بالاخره دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا روز سه شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۸ از معامله قرن و پروژه ای که ماه ها پیش از آن خبر داده بود، رونمایی کرد؛ طرحی که در راستای روند صلح بین فلسطین و اسرائیل مطرح شده است و بر اساس آن اسرائیل در ازای دریافت امتیازهایی فراتر از تعهدات قبلی سازمان آزادیبخش فلسطین و قطعنامههای شورای امنیت و الحاق بخشهایی از مناطق اشغالشده به خاک خود، با تشکیل دولت مستقل فلسطینی موافقت میکند.
بر اساس این طرح بخشهایی دیگر از فلسطین شامل نیمی از کرانه باختری و بخشی از بیتالمقدس شرقی که از نظر جامعه جهانی به دولت فلسطین تعلق دارد، به اسرائیل واگذار میشود، و در عوض اسرائیل با تشکیل کشور مستقل فلسطینی در نیمه دیگر کرانه باختری و تمام نوار غزه و تنها چند محله از بیتالمقدس شرقی موافقت میکند.
در جزئیات معامله قرن اینگونه آمده است که شهر ابودیس به جای بیتالمقدس به عنوان پایتخت فلسطین در نظر گرفته خواهد شد. همچنین طبق این طرح فلسطینیان باید از حق بازگشت به سرزمین خود که طبق قطعنامه ۱۹۴ شورای امنیت به رسمیت شناخت شده بود، صرف نظر کنند.
در این طرح مناطق، روستاها و محلههای عربی که عمدتاً فلسطینیان در آن سکونت دارند به حکومت خودگردان فلسطین واگذار خواهد شد و یک معبری نیز برای فلسطینیان برای تردد به مسجدالاقصی در نظر میگیرد.
این معامله شامل انتقال مالکیت محلهها و نواحی نزدیک به قدس مانند "بیت حنینا"، "شعفاط"، "کفر عقب" و "راس خمیس" به تشکیلات خودگردان فلسطین میشود. این طرح، پیشنهادی مبنی بر تشکیل کشور فلسطین در ابتدا در حدود نیمی از کرانه باختری، تمامی نوار غزه و برخی محلههای قدس از جمله " بیت حنینا"، "شعفاط" و اردوگاه آن، "راس خمیس" و "کفر عقب" مطرح میکند و در کنار آن، شهرک قدیمی و محلههای اطراف آن همچون "سلوان"، "الشیخ جراح" و "جبل الزیتون" را برای اسرائیل باقی میگذارد.
اطلاعات مرتبط با این تحرکات را پیشتر عزت الشابندر، نماینده سابق پارلمان عراق منتشر کرد. در این اطلاعات به نقش امارات متحده عربی در حمایت مالی از فعالیتهای خرابکارانه طی اعتراضات عراق و مسلح کردن چهار قبیله در الانبار برای تأسیس قدرتی بهمنظور جدا کردن این استان با عنوان کنفدرالیسم اشاره و تأکید شده بود که هدف از این طرح وارد کردن این استان به «معامله قرن» برای اسکان دادن آوارگان فلسطینی در آنجا است.
اگرچه پشتر دفتر سیاسی حماس اعلام کرده بود که ما مخالفت قاطع خود را با آنچه معامله قرن نامیده میشود، اعلام میکنیم و بر ادامه تظاهرات بازگشت تا تحقق اهداف آن تأکید میکنیم و نیز بر حق مشروع ملت فلسطین برای انجام همه انواع مبارزه مشروع تا نابودی اشغالگران اشاره کرده بود، اما شواهد نشان می دهد که این مخالفت ها در فرایند اجرای طرح چندان موثر نبوده است.
این را از آنجایی می توان مورد تأکید قرار داد که بنا به گمانه زنی روزنامه «اسرائیلهیوم» نزدیک به «بنیامین نتانیاهو» از مفاد معامله، سازمان های فلسطینی تهدید شده بودند که اگر طرح ترامپ را نپذیرند، آمریکا مانع از رسیدن کمک های بشر دوستانه کشورهای مختلف به فلسطینیان خواهد شد.
همانطور که پیشتر اشاره شد دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا روز سهشنبه هشت بهمن ۱۳۹۸ در حالی که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی را در کنار خود داشت، از طرح سازش تحمیلی موسوم به «معامله قرن» رونمایی کرد. ترامپ که در یک نشست خبری در کاخ سفید صحبت میکرد، رونمایی از این طرح را «گامی به سمت صلح» برای اسرائیل توصیف کرد و مدعی شد که این طرح به مقابله با «افراطگرایی» کمک میکند.
مروری بر واکنش های بین المللی در مورد این اقدام دولت آمریکا چهار رویکرد کلی را نشان می دهد که البته برای مقابله با این روند در پیش گرفته شده از سوی آمریکا کافی به نظر نمی رسد.
در رویکرد اول ایران و متحدانش در منطقه قرار دارند که قاطعانه این طرح را محکوم و آن را یک خیانت بزرگ می خوانند؛ موضعی که از سوی بازیگرانی مطرح می شود که اساساً با موجودیت اسرائیل مخالف هستند و نه معامله قرن بلکه موجودیت اسرائیل برای آنها محلی از اعراب ندارد.
در چارچوب این رویکرد و به طور مثال سیدعباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران طرح صلح تحمیلی آمریکا موسوم به "معامله قرن" را "خیانت قرن" در حق مردم فلسطین و امت اسلامی توصیف کرد و خواستار مقابله دولت ها و ملت های آزاده منطقه و جهان با این طرح ننگین شد.
در رویکرد دوم کشورهایی مثل ترکیه، مصر، قطر و اردن را باید مورد اشاره قرار داد که تلاش کردند ضمن ابراز مخالفت نرم با این معامله و ذکر نگرانی هایی خود، استمرار مذاکرات را راهکار نهایی حل تنش های میان اسرائیلی ها و فسلطینی ها مورد تأکید قرار دهند؛ رویکردی که از سوی بازیگرانی مطرح می شود که در سال های اخیر همواره تلاش کرده اند با اسرائیلی ها به یک تعامل دست یابند و از سویی نیز موافق مقابله با سیاست های آمریکا در منطقه نیستند.
در چارچوب این رویکرد و به طور مثال دستگاه دیپلماسی مصر بدون رد کردن معامله قرن مدعی شده است که باید کانالهایی برای ازسرگیری مذاکرات باز شود!
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه نیز اگرچه به شکل جدی تری نسبت به مطر با این طرح مخالفت کرد، اما همچنان درهای گفت و گو برا دولت آمریکا را باز گذاشت و اظهار داشت: در گفتوگوی تلفنی که با ترامپ داشتم به او گفتم اگر متن این طرح را برای ما بفرستید تا ببینیم داخل آن چیست آنوقت میتوانیم گامهایی که لازم است را برداریم.
وزارت خارجه قطر نیز روز چهارشنبه با انتشار بیانیه ای تأکید کرد که تلاشهای آمریکا برای یافتن راهحلی برای درگیری عرب-اسرائیلی باید در چارچوب مشروعیت بینالمللی باشند.
در رویکرد سوم باید آن دسته از بازیگران منطقه ای را قرار داد که نه تنها از این طرح حمایت می کنند، بلکه به صورت پنهانی در پیشبرد آن همراهی کرده اند؛ بازیگرانی مثل عربستان سعودی و امارات که اگرچه به صورت آشکارا چندان از معامله قرن حمایت نمی کنند، اما در پشت پرده در پیشبرد این طرح با آمریکایی ها همراه هستند.
در چارچوب این رویکرد و به طور مثال مقامات سیاسی عربستان سعودی در واکنش به معامله قرن از «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا بابت آنچه تلاشهای او «برای ایجاد صلح بین فلسطین و اسرائیل» می خوانند، حمایت کرده اند!
رویکرد چهارم را نیز باید در مورد بازیگران فرامنطقه ای و غیر اسلامی مثل روسیه، اتحادیه اروپا و... مرتبط دانست که نه تنها موجودیت اسرائیل و تهدیدهای آن برای جهان اسلام برای آنها نگران کننده نیست، بلکه در مورد این طرح نیز به واکنش های نرم و مشروط کردن آن به بررسی های بیشتر اکتفا کرده اند.
در چارچوب این رویکرد و به طور مثال سرگئی لاوروف، زیر امور خارجه روسی ضمن تأکید بر اینکه آمریکاییها ما را در جریان جزئیات معامله قرن قرار ندادهاند و آنها همیشه میخواهند به طور یکجانبه مشکلات را حل کنند، خواستار بررسی بیشتر این طرح در کمیته چهارجانبه بین المللی شده است.
هایکو ماس وزیر خارجه آلمان نیز روز چهارشنبه با صدور بیانیهای اعلام کرد: طرح آمریکا در مورد صلح خاورمیانه سوالهایی را ایجاد کرده که آن را با شرکایمان در اتحادیه اروپا به بحث خواهیم گذاشت. از سویی نیز بوریس جانسون نخست وزیر انگلیس از این طرح آمریکا حمایت کرده است.
در چنین شرایطی و با بررسی مواضع بازیگران مختلف و موثر که در چهار قالب بررسی شد، می توان مدعی آن شد که طرح معامله قرن حداقل روی کاغذ با شرایط مطلوبی برای اجرایی شدن رو به رو است.
پیشتر امید این بود که تحرک های شیطنت آمیز آمریکا در منطقه و به صورت مشخص تلاش های رئیس جمهور آمریکا برای اجرایی کردن معامله قرن و گسترش وسعت و توانمندی های اسرائیل در منطقه موجب بیداری اسلامی و وحدت کشورهای اسلامی جنوب غرب آسیا شود، اما با رویه ای که پیش آمده و مواضعی که اتخاذ می شود نباید به تحقق این مهم امید داشت!
به صورت مشخص می توان گفت این طرح آنقدر نگران کننده و تهدید آمیز است که شایسته بود کشورهای اسلامی به سرعت اقدام به تشکیل فوری اجلاس کنفرانس اسلامی کنند و از سویی نیز بازیگران موثر منطقه نظیر ایران، عربستان، ترکیه و مصر در گفت و گوهایی چهارجانبه و چند جنبه مخالفت جمعی خود را با این طرح اعلام کنند؛ نیازی ضروری که در چرایی عدم تحققش حداقل در شرایط کنونی نیاز به توضیح بیشتری نیست.
بر اساس شرایطی که مورد اشاره قرار گرفت، در دور جدید بازیگری های آمریکا در منطقه باید منتظر پیامدهای خسارت بار بیشتری بود و بسیار ساده لوحانه خواهد بود اگر معامله قرن و پیامدهای آن را محدود به شرق مدیترانه و اراضی اشغالی دانست و برای آن پیامدهایی در دیگر کشورهای اسلامی منطقه متصور نشد.
در صورت عدم مشاهده واکنش های قاطع کشورهای اسلامی این روند آغاز شده همچنین آمریکا و متحدانش را در منطقه تحریک خواهد کرد تا به زیاده خواهی های خود در جنوب غرب آسیا ادامه دهند و آرام آرام تهدیدهای جغرافیایی و ادعاهای ارضی خود را به دیگر کشورهای منطقه تسری دهند؛ روندی که می تواند آینده ژئوپلیتیکی آشفته و نگران کننده ای را پیش روی منطقه بگشاید.
به نظر می رسد مطالبه منطقی مسلمانان فارغ از شیعه و سنی نفی معامله قرن و تلاش جمعی برای مقابله با این طرح تنش آفرین باشد؛ طرحی که تمام خواست های اسرائیلی ها را در برگرفته است، اما در مقابل از داشته های کنونی فلسطینی ها نیز کم تر است و می تواند سرآغاز شکست های بزرگ دیگر برای جهان اسلام در مقابل نظام سلطه باشد.
*دکتری جغرافیای سیاسی و عضو تحریریه تابناک