همیشه پس از بازارهای خرسی یا گاوی پرقدرت، چرخشهای روند همواره با خوف و رجا همراه است، زیرا از منظر روانشناسی ما با حالتی به نام پدیده مواجه صرف روبه رو هستیم؛ یعنی زمانی که یک معامله گر برای هفتهها یا ماهها یک بازار گاوی را مشاهده میکند، پذیرش چرخش بازار و سقوط آن برایش دشوار است و در برابر آن «مقاومت ذهنی» دارد. این رویکرد در زمان چرخش بازار، از خرسی به گاوی نیز مشهود است. به همین دلیل، این روزها معامله گران اصطلاحا در حالت «معاملات چریکی» قرار دارند و چندان نسبت به پایداری روند صعودی اطمینان ندارند. همین وضعیت یک بازار نوسانی را ایجاد کرده که به صورت دوره ای، منابع مالی بین گروهها میچرخد.
همچنین در بعد کلان، عوامل تحلیل بنیادی به ویژه در حوزه سیاسی در وضعیت انتظار قرار دارد. بسیاری از معامله گران منتظرند تا «جو بایدن» بر صندلی کاخ سفید بنشیند و سیاست هایش در مورد برجام شفاف شود تا آن زمان بتوانند در مورد دورنمای بازار تصمیم گیری کنند.
از منظر تکنیکال شاخص کل در حال جبران سقوط ۴۲ درصد اخیر خود بوده و تا امروز توانسته ۳۸درصد آن را پس بگیرد. این جبران ۳۸درصد همراه با شکسته شدن میانگینهای ۲۰-۵۰ روزه بوده که علایم اولیه یک روند افزایشی است، اما برای آنکه شاخص کل وارد یک روند صعودی پایدار شود، بایستی حتما از میانگین «۱۰۰ روزه» در ۱۶۰۰ واحد گذر کند. ۱۶۰۰ واحد همچنین سطح مقاومت ۵۰درصد ریزش قبلی و یک خط میانه حمایتی/مقاومتی در سابقه نمودار است و شکستن آن به منزله شروع یک بازار گاوی یکپارچه است. به نظر برای شکسته شدن این سطح، باید منتظر تعیین تکلیف وضعیت برجام باشیم.
از منظر تئوری موجی الیوت، دو سناریو مطرح است که تحقق هر یک مستلزم رویداد به خصوصی است. سناریوی اول به اصلاح زمانی از اینجا به بعد شاخص اشاره دارد، یعنی برای چهار ماه بازار وارد حالت نوسانی شود. تحقق این سناریو مستلزم برخورد شاخص به ۱۶۰۰ و عقب نشینی آن برای چند هفته است. سناریوی دوم دلالت بر ورود به موج انگیزشی و شکستن سقف ۲۱۰۰ واحد و رسیدن به اهداف ۲۵۰۰-۲۷۰۰ واحد است. گذر از ۱۶۰۰-۱۷۰۰ با مشاهده ورود نقدینگی به بازار از پیش شرطهای این سناریوست.
تاثیر کلیات بودجه ۱۴۰۰ را بر بازار چگونه میبینید؟
در بودجه ۱۴۰۰ پیش بینی شده که میزان فروش نفت ۲.۳ میلیون بشکه و قیمت نفت ۴۰ دلار باشد. تحقق این میزان فروش رابطه مستقیمی با بازگشت امریکا به برجام و لغو تحریمهای ترامپ و بحث فروش اوراق سلف نفتی دارد! بنابراین تحقق آن به شدت با تردیدهایی مواجه است. قیمت ۴۰ دلاری معقول است، زیرا سال آینده پاندمی کرونا پایان خواهد یافت و قیمت نفت به ۷۰ دلار خواهد رسید. از سویی دولت برآورد کرده که ۹۵ همت از طریق بازار سهام تامین منابع کند. پس باید حجم عرضههای اولیه بالاتر برود و همچنین مکانیزمهایی برای رونق بورس و حمایت از آن اجرایی شود.
در صورتی که سیاست خارجی به سمت گشایش جدی برود، تامین بودجه از بورس کمرنگتر میشوند و در صورتی که تحقق آن با چالشهایی مواجه شود (ادامه تحریمها یا مخالفت مجلس با فروش اوراق سلف نفتی) ناچاراً دولت مجبور است همه انرژی اش را بر بازار سرمایه معطوف کند. طی دو، سه ماه آینده به نظر مواضع «جو بایدن» و ایران پیرامون بازگشت به برجام روشنتر میشود و می توان در مورد تحقق سرفصل درآمد حاصل از فروش اظهار نظر دقیق تری داشت.
تا پایان خرداد سال ۱۴۰۰ پیش بینی شما از روند شاخص چیست؟
تا پایان خرداد ۱۴۰۰ به نظرم شاخص در یک موج انگیزشی قرار خواهد گرفت و از سقف ۲۱۰۰ گذر کرده و به سمت ارقام ۲۵۰۰-۲۷۰۰ واحد خواهد رفت. در صورتی که سناریوی «اصلاح زمانی» در پاراگراف بالاتر محقق شود، این اصلاح زمانی تا فروردین ۱۴۰۰ به درازا میانجامد و سپس بازار سهام وارد روند افزایشی جدیدی خواهد شد. تقویت بازارهای کامودیتی پس از پایان پاندمی کرونا و سیاستهای دولت برای رونق بازار سهام تاثیر قابل ملاحظهای بر چشم انداز بازار سهام خواهد داشت.
کدام صنایع و گروهها را برای سرمایه گذاری مطلوب میدانید؟
به نظر صنایع کامودیتی که با واکسیناسیون عمومی به قبل از بحران کرونا باز میگردند در اولویت هستند (گروه نفتی و گروه مس، روی)، صنایع و گروههای متاثر از برجام نظیر بانکیها و خودروییها نیز مد نظر سرمایه گذاران خواهند بود.