به علاوه اگر این آقای منتقد خیلی طرفدار شفافیت است، چرا مقاومت برخی نهادها را در برابر قانون مصوب همین مجلس درباره انتشار لیست حقوقی آنان نقد نمیکند؟
خودسوزی به خاطر تماشای فوتبال یا احساس تبعیض؟
عباس عبدی در ستون نگاه روز روزنامه اعتماد با عنوان فهمِ یک اتفاق درباره انتشار خبر خودسوزی یک دختر جوان جلوی دادگاه انقلاب نوشت: پدر او جانباز ساکن قم و یک خانواده متدین است که ۸ فرزند دارد. اینها را درگفتوگویی با یک خبرگزاری گفته است. پدر معتقد است که دخترش بدون اطلاع خانواده برای دیدن مسابقه به تهران آمده و اگر اطلاع داشتند اجازه این کار را به او نمیدادند. وی ۲۹ ساله بوده، دو مدرک کارشناسی زبان و کامپیوتر داشته. پدر وی آنقدر متشرع بوده که مجاز بودن دیدن فوتبال از تلویزیون را برای دختر سوال کرده و، چون گفتهاند اشکالی ندارد اجازه داده که دخترش فوتبال را از طریق تلویزیون تماشا کند. با این مقدمات پرسش فوق از اهمیت بیشتری برخوردار است. دختری ۲۹ ساله که مجرد است، دو مدرک کارشناسی دارد (هر دو خوب و کاربردیاند)، ساکن شهر قم و از خانوادهای پرجمعیت، متدین و جانباز است و بیکار هم بوده است. به نظر میرسد برای اعضای چنین خانوادهای حتی فکر کردن به خودکشی نیز غیرقابل تصور است چه رسد به اینکه درباره یک مسأله به ظاهر نهچندان مهم یعنی دیدن یک مسابقه فوتبال از نزدیک و کشیده شدن به دادگاه، جلوی دادگستری اقدام به خودسوزی کند. در حالی خودسوزی کرده که با صدای بلند و در خیابان فریاد هم میزده است. جالبتر اینکه اتهام او را توهین به ماموران انتظامی و جریحهدار کردن عفت عمومی اعلام کردهاند و اصل تلاش او برای ورود به ورزشگاه را اتهام ندانستهاند. شاید به این علت که چنین اتهامی اساسا غیرقانونی نیست. پس چرا او اقدام به خودسوزی اعتراضی کرده است؟ فهم این اتفاق برای کسانی موجب پرسش میشود که قادر نیستند خودشان را جای این دختر و دختران دیگر قرار دهند.
انتظارات آنان از رفتارهای دیگران بر اساس پیشفرضهای خودشان شکل میگیرد. خودشان، چون شغل دارند، زندگی دارند، با هنجارهای رسمی تطابق دارند و آنها را ظالمانه و تبعیضآمیز نمیدانند، آینده خود را تیره نمیبینند، با سوءرفتار مواجه نمیشوند، پس دلیلی نمیبینند که دست به اقدامی اعتراضی کرده یا دست به خودسوزی بزنند. در حالی که باید مسأله را به گونهای دیگر و از زاویه این دختر و سایر جوانان دید. مسأله اصلی این نیست که یک مسابقه فوتبال را بتوان از نزدیک دید یا نه، مسأله اصلی تبعیضی است که احساس میکنند. مسأله این است که میپرسند بر اساس کدام قانون چنین محدودیتی را اعمال میکنید؟ مسأله این است که اگر در جایی هم قانون دیده شود میپرسند که کدام و چه نسبتی از مردم با آن موافقند؟ آیا آنان حقی در انتخاب نمایندگان موافق دیدگاه خود برای ورود به نهاد قانونگذاری را دارند؟ مسأله این است که انواع و اقسام فساد و اختلاس و ناکارآمدی را به چشم میبینند ولی در عین حال متوجه هستند که فقط با آنان است که شدید و تند برخورد میشود. مساله این است که حکومت به آنان اعتماد ندارد و آنان هم اعتماد متقابل خود را از دست میدهند. در فضای بیاعتمادی هر اتفاقی میتواند رخ دهد، مسأله این است که میبینند مسوولان در برابر فشار فیفا پاسخگویند، اما در برابر مردم خود نه. مسأله این است که میبینند برخی دادرسیها فرآیند منصفانهای را طی نمیکند، پس چگونه میتوانند مرجع مناسبی برای تحقق عدالت باشند؟ این خانم، هم بیکار بوده و هم سن او برای ازدواج از میانگین سنی دختران در ازدواج اول ۶ سال بیشتر بوده است و هم دو مدرک کارشناسی مفید (به لحاظ بازار کار) داشته و از خانواده جانباز و متدین و ساکن قم بوده ولی فقط به خاطر این مساله و این رفتار خود را آتش زده است. او و امثال او با چه صدایی باید پیام دهند که ما بشنویم؟ متاسفانه هنوز هم بهجای آنکه خودمان به طرح مسائل بپردازیم نگران سوءاستفادههای آن طرف آبیها هستیم و از آبیهای این طرف غفلت میکنیم و بهجای پاسخگویی داخلی مجبور به پاسخگویی به فیفا میشویم.
آیا حادثه کربلا تکرار شدنی است؟
سیدعبدالله متولیان در بخشی از یادداشتی با عنوان علاج «واقعه» قبل از وقوع باید کرد، در شماره امروز روزنامه جوان نوشت: آیا حادثه کربلا تکرار شدنی است؟ پاسخ این است که بیشک یکی از علل اصلی اقامه عزا برای سید و سالار شهیدان جلوگیری از تکرار حادثهای در مقیاس کوچکتر از عاشورا در زمان حاضر است. آنچه که این روزها و سالها به رغم دستاوردهای عظیم نظام اسلامی در حوزههای علمی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی، نظامی و... کام مردم را به شدت تلخ کرده، کدها و علائمی است که به همه دغدغه داران و دلسوزان نظام و مردم بهعنوان صاحبان اصلی کشور گوشزد میکند که اگر نسبت به این علائم بیتفاوت باشیم بیشک تکرار حادثه کربلا دور از انتظار نخواهد بود. امروز در کشور اشرافیگری، رفاهطلبی، رانتخواری، کاخنشینی، غربگدایی، فاصله طبقاتی، آقازادگی، سوءمدیریت، مدیریتهای موروثی، ترجیح منافع حزبی بر منافع ملی و... سبب سلب اعتماد عمومی، کاهش مقبولیت اجتماعی نظام، گسترش نارضایتیها، گسترش دلمردگی و ناامیدی، تخریب باورهای ملی و دینی، پیدایش گسل در وحدت ملی و... شده و همین امر دستاویز دشمنان برای طراحی فتنهها و مدلهای براندازی نرم از طریق واگرایی مردم از نظام اسلامی شده است.
و، اما چه باید کرد؟ باید مجموعهای از اقدامات سلبی و ایجابی در دو حوزه سختافزاری و نرمافزاری صورت گیرد تا تمامی آنچه در بخش اول بهعنوان علل بروز حادثه عاشورا بیان شد مرتفع شود و امید، اعتماد و شجاعت به کانون اصلی انقلاب بازگشته و تقویت شود؛
۱ - در درجه اول باید بر برگزاری هر چه باشکوهتر مجالس اقامه عزای حضرات ائمه هدی علیهمالسلام و بهویژه حضرت حسین علیهالسلام تأکید شود و بدانیم که به فرمایش حضرت امام خمینی سلامالله علیه، با بزرگداشت محرم و صفر اسلام زنده خواهد ماند و تلاشهای دشمنان نیز به جایی نخواهد رسید. بی دلیل نیست که امام سجاد و امام باقر علاوه بر مداومت بر اقامه عزاداری، مردم را به برگزاری اینگونه مجالس در طول تاریخ وصیت و سفارش نمودهاند.
۲ - اقدامات قاطعانه قوه قضائیه با قوت تمام تا اجرای دقیق فرمان هشت مادهای مبارزه با مفاسد در همه حوزههای اقتصادی فرهنگی و... صادره از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۰ استمرار یابد.
۳ - با سرعت هر چه تمامتر گام دوم انقلاب وارد فاز اجرایی شده و تمامی مسئولان و مدیران که در بین آنان افراد پیر، خسته، بیانگیزه، اشرافی، مرعوب دشمن، دلبسته به غرب، غافل از ظرفیتهای داخلی، بعضاً سستکمربند و دوتابعیتی حضور دارند با سرعت عرصه مسئولیت را ترک و جای خود را به مدیران تازه نفس، لایق، جوان، انقلابی، باانگیزه، خوش فکر، شجاع، توانمند، دشمن شناس و مورد اعتماد نظام بسپارند.
٤ - انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوم اسفند سالجاری، بهترین فرصت برای مردم است تا با حضور آگاهانه و انقلابی پای صندوقهای رأی و با انتخاب نمایندگان متناسب با آنچه که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب فرموده اند، مجلسی باطراوت، باانگیزه، جوان و انقلابی شکل گیرد. بیتردید تشکیل مجلسی در تراز انقلاب اسلامی، زمینه را برای تشکیل دولت تراز انقلاب مهیا خواهد نمود.