بایک مثال ساده شروع می کنیم؛تا بحال دقت کردید که آیا صورتحساب برق منزل شما دقیقاً با میزان مصرف شما مطابقت دارد یا خیر؟ آیا قبض گاز طبق فرمول قانونی محاسبه میشود یا خیر؟ آیا روغن آفتابگردان که خریدید واقعاً حاوی روغن آفتابگردان است یا با روغنی شیمیایی پرشده ؟ آیا اطلاعات هویتی که در یک حراجی آنلاین ثبت کردید واقعاً تنها نزد خودشان باقیمانده و یا توسط افراد سودجو و بدون مجوز شما در بانک های اطلاعاتی دیگر و برای امور تبلیغاتی در حال دست به دست شدن است؟ آیا اطمینان دارید که پیام های شما در پیام رسانها بررسی نمی شوند؟ و از همه مهمتر، چه مدرکی در دست شما هست که شما در یک بانک ، مقداری سپرده دارید؟
جواب ها را به بلاک چین بسپارید، چون این فناوری دقیقاً برای پاسخ به همین سؤالات و رفع ابهامات بوجود آمده است.
زندگی بدون سرویسهایی نظیر تلگرام، اینستاگرام، ایمیل، اینترنت بانک، و ازایندست برنامهها تقریباً غیرقابلتصور و بسیار دشوار است. بسیاری از این سامانهها و برنامهها، از یک معماری کامپیوتری به نام معماری متمرکز استفاده میکنند. در این معماری، سرورهای نگهدارنده اطلاعات و برنامه کاربردی (مثلاً سرورهای تلگرام، اینستاگرام یا امثالهم) حتی اگر در کشورهای مختلف جهان نصب شده باشند، تحت یک مدیریت واحد و یکپارچه کنترل میشود. برای مثال کنترل پیامرسان تلگرام، بااینکه در کشورهای مختلفی دارای سرور است، در دست مالک آن آقای دوروف است و اگر وی تصمیم بگیرد میتواند بدون اجازه کاربرانش، یک حساب کاربری و یا یک محتوا را حذف نماید. شبکه بانکی بینالمللی سوئیفت نیز چون از معماری متمرکز پیروی میکند میتواند بنا به خواست ایالاتمتحده، دسترسی بانکهای ایرانی را قطع کند.
سؤال اساسی این است که چرا مالکان خدمات مبتنی بر مدل متمرکز، چنین قدرتی دارند؟ چرا هر تصمیمی اتخاذ کنند میتوانند بدون اخذ مجوز از کاربران خود، اجرا نمایند؟ پاسخ ساده است؛ زیرا در مدلهای متمرکز، دادهها، حتی آنهایی که توسط ما تولید میشود و به ما تعلق دارد (مانند عکس و پستهای اینستاگرام)، خارج از کنترل ما و در سرورهای تحت کنترل دیگران نگهداری میشود
حال مجدداً سؤالات ابتدای متن را از خود بپرسید. احتمالاً پاسخ به بسیاری از آن سوالات، نمیدانم و یا خیر است. اگر بهعنوانمثال در سامانههای محاسبه قبض برق مشترکین خانگی، به دلیل بروز یک خطا یا یک خرابکاری، دادههای مصرف یک مشترک تغییر کند و قبضی به اشتباه صادر شود، مشترک با استناد به چه اطلاعاتی میتواند به قبض خود اعتراض نماید؟ مگر وی آمار اطلاعات مصرف خود را ثبت کرده تا بتواند موارد مغایرت را استخراج و بر مبنای آن اعتراض کند؟ احتمال بسیار زیاد پاسخ خیر خواهد بود. پس مجدداً میپرسم، تا حالا به این نکته دقت کردید که آیا قبض برق منزل شما دقیقاً با میزان مصرف شما تطابق دارد یا نه؟ آیا چنین نقضی، پتانسیل فساد به همراه نمیآورد؟
ایراد دیگر وارده به معماریهای متمرکز، نقطه شکست تکین (Single Point of Failure) است، بدین معنا که به دلیل وابسته بودن سیستم به یک مرکز یا مدیریت واحد، در صورت اختلال در واحد مرکزی، کل شبکه دچار اختلال میشود. حتماً تجربه شنیدن این جمله آزارنده در ادارات را داشتید: «سیستم قطعه!!! فردا بیاین». این مورد به همین مشکل و ایراد اشاره دارد. ازآنجاییکه کل سامانههای آن اداره به یک سرور یا مدیریت واحد وابسته است، سرور مرکزی دچار اختلال شده و کل شبکه آن اداره ازکارافتاده است..
همه موارد فوق باعث شد تا این ایده مطرح شود که آیا میتوان شبکهای داشت که در آن ایرادات مطرح شده همانند پتانسیل فساد (امکان دستکاری و تغییر در دادهها به نفع یک فرد یا نهاد)، محدود کردن حق دسترسی افراد به دادهها و نقطه شکست تکین نداشت؟ آیا میتوان شبکهای داشت که در آن هر فرد مالک اطلاعات تولیدشده توسط خود باشد و دیگران نتوانند بدون اجازه او به این اطلاعات دسترسی یابند یا آنها را به دیگران منتقل کنند؟ آیا میتوان شبکهای کاملاً مقاوم در برابر خرابکاری و حملات سایبری داشت؟ آیا میتوان شبکهای داشت که در آن امکان حذف اطلاعات در ید قدرت یک نهاد مرکزی نباشد؟ آیا در کل میتوان در فضای مجازی به یک دموکراسی واقعی دست یافت؟ پیشترها پاسخ به این سوالات از نظر فنی، "خیر" بود؛ اما خوشبختانه با ظهور فناوری زنجیرهبلوک در سال 2009، پاسخ به تمامی این سوالات، به "بله" تبدیل شده است؛ اما چطور؟
حال که فهمیده ایم پاسخ همه آن سوالات می تواند "بله" باشد، برای دانستن ماهیت بلک چین ابتدا باید بدانیم تراکنش های مالی برای انجام، نیاز به یک واسطه دارند. برترین واسطه فناورانه می تواند بلاک چین باشد که امکان را برای خریدار و فروشنده فراهم می سازد تا به صورت مستقیم یا همان «همتا به همتا» ارتباط برقرار کنند.
به منظور ایجاد امنیت درتبادلات مالی و خرید و فروش ارزدیجیتال ، بلاک چین از رمزنگاری استفاده میکند.دیتا سنتری که بلاک چینها در آن قرار دارند کاملا غیرمتمرکز بوده و در کل نقاط دنیا پخش شده اند. این محل نگهداری بلاک چینها را «دفتر کل توزیع شده» مینامند.
دفتر کل برای همه اعضای شبکه و با جزئیات در دسترس است و محاسبات مالی نیز بصورت شفاف وجود دارد..
در واقع این شبکه زنجیرهای از رایانههایی است که صحت تراکنشهای صورت گرفته بین شما و طرف مقابل را تایید و سپس آن را به بلاک چین اضافه میکنند.
برای شناخت بهتر بلاک چین دانستن این نکته ضروری است که هر یک از بلوک های موجود در بلاک چین از بخش های دیجیتالی اطلاعات که شامل سه قسمت است تشکیل شده اند:
۱- دیتای مربوط به تراکنش ها: مثلا زمان و مبلغ آخرین خرید.
۲- اطلاعات معامله گران: بعنوان مثال با استفاده از امضای دیجیتال به جای مشخصات واقعی ، معامله بدون هیچ گونه اطلاعات شناسایی با استفاده از یک صرفا امضای دیجیتال منحصر به فرد ثبت می شود.
۳- اطلاعات هر بلوک متفاوت از دیگر بلوک ها است: هر بلوک کد منحصر به فردی به نام «هش» (hash) را ذخیره می کند که این امکان می دهد آن را از هر بلوک دیگر تشخیص دهند. پس حتی بلوکهای مربوط به دو معامله با جزئیات یکسان هم به دلیل کدهای منحصر به فرد آنها، از هم قابل تفکیک و تشخیص هستند.
برای درک بهتر کارکرد بلاک چین به تراکنش های ارز دیجیتال کونوس می پردازیم. بلاک چین همه اطلاعات تک تک تراکنشهای صورت گرفته با این ارز دیجیتال را در خود ذخیره میکند و اگر یک کاربر بخواهد یک کونوس را دوبار معامله کند (یعنی کلاهبرداری کند) مانع آن می شود.
زمانی که یک بلوک، داده های جدید را ذخیره می کند به بلاک چین اضافه می شود. و این گونه با زنجیره ای از چندین بلوک که بهم وصل شده اند عنوان کلی بلاک چین پدید می آید.
بطور کلی برای اینکه یک بلوک به بلاک چین اضافه شود، باید چهار اتفاق رخ دهد:
برای خواندن ادامه این مقاله و مقاله های بیشتر در مورد اخبار رمز ارزها میتوانید به سایت سکه نیوز مراجعه نمایید
در سایت sekeh.news، بهصورت مفصل به تشریح چیستی و نحوه کارکرد شبکه بلاکچین پرداخته شده است
انتهای رپرتاژ آگهی/