رئیس کمیسیون مشترک مجمع تشخیص مصلحت نظام، سردار سلیمانی، مهمترین مانع در رسیدن آمریکا به اهدافش در منطقه میداند و معتقد است، سپهبد شهید حاج «قاسم سلیمانی» بسیاری از برنامههای آمریکا و هم پیمانانش را در حوزههای مختلف در منطقه با شکست و ناکامی مواجه ساخت. در هر نقطه از جعرافیای منطقه و هر برنامه خود سردار سلیمانی را در برابر خود میدیدند؛ بنابراین، آنها راهی جز به شهادت رساندن او پیش روی خود ندیدند.
به گزارش «تابناک»؛ علی احمدی رئیس کمیسیون مشترک مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، پاسخهای صریحی به چهار پرسش خبرنگار «تابناک» درباره دلایل ترور سردار سلیمانی توسط آمریکاییها و به شهادت رساندن او و همراهانش، حادثه کرمان و هدف قرار گرفتن غیر عمدی هواپیمای مسافربری اوکراینی، فضای انتخابات مجلس یازدهم و همچنین تلاشهای انتخاباتی اصولگرایان برای مجلس پیش روی داده است.
آنچه در ادامه میخوانید، متن پرسشهای تابناک و پاسخهای علی احمدی، رئیس کمیسیون مشترک مجمع تشخیص مصلحت نظام است: یکی از مهمترین موضوعاتی که این روزها مطرح میشود، موضوع هدف قرار دادن سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی است؛ به نظر شما چرا آمریکاییها چنین اقدامی کرده اند؟
آمریکاییها در مقابل سردار سلیمانی وامانده بودند و نه امسال و پارسال بلکه چندین سال است، او را مانع اقدامات خود در منطقه میدیدند. آنها در ماجرای ایجاد داعش برای به آشوب کشاندن منطقه و غارت منابع آن، سد قوی مثل محور مقاومت و سردار سلیمانی را در مقابل خود میدیدند که در نهایت هم موفق نشدند، طرح و برنامه خود را برای تخریب چهره رحمانی اسلام در جهان از طریق به وجود آوردن داعش و اقدامات وحشیانهای که این گروه انجام میداد، به سرانجام برسانند.
در بعد سیاسی برنامه آنها اولا از بین بردن کشورهای مستقل نظیر سوریه و عراق و تلاش برای تجزیه آنها بود که بر همین اساس بعد از نابودی صدام به دنبال در اختیار گرفتن عراق و پایان حکومت بشار اسد و تلاش برای تجزیه این دو کشور بودند. داعش نقش تسهیل کننده را در این بخش داشت و میخواستند از این طریق به اهداف خود برسند. هدف بعدی آنها هم قاعدتا ایران بود که اگر مراجعهای به خاطرات و مصاحبههای رئیس اقلیم خودمختار عراق در مبارزه با داعش بشود، میتوان نقش سردار سلیمانی را در جلوگیری از نزدیک شدن این گروهک به چند ده کیلومتری مرزهای ایران ملاحظه کرد.
در بعد اقتصادی نیز هدف آمریکاییها این بود که پس از تجزیه برخی کشورهای غرب آسیا، نسبت به نظارت و غارت منابع منطقه اقدام کند؛ بنابراین، تاکید داشت که حکومت بشار اسد در سوریه باید پایان یابد؛ اما همه جهان دیدند که جمهوری اسلامی ایران بر خلاف آمریکاییها اعتقاد داشت مردم سوریه باید خودشان درباره آینده و سرنوشت شان تصمیم بگیرند و دقیقا هم اتفاقات بر خلاف نظر آمریکاییها رقم خورد.
اگر خاطرتان باشد سردار سلیمانی سه ماه قبل از نابودی داعش، وعده نابودی این گروه تروریستی خطرناک را به مردم ایران، منطقه و جهان داد و دقیقا هم این اتفاق در موعد مقرر افتاد و خلافت ساختگی داعش علیرغم حمایتهای همه جانبه آمریکاییها پایان یافت. ایجاد محور مقاومت از پاکستان، افغانستان، ایران، عراق، سوریه، یمن، لبنان، فلسطین و بحرین هم نگرانی دیگری بود که آمریکاییها را در نهایت وادار ساخت یکی از رئوس اصلی هدایت کننده این محور یعنی سردار سلیمانی را با ترور ناجوانمردانه به اصطلاح از سر راه بردارد.
مردم با شکوه هر چه تمامتر سردار سلیمانی و یارانش را بدرقه کردند، البته در این بین اتفاقاتی افتاد که ناراحت کننده بود و باعث از دست رفتن جان هموطنانمان شد، مثل حادثه کرمان و واقعه هدف قرار گرفتن غیر عمدی هواپیمای اوکراینی. چه اقداماتی باید در این خصوص صورت بگیرد؟
در وهله نخست باید عرض کنم مردم برای سردار سلیمانی و یاران شهیدش سنگ تمام گذاشتند و نشان دادند که در قدرشناسی از کسانی که جانشان را برای تامین امنیت آنها در کف دست میگیرند و به میدان مقابله و مبارزه با دشمن میرود، اصلا کم نمیگذارند. این آنچه بود که سردار سلیمانی و یارانش لیاقتش را داشتند. چون سالها مبارزه و مجاهدت با آمریکاییها و دشمنان مردم مظلوم منطقه، پاداشی غیر از شهادت و قدرشناسی مردم از شهدایشان ندارد. این یک سرمایه بزرگ اجتماعی برای جمهوری اسلامی ایران است که باید قدر آن را دانست.
متاسفانه به دنبال اهمال برخی مسئولان اتفاقاتی رقم خورد که کام مردم را تلخ کرد؛ چه آنچه در کرمان اتفاق افتاد و چه آنچه درباره هواپیمای مسافربری اوکراینی، هر دو به شدت ناراحت کننده و متاثر کننده بود. امیدوارم خداوند به خانواده این جان باختگان که همگی عزیزان مردم هستند، صبر بدهد. البته همان طور که مسئولان امر تاکید کردند، حتما باید زوایای مختلف این اتفاق بررسی شده و با اهمال کنندگان و مقصران حوادث مذکور برخورد جدی صورت بگیرد.
البته منشأ خارجی این اتفاق باید از کانالهای رسمی بین المللی مورد پرسش و پیگرد قرار بگیرد. همانطور که نخست وزیر کانادا که از همپیمانان اصلی آمریکایی هاست، اعلام کرد؛ اگر آمریکا تنش در منطقه را آغاز نکرده بود حتما شاهد چنین اتفاقات تلخی در از دست رفتن تعداد زیادی انسانهای بی گناه نمیبودیم. ایران در این موضوع مسئولیت شناسی کرد و هم چنین اقدامی را انجام داد تا جایی که حتی اوکراینیها و کاناداییها از این مسئولیت پذیری جمهوری اسلامی قدردانی کردند.
از این موضوع که بگذریم، باید عرض کنم تا انتخابات مجلس فرصتی باقی نمانده است، تقریبا حدود چهل روز دیگر مردم دست به انتخاب نمایندگان مجلس یازدهم خواهند زد، فضای انتخابات را چطور ارزیابی میکنید و به نظر شما مشارکت مردم چگونه خواهد بود؟
خب، همانطور که اشاره شد، فرصت کمی تا انتخابات مجلس باقی است و علیرغم این فرصت اندک فضا آنچنان که باید و شاید هنوز انتخاباتی نشده است. البته هر چه جلوتر برویم، انشاءاالله با برنامه ریزی رسانهها و همچنین نهادهای مسئول فضا گرم و گرمتر میشود، مردم گلایههایی به عملکرد مجلس و دولت دارند که حتما باید پاسخهای جدی و قانع کنندهای به آنها داده شود.
من تصورم این است که احتمالا از دهه فجر به بعد و به خصوص پس از ۲۲ بهمن ماه فضای رقابتهای انتخاباتی برای مجلس در شهرهای بزرگ خیلی جدیتر خواهد شد، چون در شهرهای کوچک این فضا هم اکنون هم شکل گرفته و رقابتهای انتخاباتی جدی دنبال میشود. اعتقاد دارم حتما باید به مطالبات و نیازهای واقعی و خواستههای مردم پاسخ جدی داده شود و تلاش لازم صورت بگیرد که انتخابات صرفا محلی برای دادن وعده و شعار نباشد.
مطالبه گری که امروز در بین مردم نسبت به آنچه نمایندگان مجلس دهم شعار و وعده داده بودند، موضوعی کاملا درست و به حق است، چون آنها انتظار دارند نمایندگانشان نسبت به آنچه وعده داده بودند، متعهد باشند و برای تحقق آن تا پایان دوره نمایندگی تلاش کنند. فکر میکنم بسیاری از نمایندگان کنونی مجلس به دلیل همین مطالبات بر زمین مانده مردم در حوزههای انتخابیه شان مورد اقبال مجدد قرار نخواهند گرفت.
کار در شورای ائتلاف اصولگرایان چگونه پیش میرود، آیا هماهنگیهای لازم برای به وحدت رسیدن همه جریانات اصولگرایی صورت گرفته و به نظر شما نیروهای انقلاب در نهایت به وحدت برای ارائه یک لیست انتخاباتی خواهند رسید یا خیر؟
ببینید برای به نتیجه رساندن گروههای مختلف یک جریان سیاسی ذیل یک چتر واحد باید رایزنیهای گسترده و زیادی صورت بگیرد. شورای ائتلاف اصولگرایان این اقدام را ماه هاست آغاز کرده و با هماهنگی و نظارت جامعه روحانیت مبارز ساز و کار خوبی برای جلوگیری از سهم خواهیهایی که منجر به عدم وحدت نیروهای یک جریان میشود، طراحی و پیاده سازی کرده است.
به نظر میرسد این اقدامات و تلاشها نتیجه بخش و ثمربخش بوده و عمده نیروهای اصولگرا اکنون در چهارچوب شورا حضور یافته و قصدشان وحدت و ارائه یک لیست انتخاباتی است. مجلس پیش رو به دلیل نارضایتی مردم باید متشکل از چهرهها و افرادی باشد که بتوانند باری از روی دوش انقلاب و مردم بردارند. این عزم اکنون در میان اصولگرایان وجود دارد و آنها خیلی جدی برای ایجاد یک مجلس انقلابی تلاش میکنند.
پیش بینی میکنم در صورتی که مشکلی در راه وحدت نیروهای حاضر در جریان اصولگرا به وجود نیاید و شاهد ارائه یک لیست واحد و مورد پذیرش تمامی جریانات سیاسی در انتخابات آتی از سوی این طیف در تهران و سایر حوزهها باشیم؛ بخش زیادی از کرسیهای مجلس یازدهم از آن اصولگرایان خواهد شد، چون اصلاح طلبان تجربه خوبی ـ چه در دولتداری و چه در مجلس داری ـ از خود بر جای نگذاشته و نارضایتیهای زیادی را ایجاد کرده اند.