قبل از رسیدن خانواده پریناز، دختر جوان جان خود را از دست داد. گفته می شد که نوعروس بر اثر حلق آویز شدن جان خود را از دست داده بود. اما باور اینکه پریناز خودکشی کرده باشد برای خانواده او و دوستانش غیرممکن بود.
شوهر پریناز اولین کسی بود که با اورژانس تماس گرفته بود. او در اولین اظهارات خود به ماموران پلیس و امدادگران اورژانس گفت: چند روزی بود که با پریناز اختلاف پیدا کرده بودم. او به من شک کرده بود. امروز خانه پدرم و چندین پیام به همسرم دادم و از او خواستم در مورد مشکلمان حرف بزنیم اما او جواب نداد. به خانه که آمدم او را دیدم که خودش را حلق آویز کرده بود.
در حالی که ماموران پلیس آگاهی استان اردبیل تلاش خود را برای روشن شدن ابعاد مبهم مرگ پریناز آغاز کرده بودند، پزشکی قانونی در گزارش خود اعلام کرد که مرگ پریناز نمی تواند خودکشی باشد. این در حالی بود که ماموران پلیس در گزارش خود از حضور در صحنه وقوع حادثه اعلام کرده بودند که جسد را حلق آویز شده ندیده بودند. همسر پریناز ادعا کرده بود که قبل از حضور ماموران، جنازه همسرش را پایین کشیده بوده است.
تحقیقات پلیسی ادامه پیدا کرد و با توجه به مشاهده آثار درگیری در منزل مقتول، روی بدن او و حتی روی گردن شوهرش، ماموران شوهر پریناز را به عنوان مظنون به قتل او دستگیر کردند.
برادر پریناز در مورد روند پرونده قضائی مرگ خواهرش گفت:«شوهر پریناز که در ابتدا از بیان حقیقت طفره می رفت، بالاخره لب به اعتراف باز کرد و به قتل همسر جوان خود اعتراف کرد. او در اعترافات خود گفته بود: مدتی قبل پریناز به من مشکوک شده بود برای همین با هم اختلاف پیدا کرده بودیم. من مدرک فوق لیسانس دارم اما مدتی قبل بیکار شدم و برای همین کنترل اعصابم از دستم خارج شده بود. وقتی دعوایمان بالا گرفت روی سینه پریناز نشستم و با دست گلوی او را فشار دادم. یکدفعه دیدم که او بی حال شد. اول فکر کردم که او وانمود به بی حالی می کند. از یخچال یک پارچ آب آوردم و روی سرش ریختم اما متوجه شدم که جانش را از دست داده است و تمارض در کار نیست.
به گفته برادر پریناز، قاتل بعد از اینکه متوجه شد همسر جوانش جان خود را از دست داده است، در اقدامی هولناک سعی کرد مرگ او را خودکشی جلوه دهد.
برادر مقتول در مورد اعترافات متهم به قتل گفت: خواهرم بعد از اعتراف به قتل پری ناز گفته بود: فکر نمی کردم که با چند لحظه فشار وارد کردن به گلوی پری ناز،او جان خود را از دست دهد. بعد از اینکه فهمیدم او دیگر نفس نمی کشد، از خانه بیرون رفتم و مقابل منزل پدرم تردد کردم تا تصویر من در دوربین های مداربسته ضبط شود. می خواستم نشان دهم که هنگام فوت همسرم در خانه نبوده ام. حتی برای صحنه سازی چند پیامک هم به پریناز فرستادم تا خودم را از مرگ او بی اطلاع نشان دهم. بعد به خانه رفتم و جسد پریناز را روی دوشم گذاشتم و با یک شال او را از قاب پنجره آویزان کردم. اما طول شال بلند بود و فکر کردم شاید پلیس متوجه صحنه سازی شود برای همین یک بار دیگر او را پایین آوردم و به ماموران پلیس گفتم که او را حلق آویز دیدم و پایین کشیدمش.
با اعترافات متهم، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان اردبیل ارجاع شد. متهم که قبلا به اتهام خود اعتراف کرده بود بار دیگر سناریوی خودکشی پری ناز را در دادگاه مطرح و ادعا کرد اعترافات قبلی را تحت فشار گفته بوده است.
قضات دادگاه با بررسی مستندات پرونده از جمله گزارش پزشکی قانونی و اعترافات صریح متهم در مراحل بازپرسی و بازسازی صحنه قتل؛بعد از مشورت متهم را بنا به درخواست پدر و مادر مقتول به عنوان اولیای دم به قصاص محکوم کردند. حکم صادرشده به دیوان عالی کشور ارجاع شده است و رسیدگی به پرونده در روال قانونی قرار دارد.
برادر پریناز بعد از روایت ماجرای قتل خواهرش در گفتگو با رکنا گفت: خواهرم من فرودین ماه همان سال عروسی کرده و زندگی مشترک پری ناز تنها دو ماه دوام آورد. بعد از ۲ ماه او به دست شوهرش کشته شد. خواهرم کارشناس مامایی بود و در بیمارستان امام خمینی پارس آباد کار می کرد. ما متوجه اختلاف او و شوهرش نشده بودیم. فقط یک بار به یکی از خواهرهایم گفته بود که رفتار شوهرش با او تغییر کرده است. اما شوهرخواهرم بعد از این حادثه در اعترافات خود گفته بود که پریناز به خاطر رابطه پنهانی او با یک زن به او مشکوک شده بوده و ظاهرا سر همین با هم اختلاف پیدا کرده بودند.
برادر پریناز در آخر گفت که پدر و مادرش قصد بخشش دامادشان را ندارند و همچنین اظهار داشت که خانواده متهم تا به حال برای کسب رضایت به اولیای دم مراجعه نکرده اند.