استاد اقتصاد دانشگاه وایدنر آمریکا با تشریح عواقب سهمگین شیوع کرونا بر اقتصاد جهان گفت افزایش بیکاری، لطمه سنگین به تجارت خارجی کشورهایی مانند چین، و رکود و بیکاری ۲۰درصدی در آمریکا از جمله پیامدهای شیوع این ویروس است.
حمید زنگنه، استاد اقتصاد کلان و بانکداری دانشگاه وایدنر، در چستر پنسیلوانیای آمریکا و نگارنده کتابهای «سرمایهداری مدرن و ایدئولوژی اسلامی» (بههمراه سیروس بینا) و «اسلام، ایران و ثبات جهانی» است.
وی معتقد است دوران پرتلاطمی برای اقتصاد جهان در پیش است و با تنزل اقتصاد آمریکا، اقتصاد جهان را با خود پایین خواهد آورد.
او به احتمالهای موجود در خصوص رسیدن بیکاری در آمریکا حتی به 20 درصد اشاره میکند و بر این باور است که احتمال رشد منفی اقتصاد آمریکا یا در بهترین شرایط رشد صفر درصد وجود دارد.
زنگنه از رکود اقتصادی در انتظار کشورهای نفتی یاد میکند اما شوک وارده به کشوری مانند ایران را در این شرایط ملایمتر میداند، هرچند معتقد است که اقتصاد ایران فشارهای دوگانه تحریم و تبعات ویروس کرونا را توأمان تجربه میکند، هرچند این اقتصاددان بر این باور است که چنانچه سریعتر واکسنی برای کرونا یافت شود، افتها کمتر بوده و اقتصاد جهان سریعتر به روال عادی بازمیگردد.
وی راهکارهایی دارد که در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم به آنها اشاره شده است.
شیوع ویروس کرونا چه تأثیراتی در پی خواهد داشت؟
شرایطی که از همهگیری سریع ویروس کرونا (کوویدــ19) در دنیا بهوجود آمده است بیش از خود ویروس ضایعات داده است و فعلاً بهنظر میرسد با عواقب ناگوار و سهمگینی ادامه خواهند داشت. این واقعه را از چند زاویه میتوان تحلیل کرد: اول از همه مسأله بهداشتی و انسانی است که مسألهای جهانی است و بهخاطر ماهیت ویروس هیچ کشوری قادر به ممانعت از آن بدون همکاری همه کشورهای دنیا و دبلیو.اچ.او. (سازمان بهداشت جهانی) نیست. دوم آثار و عواقب اقتصادی آن است که آن هم مسألهای جهانی است و احتیاج به همکاری تنگاتنگ بینالمللی است. سوم پسآمدهای سیاسی و اجتماعی ناشی از این ویروس خواهد بود که درازمدت میباشند که کمتر جهانی است و باید با در نظر گرفتن امکانات فرهنگی و محلی بازرسی کرد. در هر حال نکاتی مشترک برای همه جوامع وجود دارند که میتوانند اجازه دهند که تجربیات یکدیگر برای همه مغتنم و قابل استفاده باشند.
ارزیابی شما از تأثیر شیوع ویروس کرونا بر اقتصاد جهان چیست؟
بیکاری در دنیا افزایش خواهد داشت ولی آمریکا با چاپ پول و پرداخت صدها میلیارد دلار سوبسیدهای مالیاتی و نقدی به مردم در جلوگیری از سقوط اقتصادی پیشقدم شده است. این اقدامات آمریکا برای کشورهای دیگر منجمله اروپا مقدور نیستند چون آزادیهای عملی مالی و پولی آمریکا را ندارند و در نتیجه شوکهای سنگینتری را باید متحمل شوند.
مهار تجارت خارجی و رفتوآمدها خصوصاً به چین بیش از همه لطمه خواهد زد. احتمال دارد که دنیا درهای خود را بهروی تجارت خارجی ببندند و رفتوآمدهای افراد و کالاها را شدیداً محدود کنند، برای مثال امروز مرزهای آمریکا و کانادا بهصورت نیمهبسته درآمد. این امکان ضربه عظیمی به کشوری مانند چین که اقتصادش بر مبنای تجارت خارجی بناست خواهد زد. کاهش واردات و ساخت آنها در داخل از طریق سیاستهای تضعیف پولها و در نتیجه افزایش رشد داخلی و صدور بیکاری به کشورهای مختلف از جمله سیاستهای مورد بحث امروز بعضی دولتها هستند، ولی این سیاستی است که همه میتوانند پیش گیرند ولی همه نمیتوانند موفق شوند چون هر دو طرف معامله نمیتوانند ارزش پول خود را کاهش دهند، در این زمان سیاستی عبث و غیرکارآمد خواهد بود.
تا به امروز بازار بورس نیویورک از 29500 به 19500 تنزل کرده که نماینده ترس و هراس مردم میتواند باشد، بهعلاوه، این بهمعنی از دست دادن مقدار قابل توجهی از ثروت مردم کوچه و بازاری است که از این طریق زندگی خود را اداره میکنند، در نتیجه مردم از مصرف خود بهشدت کاهش دادهاند که نوید نیکی برای اقتصاد مصرفی آمریکا نمی دهد و وقتی امریکا مصرف نمی کند دنیا بازار برای صادرات ندارد.
یکی از نگرانیهای اولیای امور این بوده که نوسانات اقتصادی در بازار بورس به اقتصاد حقیقی سرایت و لطمه نزند. به نظر می رسد که این نگرانیها به حقیقت مبدل شده اند و اقتصاد حقیقی امریکا و در نتیجه اقتصاد جهان را متاثر کرده و به این دلیل دوران پر تلاطمی در پیش خواهد بود. حتی وزیر خزانه داری امریکا گفته است که بیکاری در امریکا ممکن است به 20 درصد نیز برسد که بسیار دوراز ذهن است. ولی رکود اقتصادی را همه انتظار دارند و همانطوری که معمولا گفته می شود وقتی امریکا عطسه میکند دنیا تب خواهد کرد. بدین معنی که اگر اقتصاد آمریکا تنزل کند اقتصاد جهان را با خود پائین خواهد آورد. به احتمال زیاد اقتصاد حقیقی امریکا حداقل در نیمه اول سال مسیحی رشد منفی و در بهترین شرایط رشد صفر در صدی داشته باشد مگر اینکه کاهش فاحش قیمت نفت و تزریق این همه پول و سوبسید ها به بانکها و مردم معجزه ای خارج از انتظار به وقوع بیاورند.
البته اگر واکسن و راه علاجی برای این ویروس یافته شود تمام این حدسها موردی نخواهند داشت و به همان سرعت که بازار بورس و اقتصاد حقیقی افت کرده اند تغییر مسیر خواهند داد و به روال عادی بازگشت خواهند کرد.
ارزیابی شما از وضعیت اقتصادی ایران در پی شیوع ویروس کرونا چیست؟
ایران از جمله کشورهایی است که در معرض خطرهمه جانبه است. ایران در زیر فشار تحریمها ضربه دوگانه ای می خورد. اقتصاد ایران قبل از این ویروس در ورطه خطرناکی بود و این ویروس و عواقب آن شیب تنزل را بیشتر کرده است. تنزل فاحش قیمت نفت (امروز به 22 دلار رسید) تمام کشورهای نفتی را به رکود می برد ولی این شوک برای ایران ملایم تر و در نتیجه کمتر از تمام کشورهای دیگر لطمه خواهد خورد چون صادرات چندانی با مقایسه با عربستان و سایر کشورهای ساحلی خلیج فارس نداشت ولی به هر حال قابل توجه باید باشد.
در این شرایط چه باید کرد؟
دراین مقطع زمانی، قبل از هر چیز، مهمترین وظیفه دولتها آرامش و اطمینان دادن به شهروندان است که سلامت جسمی و اقتصادی آنها را به هر قیمتی تامین خواهند کرد و دراین کار به هیچ عنوان سهل انگاری نخواهند کرد. مردم باید مطمئن باشند که هیچ ایدوئولوژی سیاسی و ... باعث جلوگیری در انجام این امرنخواهد شد. دراین مورد جلب اعتماد و اطمینان مردم برای اجرای دستورات دولت و جلوگیری ازتسری و شیوع دادن ویروس بطور تصاعدی کمال اهمیت را دارد.