دو برادر و پسرعمویشان که در درگیری خونین در خانی آباد نو بازداشت شدهاند، دیروز در دادگاه خودشان را بی گناه خواندند.
به گزارش خراسان، رسیدگی به این پرونده از اسفند سال ۹۵ به دنبال وقوع درگیری دسته جمعی در یکی از خیابانهای خانی آباد نو آغاز شد . شواهد نشان میداد، درگیری دسته جمعی با کشته شدن یک پسر ۲۸ ساله به نام امیر و زخمی شدن پسری به نام احسان پایان یافته است . ماموران پلیس به تحقیق پرداختند و دو برادر جوان و پسر عموی شان را به عنوان عاملان جنایت بازداشت کردند . دو برادر به نامهای جواد و جعفر و پسر عمویشان مهدی به مشارکت در قتل اعتراف کردند .
اعتراف به قتل
یکی از عاملان جنایت در بازجویی ها گفت: ما از قبل با قربانی درگیر بودیم. آخرین بار وقتی درگیری میان ما و امیر و دوستانش بالا گرفت ، با چاقو و قمه به سمت آنها حمله کردیم. ما هر کدام یک ضربه چاقو به امیر زدیم و احسان را نیز با شلیک گلوله زخمی کردیم .در حالی که آن ها به بازسازی صحنه جرم پرداخته بودند، دیروز در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند و جرمشان را انکار کردند.
در دادگاه
در ابتدای جلسه پدر و مادر قربانی روبه روی قضات ایستادند و برای عاملان جنایت حکم قصاص خواستند. احسان نیز گفت : من در آن درگیری با شلیک گلوله زخمی شدم. دو برادر و پسر عمویشان از قبل با من و امیر درگیر بودند . به همین دلیل با قمه و اسلحه به ما حمله کردند و ما را زدند. من برای آن ها تقاضای مجازات دارم. سپس متهمان که با قرار وثیقه آزاد بودند به دفاع پرداختند.
جواد گفت : من اصلاً مقتول و شاکی را نمی شناسم و قبلا آن ها را ندیده بودم. وقتی پسرعمویم مهدی به من زنگ زد و گفت، درگیری خیابانی رخ داده همراه او به خیابان رفتم و متوجه درگیری چند پسر جوان شدم. من در آن دعوا قمه و چاقو یا اسلحه ای در دست نداشتم و فقط چند سنگ به سمت طرفین دعوا پرتاب کردم .
وی اظهارات تازه ای را مطرح کرد و گفت : صبح روز بعد از این ماجرا ما در خانه مان مهمان داشتیم که ماموران پلیس مقابل خانه ما آمدند و همه اعضای خانواده ما را به همراه مهمانان بازداشت کردند. من و برادر و پسر عمویم هم به خاطر مهمان ها تصمیم گرفتیم قتل را گردن بگیریم تا مهمان ها آزاد شوند. به همین دلیل به مشارکت در قتل اعتراف کردیم. جعفر نیز حرف های برادرش را تایید کرد و خودش را بی گناه خواند. وی گفت: ما بی دلیل بازداشت شده ایم.
وقتی نوبت دفاع به مهدی رسید گفت: من از بچگی با امیر دوست بودم و هیچ خصومتی با اونداشتم. من نمی دانم در آن درگیری چه کسی امیر را کشت و احسان را زخمی کرد. من هم به خاطر مهمان های خانه عمویم تصمیم گرفتم به دروغ به قتل اعتراف کنم. با پایان اظهارات متهمان، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.