وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، که دست کم با اشتباه بزرگی که در نامه اش به وزیری دیگر مرتکب شده بود، از جمله عوامل رشد تنشها درلردگان است، بار دیگر توضیحاتی درباره این غائله ارائه کرد که حاوی نکات عجیبی است.
به گزارش «تابناک»؛ سعید نمکی که در نشست خبری تشریح شصت و ششمین اجلاس وزرای بهداشت منطقه مدیترانه شرقی سخن میگفت، بار دیگر فرصت را غنیمت شمرد تا از عملکرد خود و مجموعه اش در غائله لردگان دفاع کند و این بار سخنانش را با تکیه به آمار شروع کرد: «نزدیک ۴۰ هزار فرد مبتلا به اچ آی وی مثبت در کشور داریم که هیچ کس اطلاع ندارد که این افراد در کجا زندگی میکنند. ما محرم مردم هستیم و این اولین بار است که مشخص ش،د تعدادی از افراد اچ آی وی مثبت در چه منطقهای زندگی میکنند که ما مقصر این موضوع نیستیم.»
این شروع توضیحات دوباره وزیر درباره آن ماجرا بود؛ ماجرایی که وزیر در تشریحش، بار دیگر بر برخی ادعای قبلی خود تأکید کرد و ادعاهایی جدید نیز به آنها افزود. مواردی عجیب و پرشمار که پرداختن به همه آنها در یک گزارش ممکن نیست و از این روی، تنها برخی از آنها را با هم مرور خواهیم کرد.
یک) ایدز از طریق سرنگ آلوده علمی نیست!
وزیر بهداشت پس از آنکه مدعی شد حدود ۴۰ هزار اچای وی مثبت در کشور شناسایی شده اند*، جملاتش را این گونه ادامه داد: «ما از چند ماه قبل در جریان این قضایا بودیم ... ناگهان به دلایلی که خیلی آنها را باز نمیکنم، با بیان این موضوع از سوی یکی از عزیزان و جلب بهورز زحمتکش آن منطقه، این ماجرا مطرح شد. ما میدانستیم که بحث انتقال از سرنگ آلوده، علمی نیست. من بهعنوان ایمونولوژیست که سی سال است در این حوزه معلمی میکنم، میدانم چنین حرفی علمی نیست.»
ادعایی به غایت گزاف که این پرسش را به وجود میآورد که آیا شخصی که سکاندار وزارت بهداشت است، این اندازه از شیوه انتقال ویروس اچآیوی بی اطلاع است که انتقال رایج به واسطه سرنگ آلوده را غیرعلمی میخواند؟ اگر این گونه است، چگونه معتادان تزریقی به این ویروس مبتلا میشوند و در نشر آن سهم بزرگی دارند؟ احتمالا وزیرِ ایمونولوژیست بار دیگر به مانند ماجرای نامه اش، دچار سهو بیان (و نوشتار!) شده است!
* شاید جالب باشد که بدانید روز گذشته و پیش از نشست خبری وزیر، دکتر محمدمهدی گویا، رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که در نشستی در اراک، آمار مبتلایان به ویروس ایدز در کشورمان را ۶۲ هزار تن اعلام کرد و یادآور شد که از این جمع، تا کنون ۳۸ هزار تن شناسایی شده اند؛ یعنی ۳۸ هزار اچ آی وی مثبت در کشور، نه آن گونه که وزیر گفته، ۴۰ هزار مبتلا به ویروس نقص ایمنی.
دو) اعتماد گسترده مردم به وزارت بهداشت به روایت آمار
نمکی در ادامه سخنانش، غائله لردگان را تلویحا نتیجه تشویشی خواند که خبرگزاریهای آن طرفی و برخی عناصر ضد انقلاب به اذهان عمومی در کشورمان تزریق کردند و تأکید نمود: «آنقدر اعتماد مردم به نظام ارایه خدمات بالاست که ما برای غربالگری فشار خون ۲۰ میلیون نفر را پیشبینی کرده بودیم، اما نزدیک به ۳۱ میلیون مراجعه کردند؛ خیلی برایشان سنگین بود که نظام ارائه خدمت این کشور آنقدر وجاهت دارد که مردم به آن اعتماد دارند و مراجعه میکنند.»
اگر از بحث درباره اعتماد مردم به نظام ارائه خدمات در وزارت بهداشت و میزان این اعتماد صرف نظر کنیم، اعداد و ارقام ارائه شده توسط وزیر قابل تأمل به نظر میرسند. اینکه مدعی شده طرح غربالگری فشار خون برای ۲۰ میلیون تن تدارک دیده شده بود، در حالی که میتوانید به آرشیو صدا و سیما سری بزنید و به طور مشخص،
گفتوگوی ویژه خبری ۱۸.۳۰ شبکه خبر مورخ ۲۸ اردیبهشت ماه ۹۸ را بازبینی کنید تا دریابید که وزیر به صراحت از برنامه ریزی این طرح برای کنترل فشار خون ۴۰ میلیون نفر خبر داده است؛ جالب نیست؟
سه) هدف قرار دادن طرح بعدی وزارت بهداشت با غائله لردگان!
اما هدف دشمنان از تشویش اذهان عمومی چه بود؟ آیا تنها به دنبال مخدوش کردن اعتماد مردم به وزارت بهداشت بودند؟ نمکی در این باره هم سخنان جالبی مطرح کرده است: «بلافاصله [پس از غربالگری فشار خون] قرار بود طرح کشوری کنترل دیابت را در برنامه بگذاریم، اما در پیک این تصمیم آمدند و ذهن مردم را مشوش کردند که نظام سلامت ایران میخواهد تست قند خون انجام دهد و مردم به این صورت آلوده شدند. میخواستند ذهن مردم را مشوش کنند تا این اقدام انجام نگیرد.»
این بار هم بهتر است از بررسی این گمانه که ضد انقلاب چگونه از طرح بعدی وزارت بهداشت مطلع شده و توانسته به سرعت برق و باد با وقوع رویداد لردگان، حمله به آن را در دستور کار قرار دهد، صرف نظر کرده و اظهارنظر در این خصوص را به مقامات امنیتی واگذار کنیم؛ اما دقیق شدن درباره طرح کشوری کنترل دیابت، نکته جالب توجهی پیش رویمان قرار میدهد: اینکه برنامه کشوری پیشگیری و کنترل دیابت، برنامهای کهنسال است که از سال ۱۳۸۳ در نظام سلامت کشور ادغام شده و بعد از چند سال اجرای موفق در روستاها، از سال ۸۹ به شهرها نیز سرایت داده شده و غیرفعال و سالانه صورت میپذیرد. شاید این بار نیز وزیر دچار سهو بیان شده و منظورش تحول این برنامه کشوری بوده است!
چهار) منظور از «روابط نامطلوب»، پروسه اقدامی و اجرایی بود!
نمکی که در
نامه اش به وزیر دادگستری، به صراحت ریشه آلودگی ویروسی در روستای واقع در لردگان را «اعتیاد تزریقی و روابط نامطلوب
**» خوانده، از این بابت مورد انتقادات زیادی قرار گرفته و
به زیرمجموعه اش دستور داده بود تا اشتباهش را رفع و رجوع کنند، بار دیگر شخصا کوشید تا اشتباهش را توجیه کند و گفت: «اینکه نامه بنده را پررنگ کردند هم نوعی شیطنت بود. بنده اعلام کردم که این انتقال، حاصل مواردی از قضا روابط نامطلوب بوده است که آن را برای مردم به عنوان روابط نامشروع جنسی تفسیر کردند، در حالی که من هیچ گاه چنین جسارتی را به مردمان آن منطقه نداشتم. وقتی ما از نامطلوب صحبت میکنیم منظورمان یک پروسه اقدامی و اجرایی است که میتواند مطلوب یا نامطلوب باشد...»
این ادعای وزیر آنقدر عجیب است که نمیتوان با «سهو بیان» یا مسائلی از این دست هم رفع و رجوعش کرد، چون متن نامه مکتوب که در آن از «روابط نامطلوب» یاد شده، به شکلی عجیب سانسور شده و وزیر مدعی است منظورش از «نامطلوب» (نه روابط نامطلوب!)، پروسه اقدامی و اجرایی بوده است؛ یعنی پروسه اقدامی و اجرایی مطلوب نبوده که برخی به ویروس آلوده شده اند! اینجاست که جا دارد از وزیر بخواهیم برای رهایی خودش از این مخمصه خودساخته، بپذیرد که اشتباه کرده و عبارتی اشتباه در نامه رسمی به رشته تحریر درآورده است.
** شاید جالب باشد که بدانید آنچه وزیر بهداشت «روابط نامطلوب» خوانده، از زبان متخصصان و فعالان مبارزه با ایدز، «رفتارهای پرخطر» توصیف میشود. رفتارهایی مانند استفاده نکردن از سرنگ یکبار مصرف برای اعتیاد تزریقی یا روابط جنسی بدون استفاده از وسایل پیشگیری و محافظت. یعنی اولا الزاما پای «رابطه» در میان نیست و دوما بحث بر سر مطلوب بودن یا نبودن آن نیست، که درباره خطرناک بودن رفتارها و دسته بندی آنها به پرخطر و کم خطر است.
پنج) وزیر فعلی بهداشت، پیش قراول مبارزه با ایدز در ایران!
ادعای دیگری که وزیر بهداشت در سخنان روز گذشته اش بیان کرده و به آن خواهیم پرداخت، شاید عجیبترین ادعای مطرح از سوی وی باشد. سخنان نمکی را در این باره بخوانید: «سالها پیش ۲۵۰ اچ آی وی مثبت در این کشور داشتیم که بنده کمیته کشوری مبارزه با ایدز را راه انداختم. آن روز به ما حمله کردند که ۲۵۰ مورد اچ آی وی مثبت اینقدر بلوا میخواهد؟ گفتم: این نوک کوه یخ است و اگر بیتوجهی کنید غرق میشوید. خوشبختانه امروز حقانیت آن حرف سی سال قبل مشخص شد که ما باید به این موضوع بپردازیم.»
بدین ترتیب، نمکی مدعی شد که پرچمدار مبارزه با ایدز در کشور است و این پرچم را سی سال پیش در دست گرفته و برافراشته؛ یعنی زمانی که حدود سی سال داشته، ریاست دانشگاه کوچک علوم پزشکی کاشان یعنی زادگاهش را عهده دار بوده؛ همزمان با پروسه پایان جنگ تحمیلی و از همه اینها مهم تر، در روزگاری که ایدز برای ایرانیان، چون "موجود فضایی" ناشناخته بوده است. آنقدر ناشناخته که در سال ۶۶، محموله خون آلوده به ویروس به کشورمان وارد شد و در اختیار بیماران هموفیلی قرار گرفت و بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ تن را مبتلا کرد؛رویدادی که آن را موج نخست ابتلای به ایدز در ایران میخوانند.
اما آنچه ادعای نمکی را غیرواقعیتر جلوه میدهد، تکذیب ورود این ویروس به کشور توسط وزارت بهداشت وقت و دیگر نهادها بود که تا سالها با قوت ادامه داشت و در نهایت در سال ۱۳۸۳ و با رأی دادگاه در محکومیت سازمان انتقال خون کشور به پرداخت خسارت به ۹۷۴ شاکی پرونده و الزام وزارت بهداشت به عذرخواهی، تغییر کرد، در حالی که نمکی مدعی است خیلی پیش از آن به ماجرا ورود کرده، کمیته کشوری مبارزه با ایدز را راه انداخته و بابت اقدامش مورد حمله نیز قرار گرفته است! اقدامی که به ادعای وزیر، «خوشبختانه» با غائله لردگان ثابت شد به حق صورت گرفته است!