استراماچونی؛ مربی مستعفی استقلال در این تیم دو نیمه متفاوت داشت.
به گزارش تابناک ورزشی، در ۵ هفته ابتدایی، تیم او از ۱۵ امتیاز ممکن تنها ۳ امتیاز به دست آورد. ۳ تساوی و دو شکست که یکی در دربی رقم خورد حاصل تلاشهای این مربی ایتالیایی و شاگردانش بود. خیلیها در همان شروع مربی ایتالیایی را کوبیدند و رای دادند او هم به درد استقلال نخواهد خورد و بهتر است کنار گذاشته شود؛ همانند شفر! اما آنهایی که منطقیتر بودند میگفتند چطور مربی ایرانی برای قهرمانی استقلال در سالهای نه چندان دور ۳ سال وقت خواست، اما نباید به مربی خارجی که هیچ آشنایی با فوتبال ایران ندارد دست کم چند هفتهای وقت داد؟ حرف این طیف منطقیتر بود.
مربی ایتالیایی، اما خیلی زود گلیم خود را از آب بیرون کشید. تیم او از هفته پنجم به بعد تبدیل به تیم دیگری شد. استقلال که در ۵ هفته ابتدایی حضور در رده پانزدهم جدول را تجربه کرده بود اکنون تیم صدرنشین است. به این خاطر که از ۸ بازی ۲۲ امتیاز به دست آورده است و در این ۸ بازی تنها دو امتیاز را از دست داد. ۲۲ گل زده در ۸ بازی نشان میدهد استقلال با هدایت استراماچونی زیبا فوتبال میکند. ۲۲ گل زده در ۸ بازی یعنی اینکه معدل گلزنی تیم استقلال در هر بازی ۲.۷۵ است و این فوق العاده است و کمتر تیمی در ایران معدل گل زده اش در هر بازی به این عدد میرسد. فصل گذشته تهاجمیترین تیم لیگ برتر معدل گلزنی اش در هر بازی کمتر از عدد ۲ بوده است و خیلی از تیمها هم معدل گلزنی شان در هر بازی به عدد یک هم نمیرسید، چه رسد به ۲. آمارهای ثبت شده از بازیهای استقلال توسط سایت یازده نشان میدهد تیم استقلال با هدایت مربی ایتالیایی در ۸ هفته دوم تبدیل به تیم دیگری شده است و اگر قرار به ادامه این روند باشد این فصل از حیث کسب امتیاز، گل زده، مالکیت توپ، ایجاد موقعیت و تعداد پاس آمارهای شگفت انگیزی را از خود به ثبت میرساند.
استراماچونی زودتر از حد تصور استقلال را شناخت و زودتر از حد تصور فوتبال تهاجمی مبتنی بر توان استقلالیها را در این تیم جا انداخت. این مهمترین نکته در مربیگری فوتبال ایران است که خیلیها آن را رعایت نمیکنند. برخی مربیان به دنبال این هستند که فوتبال و ایدههای خود را در تیم جا بیاندازند در حالی که مربی حرفهای فوتبال تیم را بر اساس توانمندیهای بازیکنان تعریف میکند. نیاز به اشاره نیست که در تیم استقلال مهدی قائدی تبدیل به بازیکن دیگری شده است. او در زمان علیرضا منصوریان هم در استقلال بازی میکرد و همینطور در زمان شفر، اما کی این قدر با گلها و پاس گل هایش مورد بحث بود.
آیا نباید قدردان این مربی بود و آیا نباید از زیر سنگ هم که شده خواستههای این مربی را برآورده کرد تا ندای رفتن سر ندهد؟ آیا باید با این مربی هم مثل دیگران رفتار کرد؟ و البته چرا باید اجازه داد کارد به استخوان برسد و کار به استعفاء کشیده شود؟ای کاش تلاشهایی که در حال انجام است تا استراماچونی در استقلال بماند پیش از استعفای او انجام میشد تا کار به اینجا کشیده نمیشد. به هر صورت اگر استراماچونی ایران را ترک کند آمار شگفت انگیزی از خود به جای خواهد گذاشت.