مدیریت دو شبکه افق و مستند در شرایطی دستخوش تغییر شد که به جای انتصاب مدیر برای این شبکهها، برای آنها سرپرست منصوب شد؛ اتفاقی که نشان میدهد، تغییرات در این دو شبکه شتابزده رقم خورده و فرصت تعیین گزینه قطعی نبوده است؛ اما چه اتفاقی افتاده که یکباره این تغییر رقم خورده است؟
به گزارش «تابناک»؛ مرتضی میرباقری، معاون سیمای سازمان صداوسیما در احکام جداگانهای، سلیم غفوری از مدیریت شبکه مستند به سرپرستی شبکه افق برد و مجتبی موسوی مدیر طرح و برنامه شبکه مستند را سرپرست این شبکه نمود و در عین حال به جلال غفاری مدیر پیشین شبکه افق ـ که طول دوره مدیریتش در این شبکه از یک سال و اندی تجاوز نکرد ـ پست تازهای نداد. هرچند در مجموعه انتصابات صداوسیما تغییر مدیران شبکهها، امری مرسوم است، کیفیت این انتصابها محل تامل است و نشان از یک پشت پرده دارد که دیر یا زود علنی میشود.
روند مرسوم برای انتصاب مدیران در سازمان صداوسیما این گونه است که باید هر پست استعلام اخذ شود، که حالا یا فرصت اخذ استعلام نبوده و باید سریع تغییرات در مدیریت شبکهها رقم میخورده و یا تغییر آنچنان پرشتاب و اجتناب ناپذیر بوده که فرصت جمع بندی روی گزینه نهایی برای مدیریت شبکهها وجود نداشته و در نهایت تصمیم گرفته شده تا زمات تعیین گزینه نهایی، وضعیت مدیریت شبکهها با حکم سرپرستی تثبیت شود.
مدیریت شبکه مستند در چند سال اخیر با نقدهای جدی همراه بود که بخشی از این نقدها به نوع تامین اعتبار و خرید مستند از گروههای محدود بود، به گونهای که این شائبه نزد برخی ناظران مطرح شده بود که آیا شبکه مستند به شکل محفلی اداره میشود؟ این دسته بندی حتی باعث شده بود برخی مستندسازان سازنده مضامین مرتبط با اهداف نظام نیز از برخورداری از فضای این شبکه محروم شوند.
شاید همین رویکرد باعث شد شبکه مستند که یک ظرفیت فوق العاده را در اختیار داشت، نتواند به موقعیت مورد انتظار دست یابد و اکنون مشخص نیست، رویکرد غفوری در شبکه افق نیز چنین خواهد بود و اساساً او به عنوان مدیر شبکه افق حکم قطعی مدیریت خواهد گرفت؟ نکته قابل تامل اینکه جایگزین غفوری در شبکه مستند نیز از سوابق وسیعی از حوزه مستند برخوردار نیست و جزو چهرههای سرآمد عرصه مدیریت فرهنگی یا جزو چهرههای برجسته مستندسازی نیست که این خطر را افزایش میدهد، شبکه مستند از موقعیت کنونیاش نیز متزلزلتر شود.
شبکه مستند در دوران پیشتر، توانسته بود طیف وسیعی از مستندسازان با گرایش های فکری متفاوت را جذب نماید و بدین ترتیب، توجه ویژهای در حوزه عمومی به این شبکه صورت پذیرفته بود. این اتفاق از آن جهت اهمیت داشت که رقابت چشمگیری میان شبکههای ماهوارهای فارسیزبان برای تامین محتوا از طریق خرید مستندهای ایرانی وجود دارد و قاعدتاً وقتی شبکه مستند به وظیفه خود در خرید و پخش وسیع مستندهای طیفهای مختلف اهتمام نورزد، بستر مساعد را برای آن شبکهها فراهم کرده است.