داستانها و افسانههای زیادی در مورد پیرترین موجود زنده ایران یعنی سرو کهنسال ابرکوه در استان یزد نقل میشود به عنوان مثال این درخت ۴۵۰۰ ساله کاشته شده به دست یکی از پیامبران است، ولی آیا چنین داستانهایی میتواند صحت داشته باشد یا این که تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟
به گزارش تابناک، درخت سرو ابرکوه که کهنسالترین درخت یا به عبارتی پیرترین موجود زنده کشورمان محسوب میشود، در سند ثبتی خود منسوب به ۴۵۰۰ ساله است، اما یک پژوهشگر روسی که در زمینه درختان دیرزیست تحقیق میکند، مدعی است که عمر سرو ابرکوه بین ۴۰۰۰ تا ۸۰۰۰ سال و یک محقق ژاپنی نیز سن آن را بین ۴۰۰۰ تا ۷۰۰۰ هزار سال پیشبینی کرده است.
سن بالای این درخت کهنسال و پایداری ان در فلات مرکزی ایران که همواره از اقلیمی خشک و شکننده برخوردار بوده، منجر به خلق و بیان افسانهها، داستانها و روایاتی در مورد این درخت و نحوه کاشت آن شده که از گذشته تاکنون نیز سینه به سینه بین نسلهای مختلف نقل و به یادگار مانده است.
البته این روایات فارغ از تقدس بخشیدن به این درخت از این لحاظ که کاشت آن را به برخی پیامبران یا پیامبرزادگان منتسب میکنند، منجر به فزونی ارزش تاریخی آن در بین مردم و گردشگران شده است به طوری که هر ساله گردشگران زیادی را برای تماشای این کهنسال راهی ابرکوه میکند.
این درخت کهنسال و بسیار قدیمی که تا سال ۲۰۱۲ میلادی به عنوان دومین درخت کهنسال جهان شناخته میشد و در حال حاضر نیز جزو ۱۰ درخت کهنسال دنیا به شمار میرود، جزو اولینهای ثبت شده در فهرست آثار طبیعی کشورمان است که در عین حال این روزها نیز در انتظار ارائه و پذیرش پرونده ثبت جهانیاش از سوی یونسکوست.
البته پرونده ثبت جهانی سرو ابرکوه قرار است در قالب پرونده درختان دیرزیست ایران برای ثبت جهانی تهیه شود، ولی این در حالی است که جایگاه این سرو کهن به لحاظ قدمت و پیشینه نه فقط در ایران و در قیاس با دیگر درختان دیرزیست این پرونده ثبتی، بلکه در دنیا آنچنان متمایز و رفیع است که تهیه چنین پروندهای اجحاف در مورد کهنترین موجود زنده کشورمان باشد و از اهمیت این درخت و فرصت ثبت آن خواهد کاست.
حضرت زرتشت یکی از پیامبرانی است که کاشت درخت سرو ابرکوه به وی نسبت داده میشود، اما براساس شواهد و اطلاعات تاریخی دریافتی و اعتقاد برخی از کارشناسان، این مسئله نمیتواند به این شکل صحت داشته باشد چرا که حضرت زرتشت براساس متون تاریخی درخت سروی را در حوالی ۲۷۴۰ سال پیش در کاشمر کاشته که پس از آن نیز نام شهر به کاجمر، کشمیر، کشمر و در نهایت کاشمر تغییر کرده است، البته بنا بر تواریخ دستور قطع این درخت در دوران خلفای اموی صادر میشود، ولی به محض قطع درخت، حاکم این سرزمین فوت میکند که باعث میشود که مردم این مسئله را از جانب بریدن سرو مقدس کاشمر بدانند.
این درخت سرو گاهاً با درخت سرو ابرکوه اشتباه گرفته میشود در حالی که اختلاف قدمت این دو جریان با احتساب قدمتهای پیشبینی شده از سوی کارشناسان درختان دیرزیست دنیا، حدود ۴۰۰۰ تا ۶۵۰۰ سال برآورد میشود لذا نمیتوان کاشت سرو ابرکوه را حضرت زرتشت نسبت داد.
داستان سرو ابرکوه با استناد به قدمت ذکر شده از سوی برخی کارشناسان به آغاز عصر کشاورزی یعنی بین ۷ تا ۱۲ هزار سال پیش نیز نسبت داده شد که مصادف با زمان حیات حضرت آدم (ع) بوده است، اما این احتمال نیز وجود دارد که این درخت در آغاز این عصر کاشته نشده باشد.
در این رابطه افسانههایی ذکر میشود مبنی بر این که هابیل و قابیل فرزندان حضرت آدم (ع)، هر کدام دو کالا یعنی یکی گوسفند و دیگری گندم را برگزیدند که گندم نماد زندگی کشاورزی و گوسفند نماد زندگی چوپانی بوده است و بر همین اساس نیز برخی معتقد هستند که این درخت از سوی فرزندان این حضرت کاشته شده است.
با این وجود برخی کارشناسان متناسب با قدمت این درخت، کاشت سرو ابرکوه را منتسب به فرزندان حضرت نوح (ع) میدانند که احتمال حقیقت داشتن آن نسبت به سایر موارد نیز بیشتر است به طوری که براساس اطلاعاتی که در کتاب «اصحاب رَس» به قلم «حبیبالله فضائلی» موجود است، نقل میشود؛ «پسران حضرت نوح (ع) شامل هام، سام و یافث، هر کدام حکومت بخشی از دنیا را برعهد داشتند. براساس روایات و منقولات تاریخی، یافث که به عنوان پدر پادشاهان ایرانی شناخته میشود، سرو ابرکوه را کاشته است.»
در هر حال این درخت کهنسال به هر نحوه و توسط هر فردی که کاشته شده باشد، با توجه به مقاومت در برابر ناملایمات طبیعت سخت منطقه و طول دوران مدید، مقدس و مورد احترام است و امروز نیاز است که با اهتمام مسئولان و متولیان این بخش تدابیری برای محافظت و معرفی بیشتر این اثر ارزشمند طبیعی انجام شود.