به گزارش «تابناک»، به نقل از «مهر»، عملیات والفجر ۱۰ به عنوان آخرین عملیات هجومی ایران به علت همزمان شدن با بمبارانهای موشکی و شیمیایی عراق علیه مواضع ایران و نیز وقوع جنایت شیمیایی صدام علیه مردم حلبچه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پس از عملیات کربلای ۵ و ۸، ایران در سال ۶۶ برای پاسخگویی به بمباران و موشکباران مناطق مسکونی و احقاق حقوق خود با تغییر منطقه عملیاتی از جنوب کشور به غرب وشمالغرب در صدد برآمد تا قدرت رزمندگان اسلام را بار دیگر به جهانیان نشان دهد.
ایران به دلیل نداشتن نیروی زرهی و پشتیبانی هوایی مناسب قادر به پیشروی در عمق مواضع دشمن نبود به همین دلیل با توقف عملیات در جنوب ادامه عملیاتها در غرب طراحی شد و از ابتدای سال ۶۶ سپاه پاسداران در محورهای مختلف جبهههای شمال غرب عملیاتهایی اجرا کرد که بیت المقدس ۲ و ۳ آخرین نوع، از این عملیاتها بود.
عملیات والفجر ۱۰ از سوی نیروی زمینی سپاه پاسداران با مشارکت قرارگاه رمضان و با حضور نیروهای قرارگاه قدس، فتح و ثامنالائمه به ظرفیت ۱۰ لشکر و ۹ تیپ شامل ۱۰۳ گردان در دشتهای سلیمانیه عراق در ساعت ۲ بامداد ۲۳ اسفند ۱۳۶۶ با رمز یا رسول الله (ص) آغاز شد.
در محور قرارگاه قدس، عملیات ظفر ۷ با مشارکت نیروهای تحت امر قرارگاه رمضان و اکراد معارض انجام شد و رزمندگان ایران طی ۵ مرحله ۵ شهر عراق و ۱۲۰ روستای این کشور را به تصرف در آورده و شهر نوسود نیز پاکسازی شد.
در عملیات پیروزمندانه والفجر ۱۰ علاوه بر اسارت بیش از ۶ هزار نفر از نیروهای دشمن، بیش از ۱۰۰ دستگاه تانک و نفربر و همچنین چند قبضه توپ و کاتیوشا و تعدادی خودروهای مختلف از دشمن منهدم شد و غنائمی، چون ۴۰-۳۰ دستگاه تانک، ۳ دستگاه نفربر ام ۱۱۳، ۵۰ الی ۶۰ دستگاه انواع توپ، ۲ خودرو مخابرات، ۳ دستگاه مرکز تلفن ده شمارهای، ۲ دستگاه کمپرسی و اقلام دیگری به تصرف رزمندگان اسلام در آمد.
توجه کمرنگ رسانههای خبری به پیروزی رزمندگان ایرانی در عملیات والفجر ۱۰ به دلایل متعددی بر میگردد. در واقع واکنش رسانههای خبری و کارشناسان و تحلیلگران محافل سیاسی- نظامی نسبت به عملیات والفجر ۱۰ در فضای ناشی از حملات موشکی عراق به تهران انجام گرفت.
ابعاد و تبعات موشکباران تهران که برای نخستین بار انجام میگرفت، بیش از عملیات والفجر ۱۰ در کانون توجهات قرار داشت. علاوه بر آن، عملیات والفجر ۱۰ در غرب کشور انجام شد و فاصله منطقه عملیات تا کرکوک نسبتا زیاد بود، لذا در مقایسه با منطقه جنوب از اهمیت کمتری برخوردار بود و انعکاس و تاثیر آن در روند تحولات سیاسی-نظامی جنگ کمرنگتر از انعکاس دیگر عملیاتهای بزرگ بود. از طرفی بمباران شیمیایی حلبچه و ابعاد آن به عنوان یک فاجعه هولناک انسانی، کلیه رخداد جنگ و عملیات والفجر ۱۰ را برای مدت کوتاهی تحت تاثیر قرار داد.
بکارگیری سلاحهای شیمیایی توسط عراق در طول هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران از آذر ۱۳۶۱ آغاز شد. عراق به منظور درهم شکستن مقاومت رزمندگان ایران در تکهای شبانه از مقدار محدودی عامل تاول زا استفاده کرد و پس از آن در سال ۱۳۶۲ در پیرانشهر و پنجوین از سلاحهای شیمیایی بهره برد. عراق در اواخر سال ۱۳۶۳ به علت اعتراضهای اروپا و نیز علنی شدن ابعاد گسترده کاربرد این جنگ افزارها موقتا از بکارگیری این سلاحها در جنگ منصرف شد، اما از اوایل زمستان ۱۳۶۴ که رزمندگان ایران با عملیات گسترده توانستند شهر فاو عراق را تصرف کنند، رژیم بعث عراق استفاده از سلاحهای شیمیایی را در سطح وسیعی آغاز کرد و هزاران گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد سمی بر مواضع نیروهای ایران شلیک کرد و به دنبال آن نیز در اوایل سال ۱۳۶۶ از جنگ افزارهای شیمیایی به طور انبوه در جبهه مرکزی سومار استفاده کرد.
بمباران شیمیایی شهر مرزی سردشت توسط عراق در هفتم تیر ۱۳۶۶ فجیعترین و وحشتناکترین تهاجم از این نوع بود که منجر به کشته و مجروح شدن عده بسیاری از مردم غیرنظامی محلی شد. جمهوری اسلامی ایران این تهاجم را غیرانسانی اعلام کرد و شهر سردشت را نخستین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی در جهان بعد از بمباران هستهای هیروشیما و ناکازاکی نامید.
سکوت مجامع بین المللی در برابر جنایت جنگی و شیمیایی صدام که به کشته شدن و مجروحیت شیمیایی هزاران شهروند ایرانی منجر شد به سان چراغ سبزی برای صدام تلقی شد که حتی مردم عراق به ویژه منطقه کردستان نیز از جنایات شیمیایی جان سالم به در نبردند.
همزمان با عملیات موفقیت آمیز" «والفجر ۱۰» و تصرف برخی از مناطق شمال شرق عراق از جمله شهر حلبچه عراق توسط نیروهای ایرانی که با استقبال اکراد آن منطقه همراه بود، صدام بر آن شد در اقدامی خصمانه و تلافی جویانه، بی رحمانهترین گزینه یعنی بمباران شیمیایی را انتخاب کند. این هدیه بهاری صدام برای مردم کشورش در آستانه بهار ۱۳۶۷ هزاران کشته و مجروح بر جای گذاشت که آثار و عواقب آن از جمله انواع سرطانها و بیماریهای ریوی پس از گذشت ۲۰ سال از آن حادثه دهشتناک، همچنان بر روی مردم این شهر مشهود است.
جنگندههای عراقی در حالی بمبهای شیمیایی را از فراز حلبچه بر سر مردم این منطقه فرو میریختند که این شهر در دست نیروهای ایرانی قرار گرفته و کردها متهم به همکاری با ایران شده بودند. خشونت دولت بعثی عراق با کردها بر هیچکس پوشیده نیست و صدام این بار آشکارا آن را با بمباران شیمیایی به نمایش گذاشت.
بمباران شیمیایی حلبچه یکی از جنایتهای بشری است که متاسفانه در سایه سکوت کشورهای غربی و مدعیان دموکراسی به وقوع پیوست. این دومین بار بود که عراق پس از سردشت وحشیانهترین حملات شیمیایی را علیه مردم غیرنظامی در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ در حلبچه انجام داد که حداقل پنجهزار تن از مردم کرد و مسلمان این شهر را به کام مرگ فرستاد و هفت هزار تن دیگر را مجروح کرد.
نیروهای عراقی با استفاده از گاز خردل، اعصاب و سیافوژن به طور مجزا و با فاصله کوتاه، به صورتی که مانند «کوکتل بسیار سمی» درآیند حلبچه را بمباران کردند. روزنامه نیویورک تایمز آمریکا در گزارشی به تاریخ ۶/۱/۱۳۶۷ این عمل صدام را جنایت جنگی خواند و عذر و بهانههای غیر رسمی صدام را ناجوانمردانه توصیف کرد.
پیش از این، شورای امنیت در برابر نامهها و هشدارهای مکرر ایران و گزارشات خاویر پرز دکوئیار دبیر کل وقت سازمان مملل متحد مبنی بر استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی در جنگ با ایران، تنها با صدور بیانیهای بدون ذکر نام عراق، استفاده از این سلاحها را محکوم میکرد که این باعث گستاخی هر چه بیشتر صدام در استفاده گسترده از این سلاحها شد.
در این شرایط ایران برای آگاهی افکار عمومى، علاوه بر اینکه تعداد زیادى از مجروحان سلاحهاى شیمیایى را در بیمارستان هاى آلمان، اتریش و سوئد و دیگر کشورهای اروپایی بسترى کرد، از رسانههای خارجی جهت به تصویر کشیدن جنایات صدام در حلبچه دعوت کرد. انتشار مصاحبهها و عکس هاى مجروحان موجب اعتراض و خشم افکار عمومى مردم جهان نسبت به عراق و شوراى امنیت شد و آن شورا ناگزیر به دبیرکل اجازه داد که کارشناسانى را به مناطق شیمیایی و بیمارستانهای ایران اعزام کند.
بکارگیری سلاحهای شیمیایی توسط عراق در حالی صورت گرفت که این کشور جزو ۱۲ کشور امضا کننده پروتکل ژنو در منع استفاده از سلاحهای سمی خفه کننده و ترکیبات باکتریولوژیک قرار داشت. پروتکل ۱۹۲۵ میلادی ژنو که طی قطعنامه ۲۱۶۱ (۲۱) B سازمان ملل متحد مجدداً به تصویب رسیده است، صراحتاً استعمال سلاحهای شیمیایی را منع میکند.
رژیم بعث عراق پس از جنگ خلیج فارس طی اظهار نامههایی به سازمان ملل، به استفاده از انواع سلاحهای ممنوعه از جمله سلاحهای شیمیایی و میکروبی و دارا بودن ۵۰ کلاهک شیمیایی و ۲۵ کلاهک میکروبی برای موشکهای بالستیک خود تا سال ۱۹۹۱ اعتراف کرد.
سکوت مجامع بین الملل و عدم صدور قطعنامه توسط شورای امنیت جهت محکومیت عراق در استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی در واقع بدان جهت بود که خود اعضای شورای امنیت در تجهیز عراق به سلاحهای میکروبی و شیمیایی ید طولانی داشتند. بسیاری از کشورهای غربی در تجهیز عراق به سلاحهای شیمیایی از جمله گازهای سمی به کار رفته در حلبچه نقش داشتند و معامله گر هلندی "فرانس فان آنرات" که سالها پس از این جنایت تنها به ۱۵ سال حبس و پرداخت غرامت به بازماندگان محکوم شد در این مسئله نقش کلیدی داشت.
علی حسن المجید، معروف به علی شیمیایی وزیر دفاع وقت عراق و پسر عموی صدام یکی دیگر از جنایتکاران جنگی است که به اتهام مشارکت در بمباران شیمیایی ایران در هشت سال جنگ تحمیلی، به ویژه بمباران شیمیایی مناطق کردنشین عراق و شهر حلبچه در سال ۱۹۸۸ (۱۳۶۶) و نیز مشارکت در حمله به کویت در سال ۱۹۹۰ (۱۳۶۹) و سرکوب خونین شیعیان در آستانه جنگ اول خلیج فارس، سرانجام توسط نیروهای آمریکایی در خلال اشغال عراق دستگیر و چندی پیش در ۵ دیماه ۸۸ اعدام شد.