در صورت مواجهه با این پرسش که «کار بیمه چیست؟» بیشتر مردم احتمالاً میگویند که کارکرد بیمه این است که از ما در برابر ابعاد مالی وقایعی نظیر مرگ زودهنگام، جراحت، از دست دادن اموال، از دست دادن توانایی کسب درآمد محافظت کند. یا به عبارت سادهتر، اگر به موجب اتفاقی ضرر مالی ببینیم بیمه برای جبران آن خسارت به کمک ما میآید. اینها درست است، اما همه چیز نیست.
نقش صنعت بیمه در اقتصاد بسیار فراتر از این است. برای مثال میتوان به میلیونها فردی اشاره کرد که در کشور ما و در هر کشور دیگری در این بخش شاغلاند. حتی میتوان به سهم عظیم این صنعت از مالیات و تولید ناخالص ملی کشورها نگاه کرد. روشهای مختلفی را که صنعت بیمه از طریق آن خود را در بطن اقتصاد هر کشوری قرار داده و به رشد آن کمک میکند میتوان ذیل سه دستۀ کلی تقسیم بندی کرد: ایمنی و امنیت؛ ثبات اقتصادی و مالی؛ و توسعه.
در این یادداشت سعی خواهم کرد تا تحت این عناوین، ۱۰ راهی را که بیمهگران و بیمههای اتکایی از طریق آنها به رشد اقتصادی کمک میکنند توصیف کنم.
ایمنی و امنیت
۱) بیمهگران، امدادگران مالی هستند
بیمه از طریق تسریع روند بهبود بیمهگزاران یا ذینفعان به رشد اقتصادی کمک میکند. هر زمان که در قرارداد بیمه ضرر و زیانی تحت پوشش باشد، بیمهگر بعد از ادعای خسارت توسط بیمهگزار یا ذینفع خسارت وی را پرداخت میکند. سرعتِ بالای دریافت خسارت از بیمهها در مقایسه با انتظار برای کمکهای دولتی یا شکایتهای قانونی و... موجب میشود که بیمهگزار بتواند در کمترین زمان ممکن خسارت خود را جبران کند و دوباره سرپا شود و زندگی و یا کسبوکارش را به حالت عادی برگرداند و این در بازسازی اقتصادی بسیار مهم است.
برای مثال، در سال ۲۰۱۷ صنعت بیمۀ آمریکا، حدوداً ۱.۵ تریلیون دلار (به طور متوسط ۱۲۵ میلیارد دلار در ماه) به بیمهگزاران و ذینفعان پرداخت کرد و این به این معنی است که آنها میتوانند زندگی، اموال، کسبوکارهایشان را با سرعت بیشتری بازسازی کنند و از خدمات سلامتی که نیاز دارند بهرهمند شوند. بیمههای سلامت ۵۸۹.۹ میلیارد دلار، بیمههای عمر ۵۹۰.۳ میلیارد دلار و بیمههای عمومی (در حوزۀ بیمه خسارت یا دارایی) ۴۱۴.۶ میلیارد دلار به بیمهگزاران یا ذینفعان آنان پرداخت کردند.
خسارتهایی که توسط بیمهگران پرداخت میشود، فقط به کسانی که زیان دیدهاند کمک نمیکند؛ بلکه علاوه بر تأثیر مستقیم، تأثیرات غیر مستقیمی هم دارد. برای مثال، بسیاری از خسارتهای پرداخت شده در نهایت به صنف تعمیرکاران خودرو و صافکاریها و نقاشیها میرسد. یا به بخش ساخت و ساز و نقاشی ساختمان و اصنافی از این دست برمیگردد؛ و یا در بیمارستانها، کلینیکها و بخش سلامت و بهداشت هزینه میشود. هر کدام از این کسبوکارها نیز به نوبۀ خود گوشهای از اقتصاد کشور را میگردانند و مالیات میدهند و اشتغال ایجاد میکنند و برگشت این مبالغ به این بخشها به تداوم آنها کمک کرده و رشد اقتصادی را تحریک میکند.
اما باورهای غلطی هم وجود دارد که به رونق صنعت بیمه لطمه میزند و از آن بدتر ممکن است در مواقع اضطرار و به وقت حادثه، زندگیهایی را به ویرانی بکشاند. بسیاری از افراد معتقدند که نیازی به بیمه ندارند و فقط از بیمههای اجباری مانند شخص ثالث استفاده میکنند. علت این مقاومت دو باور اشتباه و خطرناک است؛ این دسته از افراد یا فکر میکنند که احتمال حادثه دیدنشان بسیار کم است و یا متصور میشوند که در صورت بروز حوادثی با وسعت زیاد، سازمانهای دولتی به آنان کمک خواهند کرد. بسیاری از رانندگان، خودروی خود را بیمه بدنه نمیکنند، چون احتمال تصادف کردن و یا صدماتی از این دست را کم میدانند. مغازهداران بسیاری کسبوکار خود را در برابر آتشسوزی بیمه نمیکنند، چون هم احتمال رخ دادن آن را کم میدانند؛ هم متصور خواهند شد که دولت یا سازمانهای دولتی در صورت بروز حوادث اینچنینی موظف به کمک هستند. اما چه این حوادث تصادفهای کوچک باشند، چه آتشسوزی صنایع و ساختمانهای بزرگ دولتی، چه بلایای طبیعی، دولتها در اغلب کشورها یا هیچ تعهدی ندارند یا تنها میتوانند در قالب وام و تسهیلاتی از این دست به خسارتدیدهها کمک کنند و بازپرداخت این وامها خود دردسری دیگر است. اهمیت صنعت بیمه برای بازگرداندن کسبوکارها و افراد به چرخۀ زندگی و تولید در اینجا بروز پیدا میکند. پیشرفت تکنولوژی و تسریع چرخش اطلاعات هم در اینجا به کمک صنعت بیمه آمده و بیمهگران میتوانند با سرعت بسیار بالایی به پروندۀ بیمهگزاران رسیدگی کنند و کمک کنند تا افراد و مشاغل، زودتر به وضع عادی برگردند.
۲) بیمهگران کاهشدهندۀ ریسک هستند
بیمهگران برای آموزش مشتریان و مردم در موارد مختلفی، اطلاعات زیادی جمعآوری و تحلیل میکنند و دانش مالی و غیر مالی خود را منتشر میکنند. طیف وسیعی از متخصصان را برای پیشگیری از خسارت به کار میگیرند (مهندسان ایمنی و متخصصان پیشگیری از آتشسوزی) و برای کاهش احتمال پرداخت خسارت به بیمهگزاران، در راستای کاهش ریسک بروز خطر پژوهش میکنند. برای مثال بخش بیمۀ سلامت در تمام کشورهای دنیا همچنان برای آگاهی مردم از مضرات استعمال دخانیات، داروهای برپایۀ مرفین و استفادۀ بیرویه از آنتیبیوتیکها تلاش میکنند. در بخش بیمۀ اموال و داراییها، بیمهگران میزان توانایی و قابلیتهای آتشنشانیهای هر محل را بررسی میکنند و نواقص آنها را پیدا میکنند و این به بهبود سیستم آتشنشانی کمک میکند. همین سیستم ارزیابی و رتبهبندی در بسیاری از کشورهای دنیا در مورد محلهها، ساختمانها، آتشنشانیها و سایر موارد انجام میشود و عواملی نظیر احتمال بروز بلایای طبیعی مانند طوفان، سیل و... در هر محل بررسی میشود و بیمهگزارانی که در محیطهایی با ریسک کمتر زندگی میکنند حق بیمههای کمتری نیز میپردازند.
این نوع تحقیقات و چنین سیستمهای ارزیابی و رتبهبندی هرچه بیشتر گسترش یابند، انگیزه را برای بهبود شرایط افزایش خواهند داد و منجر به رشد فضای کسبوکار و زیست میشوند.
ب) ثبات اقتصادی و مالی
۳) بیمهگران محافظان سرمایهاند
بیمهگران به باثبات ماندن اقتصاد کمک میکنند، به ویژه در بحرانهای اقتصادی. شرکتهای بیمه از اساس با بانکهای سرمایهگذاری و تجاری تفاوت دارند و این تفاوت را میتوان در آمار ارزش افزودۀ آنها در زمان بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ شاهد بود. از سال ۲۰۰۷ که رکود اقتصاد شروع شد تا سال ۲۰۱۶ که اثرات آن همچنان به قوت خود باقی بود، تنها یک سال (سال ۲۰۰۸) بود که سهم صنعت بیمه در تولید ناخالص ملی آمریکا منفی بود و در باقی سالها بیمهگران مشارکتی مثبت و سازنده در تولید ملی داشتند. این در حالی است که بانکها در همان بازه، ۷ سال با رشد منفی را تجربه کردند.
نکتۀ دیگری که بیمهگران را به یکی از مهرههای اصلی برای حفاظت از سرمایه و ثبات اقتصادی تبدیل میکند، این است که تعداد خیلی کمی از بیمهگران دچار وضعیت ضعف و ورشکستگی کامل میشوند. برای مثال، طبق گزارش شرکت AM Best، بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۶ تنها ۸۹ بیمهگر در آمریکا دچار وضعیت ورشکستگی شدند. اما در همان بازۀ زمانی، ۵۲۵ بانک ورشکست شده و مدیریتشان به «شرکت بیمه سپرده فدرال» واگزار شد.
۴) بیمه شانه به شانۀ سیاستهای اجتماعی ایستاده است
بیمه به اهداف اقتصادی-اجتماعی کمک میکند و مواقعی هست که لباس نهادی اجتماعی را به تن میکند و نفع عمومی را ترویج کرده و به حفظ نظم اجتماعی کمک میکند. بهترین مثال در این مورد همین بیمۀ شخص ثالث است که قانون آن را برای تمام وسایل نقلیه موتوری اجباری کرده است. در نتیجۀ این اجباری بودن، در سال ۱۳۹۴ مبلغ ۷۰۷۳ میلیارد تومان حق بیمۀ عایدشده در بخش بیمۀ شخص ثالث و مازاد بوده است و این مبلغ نشاندهندۀ نقش بسیار مهم بیمه در فرآیند بازیابی سلامت جسمی و مالی خسارت دیدگان است. به لطف بیمههای اینچنینی است که افراد میتوانند با خیالی راحت از خانه به محل کار رانندگی کنند و کامیونها بار خود را در سراسر کشور جابهجا کنند و نگرانی از احتمال بروز حادثه و ورشکستگی مالی نداشته باشند؛ اینها همه منافع مستقیم و غیر مستقیمی است که لازمۀ داشتن اقتصادی سالم است.
همچنین، در صورت گسترش و توسعۀ بیمههای سلامت و غرامت برای کارگران، هم کارگران نفع خواهند برد و هم کارفرمایان. بیمههای سلامت و غرامت تعهد میکنند در صورت بروز بیماری یا جراحت در نیروی کار، هزینههای بازیابی سلامت وی را پرداخت کنند و غرامتی هم برای زمان از دست رفتهای بدهند که میتوانسته صرف کسب درآمد شود. به این طریق نیروی کار در سریعترین حالت ممکن سلامت خود را باز خواهد یافت و به بازار کار برخواهد گشت و کارفرما نیز خطر مواجه شدن با یک شکایت قضایی از طرف نیروی کار را کاملاً از بین میبرد و هزینههایی که باید در این راه بکند را نیز برای خود قابل پیشبینی میکند. در صورتی که این نوع از بیمهها گسترش یابد و یا حتی توسط قانون اجباری شود، بیمهگران خصوصی که انگیزۀ اقتصادی برای کاهش هزینههای خود دارند، برای کاهش ریسک جراحت و بروز حادثه در محیط کار دست به کار خواهند شد و کارفرمایان از مزایای تجربۀ آنان در کاهش ریسک محیط کار بهرهمند میشوند.
۵) بیمهگران زنجیرۀ تأمین را پایدار میکنند
در دنیای مدرن امروز، صنایع و مشاغل همگی به زنجیرۀ تأمین و به یکدیگر اتکا میکنند. فروشگاههای کوچک و بزرگ برای دریافت اجناسی که میفروشند به تولیدکنندگان و شرکتهای پخش اتکا میکنند و تولیدکنندگان برای فروش اجناس خود به این فروشگاهها متکی هستند. تولیدکنندگان همچنین به دیگرانی اتکا میکنند که عرضهکنندۀ مواد خام یا قطعات مورد نیازشان هستند و یا آنها را از سایر کشورها وارد میکنند.
این درهمآمیختگی مزایای بسیاری دارد و خطرهای بسیاری هم؛ این مزایا و خطرها از دل پیشرفت سریع فناوری (برای مثال محاسبات پیشرفته و ارتباطات از راه دور) بیرون میآید که منجر به رشد بیش از پیش وابستگی متقابل اقتصادی میان بازارها و کشورها میشود. گزارشهای سازمان تجارت جهانی نیز موید این رشد روزافزون است؛ طبق گزارش این سازمان، ارزش تجارت جهانی کالاها و خدمات تجاری در سال ۲۰۱۵ دو برابر سال ۲۰۰۵ بوده است.
تجارت جهانی محرک تولید و مصرف است و این دو کنار هم عامل رشد اقتصادی و بهرهوری هستند. این نفع زیادی برای جوامع به همراه آورده است؛ اما خطرات و هزینههایی را هم بر ما تحمیل خواهد کرد. هر چه یک سیستم سریعتر و پیچیدهتر میشود، آسیبپذیرتر نیز خواهد شد. همانطور که پیتر زویفل و رولند آیزن در کتاب دانشگاهی خود تحت عنوان «اقتصاد بیمه» متذکر میشوند، «هرچه یک فناوری پیشرفتهتر باشد، دامنۀ خطای قابل پذیرش کمتر و کمتر خواهد شد چراکه در این صورت، تصادفات و شکستهای مدیریتی عواقب سنگینتری خواهند داشت.»
سازمان استاندارد بریتانیا گزارش داده است که در سال ۲۰۱۵ اختلالات بروزیافته در زنجیرۀ تأمین چیزی حدود ۵۶ میلیارد دلار هزینه به بار آوردهاند. مطالعۀ دیگری در آمریکا مشخص کرده است که در دورۀ مورد پژوهش، ۴۱ درصد کسبوکارها دست کم یک اختلال را به دلیل مشکلات غیرمترقبه در بخش آیتی یا ارتباطات از راه دور، در زنجیرۀ تأمین خود تجربه کرده اند، ۲۱ درصد آنان به دلیل اختلال در شبکۀ حمل و نقل، ۱۹ درصد به دلیل ناآرامیهای اجتماعی و یا دعاوی، و اغلب آنان به دلیل چرخشهای آب و هوایی چنین اختلالاتی را تجربه کردهاند.
با ظهور فناوری، پیچیدگی و وابستگی متقابل افزایش مییابد و با افزایش این دو، ریسک بالا میرود و به همین دلیل هم حق بیمه بیشتر میشود. بیمهگران در دنیا بیمهنامههای «بازایستی کسبوکار» و «بازایستی تکمیلی کسبوکار» را ارائه میدهند که ما در کشور خود یا اصلاً نمیبینیم یا به صورت جدی درگیر آن نمیشویم. این نوع از بیمهها میتوانند اثرات مخرب و زیانبار حوادث غیرمرتقبهای که زنجیرۀ تأمین را دچار اختلال میکند، کاهش داده و موجب ثبات و امنیت اقتصادی برای کشور و فعالان اقتصادی گردد.
۶) بیمهگران به سیالبودن سرمایه کمک میکنند
تصور کنید اگر بیمۀ شخص ثالث اجباری نبود، اما قانونی وجود میداشت که دارندگان وسایل نقلیۀ موتوری را مجبور میکرد تا مقداری پول را برای همیشه برای پوشش خسارتهای احتمالی ناشی از تصادفات کنار بگذارند. این سناریوی خیالی دو ایراد اساسی دارد. اولاً، مبلغی که فرد باید کنار بگذارد باید حوادث مختلفی را پوشش دهد؛ از شکستن آینۀ خودرو تا خسارتهای سنگین جانی. پس لازم است مبلغ زیادی کنار گذاشته شود. ثانیاً، نحوۀ اجرای این قانون و اجبار کردن تمام دارندگان وسایل نقلیه بسیار دشوار خواهد بود. اما جالب اینجاست که یکی از ایالتهای آمریکا وضعیتی مشابه سناریوی خیالی ما دارد؛ ایالت نیوهمپشایر. با این حال، رانندگان این ایالت متوجه ایراد اساسی این سناریو بوده و بیش از ۹۰ درصد آنان خودروهای خود را بیمه کردهاند.
در واقع، کاری که بیمه در این مورد میکند این است که دیگر نیاز نیست هر کس مبلغ زیادی را برای پوشش خسارتهای احتمالی کنار بگذارد و نتواند از آن استفاده کند. با پرداخت مبلغی بسیار کمتر به عنوان حق بیمه، از پوشش کاملتری نیز برخوردار میشود. برای مثال، با یک تحلیل هزینه-فایدۀ ساده همه میدانند که پرداخت حق بیمۀ آتشسوزی به صرفهتر از آن است که یک میلیارد تومان وجه نقد یا سرمایه را برای پوشش دادن یک آتشسوزی احتمالی کنار بگذارند.
به جای اینکه مبالغی در انتظار حادثه کنار گذاشته شوند، میتوانند در راه دیگری صرف شوند. در این مورد خاص، بیمه بازوی سرمایهگذاری و پسانداز اقتصاد را تحریک میکند و کسبوکارها و مصرفکنندگان میتوان سطح بالاتری از مصرف را داشته باشند و با اطمینان خاطر بیشتری برنامهریزی کنند.
یکی دیگر از کارکردهای مشابه بیمه در بخش بیمۀ عمر است. افراد و جوامع همیشه هراس این را دارند که با پیری جمعیت و گذشتن از سن جوانی جامعه، افراد زیادی بیشتر از درآمد کسبکرده و پسانداز خود زندگی کنند یا به زبان ساده، پساندازشان یا طرح بازنشستگیشان کفاف سالهای بلند عمرشان را ندهد. صنعت بیمه در قالب بیمۀ عمر تنها محصول مالی موجود را ارائه میکند که ریسک این اتفاق را تماماً از فرد بیمهگزار به بیمهگر منتقل میکند. نفع این نوع بیمه برای فرد واضح است؛ و نفع اجتماعی آن نیز آسودگی از وضع أسفناک نسلی از فقرای پیر است.
ج) توسعه
۷) بیمهها به ساخت و توسعۀ محلات و شهرها کمک میکنند
در اغلب انواع بیمهها، حق بیمه قبل از دریافت هرگونه خسارت و طرح ادعا دریافت میشود، بنابراین بیمهگران میتوانند بیشتر عایدی خود را از حق بیمه به سرمایهگذاریهای میانمدت و بلندمدت تبدیل کنند. برای مثال، در پایان سال ۲۰۱۷، صنعت بیمۀ آمریکا داراییهای نقد و سرمایهگذاری شدهاش معادل ۵.۸ تریلیون دلار بوده است. بخش اعظم سرمایهگذاریهایشان (۴.۱ تریلیون دلار) در قالب اوراق بهادار بوده است و ۵۱۲ میلیارد دلار آن سهام عادی و ۴۹۵ میلیارد دلار آن وام مسکن و ۳۸۸ میلیارد دلار آن سرمایهگذاریهای نقد و کوتاه مدت بوده است.
صنعت بیمه، در قامت سرمایهگذار، نقش مهمی را در بازار اوراق بهادار و اوراق قرضۀ دولتی به عهده میگیرد. در همان دورۀ مذکور، ۵۶۲ تریلیون دلار از سرمایهگذاری صنعت بیمۀ آمریکا در قالب اوراق قرضۀ شهرداریها و اوراق محلی بوده است که این رقم ۲۸ درصد کل این اوراق را تشکیل میدهد. به عبارت دیگر توسعۀ خدمات شهری و محلی بر پایۀ این سرمایهها بوده که ۲۸ درصد آن را صنعت بیمه فراهم کرده است.
به واسطۀ سرمایهگذاریهای بزرگ و کوچک در سطح محله، شهر و کشور، بیمهگران به رشد و توسعۀ اقتصاد، محلات و شهرها کمک میکنند و هزینههای استقراض را از طریق افزایش سرمایهگذاری کاهش میدهند که این به خودی خود در بلند مدت منجر به کاهش نرخ مالیاتی و افزایش اشتغال و رشد اقتصادی میشود.
۸) بیمهها بهبود زیرساختها را ممکن میکنند
پیمانکاران کوچک و بزرگ در پروژههای خود، چه ساخت یک ساختمان ۴ طبقه باشد چه ساخت کیلومترها جاده یا پلها و تونلهای طولانی، ریسک جبران خسارت از جیب خود را نمیپذیرند. چراکه هر حادثه و اتفاقی ممکن است رخ دهد؛ بنابراین لازم و ضروری است تا پیمانکاران از بیمهنامۀ مقتضی برخوردار باشند تا بتوانند از پس هر حادثهای برآیند؛ هر زیانی که ممکن است به اموال یا تجهیزات وارد آید یا هزینههایی که دعاوی حقوقی ممکن است بر آنان تحمیل کند یا هزینۀ جراحتهای جسمانی. بیمهها همچنین برای گردهماییها و رویدادهای بزرگ اجتماعی استفاده میشوند و ریسک اینکه حامیان مالی رویدادهای عمومی بخواهند از جیب خود خسارات احتمالی را پرداخت کنند، پوشش میدهند. از ساخت تونلها و بزرگراههای تهران گرفته تا کنسرتها و راهپیماییها، صنعت بیمه تسهیلگر برگزاری و انجام آنهاست.
۹) بیمهگران کاتالیزور نوآوری هستند
ما در دنیایی زندگی میکنیم که به صورت مداوم در حال تکامل و تغییر و پیشرفت است و هر چه جلوتر میرویم، سرعت این تغییرات بیشتر میشود. چه در کشورهای در حال توسعه زندگی کنیم چه در کشورهای توسعهیافته، این پیشرفتها ریسکهای جدیدی را نیز به همراه خود میآورند؛ مثلا ریسکهای برآمده از نانوتکنولوژی، شکست هیدرولیکی، سایبرتکنولوژی، مهندسی ژنتیک و محصولات تراریخته تا سفرهای فضایی برای مردم عادی که ممکن است در سالهای نه چندان دور فراهم شود. بیمهگران میتوانند کمک کنند تا با کاهش ریسکهای مربوط به این پیشرفتها و پوشش خسارات احتمالی، این نوآوریها سریعتر به بازار ورود کنند.
برای مثال، علم نانوتکنولوژی کاربردهای زیادی دارد، از داروسازی، حمل و نقل، انرژی و الکترونیک گرفته تا محصولات خانگی، لوازم آرایشی و بهداشتی و محصولات خوراکی. پیشبینی میشود که ارزش بازار جهانی نانوتکنولوژی باید در ۵ سال دو برابر شود؛ از ۳۹.۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ به ۹۰.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱. اکنون هزاران محصول مصرفی در بازار وجود دارد که از نانوتکنولوژی تأثیر پذیرفته و محصولات بیشتری نیز هر روز تولید میشوند. اگرچه مزایای این فناوری از شمارش خارج است، اما ممکن است ویژگیهای خاص نانوذرات مضراتی هم برای سلامتی داشته باشند که کشف نشده و سالها یا دههها طول بکشد تا کشف شوند.
بیمهها با ارائۀ خدمات انتقال ریسک و تحلیل ریسک از تک تک انقلابهای صنعتی و علمی حمایت کردهاند؛ چراکه ارائۀ این خدمات توسط بیمهها، نوآوران و مبتکران را قادر میسازد تا امنیت مالی لازم را برای پیشگام بودن داشته باشند.
۱۰) بیمهگران تسهیلگران اعتبارند
صنعت بیمه به دو طریق دریافت تسهیلات اعتباری را راحتتر میکند. افراد و کسبوکارهای بزرگ و کوچک بسیاری از مواقع برای خریدهای بزرگ یا توسعۀ زندگی یا کسبوکار نیاز به دریافت وام یا سایر انواع تسهیلات بانکی دارند. بانکها و موسساتی که این وامها را فراهم میکنند در بسیاری از مواقع داشتن بیمه را ضروری میدانند یا اگر داشتن بیمه یکی از شرطهای دریافت تسهیلات نباشد، میتواند امتیاز وامگیرنده را بیشتر کند. در واقع، دارا بودن بیمه از طریق کاهش ریسک برای وامگیرنده و وامدهنده، باعث میشود تا احتمال دریافت تسهیلات بیشتر شده و نرخ بهرهای که وامگیرنده باید بپردازد کمتر شود.
راه دیگری که بیمه از طریق آن دریافت تسهیلات را سادهتر میکند در بیمههای عمر مشهود است. در بسیاری از انواع بیمۀ عمر بخشی از حق بیمه برای سرمایهگذاری استفاده میشود که به آن «ارزش نقدی» یا Cash Value اطلاق میشود. با گذشت زمان معمولاً ارزش نقدی افزایش مییابد و بیمهگزار را قادر میسازد تا با اتکا به وجوه انباشته، استقراض کند.
در نهایت باید گفت بیمه، منجمله بیمۀ اتکایی، بخشی اساسی از اقتصاد است که کارکردهای بسیاری دارد. بیمهگران نه تنها امنیت مالی و آسایش فکری را برای خانوادهها و کسبوکارها فراهم میکنند، بلکه یکی از منابع حیاتی سرمایۀ بلندمدت هستند که در بازارهای مالی و اقتصاد به حفظ ثبات کمک میکنند. بیمه پیشنیاز ضروری بسیاری از فعالیتهای اقتصادی است که بدون وجود بیمه امکان تحقق نخواهند داشت. بدون داشتن تضمینی از جنس بیمه و بیمۀ اتکایی، بسیاری از مشاغل و کسبوکارها نمیتوانند به گونهای که امروز کار میکنند دوام یابند و پروژههای عمرانی شروع نمیشوند و پیش نمیروند. بسیاری از متقاضیان وام، اعتبار لازم را کسب نخواهند کرد و درنتیجه تقاضایشان برای دریافت وام رد خواهد شد. به راستی، موارد اهمیت صنعت بیمه فهرستی دراز دارد و به تمام ابعاد زندگی در هر کشوری و در جهان نفع میرساند.
منابع:
۱) برای دادههای مربوط به بیمهگران خصوصی آمریکا از دادههای موسسۀ NAIC استفاده شده است.
۲) برای محاسبات آماری از روشها و دادههای NFIP استفاده شده است.
۳) برای پیشبینی سازمان تجارات جهانی و دیگر دادههای این سازمان به «World Trade Statistical Revie, ۲۰۱۶» صفحۀ ۱۰ مراجعه کنید.
۴) پیتر زویفل و رولند آیزن، اقتصاد بیمه، انتشارات اسپرینگر، صفحۀ ۶،
۵) برای آمار خسارتهای پرداختی بیمههای کشور ایران از دادههای مرکز آمار استفاده شده است.
دکتر مجتبی کاتب / رئیس هیئت مدیره بیمه سرمد