رییس و هیات رییسه فدراسیون فوتبال در انتخابات دهم اسفندماه، صد در صد تغییر کرد و چهره های جدیدی در راس ساختار مدیریتی فوتبال کشور تکیه زدند که تا حال دیده نشده بودند.
به گزارش «تابناک ورزشی»؛ از نایب رئیس سوم یا همان شهره موسوی مالک متمول تیم بادران که فوتبال بانوان ایران را به دست گرفت تا همه اعضای منتخب هیات رییسه جدید، حتی یک مورد هم از گذشته فردی دیده نمی‌شود.
احسان اصولی، طهمورث حیدری، احمدرضا براتی، مهرداد سراجی، بهرام رضاییان، میرشاد ماجدی و خداداد افشاریان هیچ یک پیش از این، عضو هیات رییسه نبوده و حالا ترکیبی صددرصد جدید بر مصدر کار فوتبال تکیه زده اند که بدهی چند صد میلیاردی فدراسیون تاج را به ارث برده‌اند.
بالاترین پستی که یکی از اعضای هیات رییسه جدید در فوتبال ایران داشته، متعلق به دکتر احمدرضا براتی است؛ او سال ها ریاست کمیته حقوقی و تدوین مقررات فدراسیون فوتبال ایران را بر عهده داشته و اساسنامه جدید را هم خود او به همراه همکارانش نوشته است. براتی نایب رییس نهاد تعیین صلاحیت کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز هست؛ اما غیر از این چهره حقوقدان که به درستی جایش در میان اعضای هیات رییسه خالی بود، هیچ چهره با سابقه دیگری در تشکیلات فوتبال دیده نمی‌شود.
چنین تغییرات وسیع و اساسی در راس فوتبال ایران، تنها بعد از عزل محمد دادکان از سوی علی آبادی و احمدی‌نژاد رخ داده بود که آن نیز با رای مجمع نبود، بلکه حاصل یک برخورد قهری بود که نهایتا منجر به تعلیق فوتبال ایران شد.
محمدرضا ساکت تنها مهره بازمانده از دوران حکومت اصفهانی ها بر فوتبال کشور بود که با سمت دبیرکل سابق، نتوانست در مرحله دوم از پس سراجی بربیاید و سنگر را کامل تحویل رقیب داد.
رای نیاوردن عبدالکاظم طالقانی، رییس پرنفوذ هیات فوتبال خوزستان در مجمع دهم اسفند، برای او که به شدت در اردوگاه مهدی تاج چادر زده بود، یک پیام واضح مجمع به تیم مدیریتی سابق بود تا سرانجام فوتبال ایران از شر امضاکنندگان قرارداد ننگین ویلموتس خلاص شود؛ هر چند او هنوز مدیریت فوتبال در استان جنوبی کشور را در اختیار دارد.
تنها تمایل رییس جدید برای حفظ بهاروند در پست ریاست سازمان لیگ باعث می‌شود که او تنها مهره تکراری هیات رییسه قبلی در دوره جدید باشد؛ هرچند بر سر آن نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد و مشخص نیست، این اقدام قانونی باشد یا خیر؟!
مصاحبه عزیزی خادم بلافاصله پس از پیروزی در انتخابات فدراسیون فوتبال نشان می دهد، تغییرات تنها در سطح پست های اصلی نخواهد ماند و او که با شعار تغییر نیروی انسانی به فدراسیون آمده است، حالا قصد دارد در سطح کارکنان این تشکیلات هم تغییرات عمده‌ای ایجاد کند که لایه های زیرین را نیز شامل می‌شود.
عزیزی خادم کیست و از کجا رییس فوتبال ایران شد؟
اما رییس تازه فوتبال ایران در چهار سال پیش روی چه شخصی است؟ شهاب الدین عزیزی خادم متولد اول بهمن ۱۳۵۶، در پلدختر لرستان به دنیا آمد. رشته تحصیلی رییس جدید فدراسیون فوتبال حقوق بین‌الملل است که وی در این رشته مدرک کارشناسی ارشد را دریافت کرده است.
در کارنامه سوابق مدیریتی شهاب الدین عزیزی خادم، عضویت در کارخانه ایران خودرو و به طور مثال مدیریت لیزینگ این کارخانه بزرگ دیده می‌شود. مدیریت در شرکت‌های زیر مجموعه وزارت رفاه، حضور در هیات مدیره باشگاه پیکان و سایپا، شرکت پتروشیمی امیرکبیر و شرکت پتروشیمی شازند نیز ثبت شده است.
شهاب‌الدین عزیزی خادم در سال ۱۳۹۵ خورشیدی نیز برای انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال نام نویسی کرده بود، اما از سوی کمیته تعیین صلاحیت فدراسیون فوتبال رد صلاحیت شد. او البته ابتدا قصد ریاست داشت، اما ائتلاف با مهدی تاج باعث شد از رقابت برای صندلی نخست انصراف بدهد و آرای خود را در سبد رییسی بریزد که بعد‌ها اعتراف به اشتباه بودن آن تصمیم کند.
امیر عابدینی یکی از اعضای وقت این کمیته، در آن زمان دلیل رد صلاحیت عزیزی خادم را نداشتن ۱۰ سال سابقه مدیریت دولتی عنوان کرده بود. اما با حذف این بند مورد نظر در اساسنامه اصلاح شده فدراسیون فوتبال ایران، عزیزی خادم در نام نویسی اخیر برای انتخابات فدراسیون فوتبال با مشکل مواجه نشد. او سابقه عضویت در هیات رییسه فدراسیون فوتبال را دارد.
عزیزی خادم همان گزینه‌ای بود که با بهاروند برای انتخابات ائتلاف کرد. طی روز‌های اخیر خیلی‌ها تلاش کردند این ائتلاف را بشکنند، حتی شایعه شد به بهاروند دستور داده اند سبد رای هیات‌های فوتبال را در اختیار کیومرث هاشمی بگذارد، اما پیروزی شهاب عزیزی خادم در هر دو مرحله نشان داد، هیچ خدشه‌ای به ائتلاف بهاروند و عزیزی خادم وارد نشده و رییس جدید فدراسیون فوتبال هم بلافاصله بعد از پیروزی در انتخابات فدراسیون فوتبال، سرپرستی نایب رییسی دوم یا همان سرپرستی سازمان لیگ را به او سپرد.
نویسنده: صادق لودریچه
چون من خودم در سیستم دولتی کار می کنم انتخاب(انتصاب) مدیران در سیستمهای دولتی را می دانم که اصل اول آن اینست که بله قربان گوی مدیران ارشد خود باشد و خدای ناکرده حرفی نزند که مذاق آنها خوش نیاید و البته اصول و شرایط دیگر که تقریبا همه می دانند! 
یادت رفت داداش