به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه جوان، درست یک سال پیش بود که رهبر معظم انقلاب در جمع استادان زبان و ادب پارسی و شاعران جوان و پیشکسوت از وضعیت زبان فارسی در کشور گلایه کردند: «من از صداوسیما گلهمندم، به دلیل اینکه به جای ترویج زبان صحیح و معیار و زبان صیقلخورده و درست، گاهی زبان بیهویت و تعابیر غلط و بدتر از همه تعابیر خارجی را ترویج میکند. انتشار فلان لغت فرنگی یک مترجم یا نویسنده از تلویزیون، موجب عمومی شدن آن لغت و آلوده شدن زبان به زوائد مضرّ میشود. نگذارید زبان فارسی دچار فرسودگی و ویرانی شود.» رهبری در آن دیدار همچنین از ولنگاری زبانی و ساخت لفظی بسیار نازل برخی ترانهها و پخش آنها از صداوسیما در سریالها نیز انتقاد کردند: «زبان فارسی قرنهای متمادی است که عمدتاً به وسیله شاعران بزرگ حفظ شده و اینگونه سالم و فصیح به دست ما رسیده است، بنابراین ما باید حرمت زبان را حفظ کنیم و اجازه نداریم با بیمبالاتی آن را به دست فلان ترانهسرای بیهنر بدهیم که الفاظ را خراب کند و بعد نیز با پول بیتالمال در صداوسیما و دستگاههای دولتی و غیردولتی پخش شود.» همین بیانات صریح موجب شد تا صداوسیما کمیتهای برای حفظ، ترویج و پاسداشت زبان فارسی تشکیل دهد، اما به نظر میرسد این کمیته از ۳۱ اردیبهشت تا امروز دستاورد قابلتوجهی در این امر جز پایش مجریان نداشته است.
سریالهایی که همچنان آسیبزا هستند
یکی از آسیبهای جدی که به زبان فارسی وارد میشود از ناحیه سریالهای تلویزیونی است،به ویژه در برخی سریالهای طنز که بدون هیچ محدودیتی نویسندهها دست به اختراع واژههای نامأنوس میزدند و طولی نمیکشید که این واژهها در میان مردم کوچه و بازار رونق میگرفت و زبان به زبان میچرخید و جایگاهی در زبان محاوره برای خود دست و پا میکرد و مدیران سازمان صداوسیما نیز از دور صرفاً تماشاگر بودند و احتمالاً از اینکه میدیدند سریالهای تولیدی آنها در جامعه تاثیرگذار است خرسند هم میشدند.
پس از گلایه رهبر انقلاب انتظار میرفت اقداماتی جدی، ریشهای و ساختاری برای اعتلا و ارتقای زبان فارسی انجام گیرد، اما طبق معمول اعلام شد در این ارتباط کمیتهای در رسانه ملی ایجاد شده و پس از مدتی همه چیز به دست فراموشی سپرده شد. معلوم نیست کمیتهای که در صداوسیما تشکیل شد چقدر روی متن سریالهای تلویزیونی حساسیت دارد و اصلاً سازوکاری برای رصد این مسئله وجود دارد یا خیر، اما با کمی دقت در وضعیت فعلی سریالها میتوان گفت که نظارت جدی روی متن سریالها نیست به ویژه اینکه برای مثال درباره سریال پربینندهای، چون پایتخت ۶ عنوان شد که متن آن بدون طی مراحل همیشگی و با دور زدن قواعد رایج به مرحله تولید رسیده و غلبه و نفوذ اسپانسرها بیش از هر سازوکاری دست بالا را داشته است و در فضایی که روح تجارت و بازار بر همه شئون صداوسیما سایه انداخته پاسداشت زبان فارسی به طور عادی یا دغدغه هیچ کس نیست یا حاشیهایترین مسئله مدیران سازمان است.
آسیب به زبان فارسی فقط به سریالهای تلویزیونی محدود نمیشود.مجریهای صداوسیما نیز به تنهایی بار زیادی از حمله به زبان فارسی را به دوش میکشند و دراین باره سال پیش از میان برخی مجریان آنهایی که بیشتر به زبان فارسی اهتمام نشان دادند،تقدیر شد و شاید این تنها اتفاقی بود که دراین رابطه نمود پیدا کرد و به سرعت نیز به حاشیه رفت. بررسیها نشان میدهد صداوسیما از ۳۱اردیبهشت سال گذشته به صورت حرفهای به جز پایش مجریان کاری در این حیطه انجام نداده است. در کنار مجریها، اما خیلی از افرادی که به عنوان متخصص و کارشناس مسائل مختلف مدعو صداوسیما هستند، جزو دسته آسیب زنندگان به زبان فارسی محسوب میشوند.
ظاهراً هیچ دستورالعمل یا الزامی به آنها برای رعایت زبان فارسی ارائه نمیشود چراکه بسیاری از آنها با افتخار از واژهها و کلمات زبانهای بیگانه استفاده میکنند و مجریهای محترم نیز هرگز تذکری به این افراد نمیدهند. همه اینها نشان میدهد نسبت به پاسداشت زبان فارسی در صداوسیما تساهل زیادی وجود دارد و به این دغدغه رهبر انقلاب نیز مانند بسیاری از مسائل دیگر صرفاً به شکل بخشنامهای و رفع تکلیفگونه نگاه میشود و اگر غیر از این بود ما در یک سال اخیر شاهد تغییرات ملموس به سود ارتقای زبان فارسی در رسانه ملی بودیم.
سایه تجارت و سرمایه بر زبان فارسی
آگهیهای پرحجم تبلیغاتی بستر دیگری برای هجمه به زبان فارسی در صداوسیما هستند.در این باره البته وزارت ارشاد هم کوتاهیهای زیادی به خرج میدهد. دستورالعملی که وزارت ارشاد برای تبلیغات وضع کرده و صداوسیما نیز باید به آن پایبند باشد نشان میدهد کسی این موضوع را جدی نمیگیرد و دراین باره نیز به نظر میرسد نظارتها و حساسیتهای لازم وجود ندارد. استفاده زیاد از واژههای بیگانه همچنان در تبلیغات تلویزیونی بیداد میکند و به نظر میرسد در این میدان که عرصه تجارت است، پول و درآمد دغدغه اصلی است.