خراسان رضوی معاون وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اینکه «برای رهایی از بار آموزشزدگی، کاهش ساعات آموزشی و کتب درسی را باید در دستور کار خود قرار دهیم»، گفت: ۱۲ هزار و ۹۰۰ ساعت آموزش از اول ابتدایی تا پایه دوازدهم داریم، در حالی که میانگین جهانی ۸ هزار ساعت است.
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، سیدجواد حسینی امروز در نشستی با عنوان «بررسی جامعهشناختی بحرانهای آموزش و پرورش در ایران» که در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: قرن بیستم یا اوایل قرن بیستم، قرن انقلابهای تربیتی نامیده میشود. در این قرن فنر انتظارات و تقاضا برای آموزش رها شد و جامعه به مرحلهای رسید که احساس شد نیازمند نیروهای متخصص است؛ بنابراین در قرن بیستم نظریهپردازان بیشتر به نقش آموزش و پرورش در توسعه و کارکردهای مثبت آن میاندیشیدند.
وی در خصوص نظریه سرمایه انسانی، گفت: اصل نظریه سرمایه انسانی این است که در جامعه منابع انسانی را به سرمایه انسانی تبدیل کنیم. آموزش و پرورش باید تدابیری بیاندیشد تا این منابع به سرمایه انسانی تبدیل شود. سرمایه انسانی پنج نوع سرمایه دیگر را تولید و بازتولید میکند. اگر نظامهای آموزش و پرورش این سرمایه را رشد دهند، سایر سرمایهها را نیز تولید و بازتولید میکنند.
حسینی افزود: ۵۰ سال مطالعه نظریهپردازان سرمایه انسانی چند دستاورد داشت؛ یک مورد اینکه ما باید پربازدهترین نوع سرمایهگذاری را سرمایه انسانی بدانیم. چند کشور از جمله مالزی، سنگاپور، کره جنوبی، ژاپن و فنلاند در طول ۲۰ سال بیشتر به این سرمایه توجه داشتند، در نتیجه رفاه ۴.۵ درصد رشد کرد و رشد اقتصادی نیز اتفاق افتاد. در این دوره وقتی از آموزش و پرورش صحبت میشود، به معنی تمرکز بر افزایش دانش، اطلاعات، انسجامبخشی، وفاق اجتماعی، فرایند تخصیص و گزینش نیروی انسانی، نوآوری و خلاقیت، عدالت و تعادل طبقاتی است.
معاون وزیر آموزش و پرورش بیان کرد: سالهای دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی بخشی از این کارکردها زیر تیغ نقادی اندیشمندان پیرامون آموزش و پرورش قرار گرفت. این انتقادات در سه بخش قابل مطالعه است که آموزش و پرورش کنونی جامعه ایران نیز از این سه چالش و انتقاد رنج میبرد؛ اول اینکه قرار بود آموزش و پرورش باعث ایجاد نوآوری، تفکر خلاق، تفکر انتقادی و تفکر واگرا باشد.
وی ادامه داد: منتقدان این سخن را میگفتند که آموزش و پرورش در انجام این رسالتها توفیق ندارد. آنها معتقد بودند که آموزش و پرورش حافظهمحور، بانک مانند و صندوقچه شده، محتوای کتابهای تدریس، شیوههای تدریس، مدیریت مدرسه و شیوه اداری در آموزش و پرورش مشکل دارد. آموزش کنکورمحور، تستمحور و آزمونزده شده که باعث میشود خلاقیت و نوآوری رشد پیدا نکند. بر اساس سند تحول بنیادین تعلیم و تربیت تکساحتی شده، در حالی که باید تمامساحتی باشد.
آموزش تکساحتی خلاقیت را از بین میبرد
حسینی گفت: در دوره سرپرستی وزارت آموزش و پرورش اولین موردی که برای اصلاح برخورد کردم، نظام آموزشزده و فشرده بود و بار سنگین آموزش که کمر نظام تعلیم و تربیت را خم کرده است. ۱۲ هزار و ۹۰۰ ساعت آموزش از اول ابتدایی تا دوازدهم وجود دارد، در حالی که میانگین جهانی ۸ هزار ساعت است و به این میزان ساعت آموزش نیز انتقاد دارند. این بار سنگین آموزشزدگی تکساحته ضمن از بین بردن خلاقیت و نوآوری، هزینههای زیادی را به نظام آموزش و پرورش تحمیل میکند.
تنها ۱.۴ درصد اعتبارات آموزش و پرورش برای کیفیتبخشی استفاده میشود
معاون وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه ۹۸.۶ درصد از اعتبارات آموزش و پرورش به حقوق و مزایای پرسنل اختصاص دارد، عنوان کرد: تنها ۱.۴ درصد اعتبارات برای کیفیتبخشی باقی میماند که اگر کمبود بودجه داشته باشیم، باید از این مقدار کم کنیم. باید تلاش کنیم آموزش و پرورش را از زیر بار سنگین آموزشزدگی که خلاقیت، نوآوری و تفکر انتقادی و واگرا را از بین میبرد، نجات دهیم. تعلیم و تربیت تکساحتی، جامعه و انسان تک ساحتی را شکل میدهد.
کاهش ساعت آموزشی و کتب درسی را باید در دستور کار قرار دهیم
وی خاطرنشان کرد: آموزش و پرورش و مدارس جعبه سیاه جامعه هستند، نمیتوان جامعه را نگه داشت تا آموزش و پرورش را درست کرد که بعد جامعه درست شود، هرچه امروز در جامعه میگذرد، از دیروز مدارس است و هرچه در آینده خواهد گذشت، از امروز مدارس است. برای رهایی از بار آموزشزدگی، کاهش ساعات آموزشی و کتب درسی را باید در دستور کار خود قرار داد. ساعت آموزشی باید به کمتر از ۸ هزار کاهش یابد. نظام ارزشیابی تعلیم و تربیت نباید آموزشمحور باشد. سرنوشت دانشآموز بعد از ۱۲ سال در ایستگاهی به نام کنکور رقم میخورد، در نتیجه آموزشزدگی اتفاق میافتد.
بخشنامههای زیاد، خلاقیت مدیر مدرسه را از بین میبرد
حسینی اضافه کرد: توجه به روشهای نوین یاددهی و یادگیری، تطبیق کتابهای درسی با نیازهای خلاقانه، نوآورانه و هستیشناسی نه انتزاعی و تمرکززدایی از دامن متمرکز نظام تعلیم و تربیت که این تمرکز خلاقیتکش است، از دیگر موارد است. بخشنامههای زیاد موجب میشود که مدیر مدرسه خلاق نباشد. تمرکززدایی و مدرسهمحوری دو راهکار مفید برای این مشکل است. مدرسهمحوری را باید ملاک عمل قرار دهیم، من طرح مدرسهمحورانه را طراحی کردم که به زودی اجرا میشود.
معاون وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اینکه چالش دوم غلبه رویکرد نظری، ذهنی و حافظهای بر رویکرد مهارتی، کاربردی و عملی است، تصریح کرد: مدرسه دیگر مدرسه زندگی نیست. آموزشهای نظری و دوری از آموزشهای کاربردی یک مشکل بوده که من نام آن را آموزش و پرورش مکانیکی در مقابل آموزش و پرورش ارگانیکی گذاشتم. آموزش و پرورش مکانیکی به صورت صندوقچهای، مغزمحور وحافظهمحور است و نیروی ذهنی را پرورش میدهد، در حالی که آموزش و پرورش ارگانیکی مسالهمحور است. باید به این سبک حرکت کنیم. امروز کتابهای زیادی در مرگ مدرسه نوشته میشود.
مدارس غیردولتی موجب تثبیت و تشدید نابرابریها میشود
وی بیان کرد: سومین انتقاد به نظام آموزش و پرورش این بوده که یکی از کارکردهای نظامهای تعلیم و تربیت تحرک طبقاتی ارزان و سریع است. نظامهای تعلیم و تربیت بهترین راه برای تحرک طبقانی، کاهش فاصله طبقاتی و عدالت آموزشی است. منتقدان بیان کردند که نظامهای تعلیم و تربیت این کارکرد مهم را محقق نمیسازند. نظامهای آموزشی و مدرسهای در سطح نظام اجتماعی، نابرابریهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بیرون از مدرسه را در داخل مدرسه تثبیت، تشدید و از همه بدتر تشریع میکنند. در جامعه ایران رشد مدارس غیر دولتی موجب این تثبیت، تشدید و تشریع میشود.
حسینی افزود: ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار دانشآموز در قالب ۱۶ هزار مدارس غیردولتی تحصیل میکنند. ۱۰درصد مدارس، خاص و ۹۰ درصد دیگر معمولی و دولتی هستند که کیفیت به صورت بایسته و شایسته وجود ندارد. ۹۰ درصد مدارس لازم التوجه و ۱۰ درصد دیگر قابل توجه هستند. در کنکور رتبههای زیر ۱۰۰ وضعیت بومی، عدم تعادل منطقهای و عدم تعادل مدرسهای به شدت خود را نشان داده است. در نمرات آزمون تیمز و پرلز رتبه ما زیر ۵۰۰ بوده و فاصله فقیر و غنی زیاد است. نظام بودجهریزی آموزش و پرورش اساسا مشکل دارد که باید اصلاح شود. نظام تامین نیروی انسانی ما نیز مشکل دارد.
معاون وزیر آموزش و پرورش بیان کرد: در ۱۰سال پیش ۱۶۰ هزار شبه معلم وارد نظام آموزش و پرورش شدند. در دولت سیاستگذاری انجام شد مبنی بر اینکه نیروی انسانی جز از دانشگاه تربیت معلم و دانشگاه دولتی گرفته نشود. توزیع نیروی انسانی نیز نامناسب است. این توزیع نامناسب ۵۵ هزار نیروی مازاد و ۵۵ هزار نیروی مورد نیاز را رقم زده است. برای حل این مشکل نظام آمایش سرزمین نیروی انسانی را بر اساس جنس، بوم، رشته و مقطع ایجاد کرده و طرح جذب نیروی انسانی از بوم، برای بوم، در بوم را ایجاد نمودیم تا بر این بیعدالتیها غلبه پیدا کنیم.
وی ادامه داد: باید مدارس خود را از جهت برچیده شدن مدارس کوچک و راهاندازی مدارس بزرگ، کاهش تنوع مدارس و ارزیابی و رتبهبندی مدارس ساماندهی کنیم. ۲۴ نوع مدرسه داریم که به ارتقاء کیفیت و عدالت اجتماعی ضربه میزند. من نظام بودجهریزی مبتنی بر عدالت عمودی را نوشتم تا نظام بودجهریزی اصلاح شود. در نظام تامین منابع مالی نیز باید اصلاح صورت گیرد.
حسینی خاطرنشان کرد: این آموزش و پرورش کیفیت یافته باید ۲۰ تا ۲۵ درصد بودجه کشور را به خود اختصاص ددهد، دولت در این خصوص تلاش کرده و تازه به ۱۳ درصد رسیده است. سهم آموزش و پرورش از GDP باید ۶ تا ۷ درصد باشد که اکنون به ۱.۵ درصد رسیده است. مشارکتها باید توسعه یابد و دیوار بین مدارس و جامعه از بین برود. ظرفیتهای درونی نظام تعلیم و تربیت باید آزاد شود، قطعا آموزش و پرورش از آموزش عالی بیشتر به قانون خاص نیاز دارد که این کار را انجام خواهیم داد تا فضای درونی آموزش و پرورش آزاد شود. تبدیل نگاه جامعه و برنامهریزان به نگاه غالب در آموزش و پرورش باید اتفاق بیافتد.
لازم نیست نمایندگان کاری برای آموزش و پرورش انجام دهند
معاون وزیر آموزش و پرورش گفت: امروز باید آموزش و پرورش به مثابه روز اول مهر شود که همه آن را لمس میکنند. آموزش و پرورش باید گفتمان اول جامعه شود که اگر این اتفاق نیافتد، روی توسعه را نمی بینیم. آموزش و پرورش باید خود را از زیر بار سیاستزدگی نجات دهد. لازم نیست نمایندگان کاری برای آموزش و پرورش انجام دهند، بهتر است کارهایی را انجام ندهند. کاهش مداخلات بیرونی، استقرار نظام جامع بهبود عملکرد، توسعه فرهنگسازی مشارکت، نظام رتبهبندی معلمان و سازمان سنجش معلمان میتواند در جهت ارتقاء عدالت و کیفیت به آموزش و پرورش کمک کند.