میانکاله برای دومین سال پیاپی، شاهد کشتارگاه وسیع مسافرانی شده که برای گذران فصول سرد به ایران میآیند، اما فرصت مهاجرت معکوس از آنها گرفته میشود!
به گزارش «تابناک»، با کشف و جمع آوری ۸۲۶ قطعه پرنده مهاجر آبزی در روز جاری، شمار پرندگان تلف شده در خلیج گرگان و سواحل اطراف آن به بیش از ۱۹ هزار رسید. مرگ و میر شدید گونههایی مانند چنگر، فلامینگو، مرغابی، کشیم و آبچلیک در میانکاله که گام دیگری در مسیر فراموشی خاطرات خوش این شبه جزیره کم نظیر است که نامش با مصیبتهای زیادی گره خورده است؛ منطقهای که در یک ماه اخیر، قتلگاه پرندگان پرشماری بوده است.
البته این دومین سال است که اخبار مرگ و میر پرندگان مهاجر از این خطه مخابره میشود و سال گذشته شمار پرندگانِ از دست رفته در میانکاله و خلیج گرگان به ۴۰ هزار رسید؛ اتفاقی شوم که نتیجه کاهش چشمگیر سطح آب در این خلیج و سرازیر شدن انواع و اقسام پسابها و فاضلابها به آن است؛ فرایندی که موجب رسوبگذاری وسیع در خلیج هم شده و عمق آن را کاهش داده تا مشکلاتش دوچندان شود.
اما دلیل مرگ و میر وسیع پرندگان چیست؟ آن گونه که برخی کارشناسان و مسئولان مدعی هستند، همه چیز زیر سر «بوتولیسم» است؛ سمی مهلک که در نتیجه فعالیت نوعی باکتری با نام «کلوستریدیوم بوتولینوم» تولید میشود. باکتریای که در بدن گونههای بیمهره آبزی رشد میکند و موجب مرگشان میشود و بعد با تغذیه ماهیها از آنها، مرگ ماهیها را موجب میشود و بعد از طریق ماهیان به پرندگان سرایت میکند و ادامه ماجرا هم مشخص است.
برای دیدن تصاویر در ابعاد بزرگتر روی آنها کلیک کنید.
این فرضیهای است که ظاهرا برخی مسئولان شواهدی برای اثباتش هم دارند؛ افزون بر آنکه گفته میشود، بوتولیسم در تالابها و آبگیرهای دیگری در جهان هم مرگ و میر پرندگان را موجب شده و تنها در ایران فاجعه آفرینی نکرده است. گزارههایی که مدعی هستند سیلابهای سالهای اخیر هم در رقم خوردنش تاثیر بسزایی داشته، چون عمق خلیج گرگان را با رسوباتی که آورده کاهش داده و شرایط را برای رشد باکتری یاد شده فراهمتر از قبل کرده است.
اما آیا همه چیز زیر سر این باکتری نام آشناست یا ماجرا ابعاد دیگری هم دارد؟ اگر بدانیم محققان و دامپزشکان مستقل اجازه ورود به میانکاله را ندارند، چطور؟ اگر بشنویم که دمای میانکاله و خلیج گرگان برای رشد باکتری مذکور مناسب نیست و میبایست بیش از ۲۱ درجه سانتیگراد باشد، چه؟ گلایههای مردم از رها شدن پسابهای صنعتی به خلیج و یا تخلیه زبالههایی مانند ضایعات کشتارگاه که موجب افزایش جوندگان و بیماریهای همراه آنها شده، چطور؟
البته ممکن است کشتار وسیع پرندگان مهاجر نه بر اثر یکی از این عوامل، که در نتیجه ترکیبی از این عوامل مختلف رقم خورده باشد. مجموعه عواملی که اگر مقصر لقب گیرند، باید برای رفعشان موارد مختلفی را مد نظر قرار داد و برنامه ریزی وسیعی کرد که کاری زمان بر، هزینه بر و همراه با موانع و مشکلات پرشمار است؛ مسیری که برای رهایی از آن میشود همه چیز را گردن یک باکتری انداخت که در جایی دیگر از کره خاکی هم پرنده کشته و حتی در کنسرو هم تکثیر میشود و جان مردمان بی دقت را میگیرد!
راهی میان بر که میشود به کمکش بی هیچ دغدغهای به سرمنزل مقصود رسید، در حالی که اگر بگوییم پسابهای سرازیر شده به خلیج هم نقش دارند، لازم است با برخی صنایع درگیر شد و پروسهای طاقت فرسا برای جلوگیری از ریختن این سموم تعریف کرد و حتی پروژه سم زدایی را در دستور کار قرار داد و اگر بگوییم زباله ریزی هم تاثیر داشته، میبایست برای بازیافت ـ که خود به تنهایی معضلی وسیع است ـ برنامه ریزی کرد، در حالی که میشود همه این راهها را نرفت و مرگ پرندگان را کار قضا و قدر خواند!
اقدامی هوشمندانه که سازمان محیط زیست، استانداری و هر نهاد مسئول و مرتبطی را از شر لایروبی خلیج گرگان و احیای آن هم نجات میدهد و موجب میشود، مسیر خشک شدن این خلیج به روال قبل با قدرت و قوت ادامه پیدا کند و چه بسا زمینی وسیع برای شهرک سازی و هر پروژه دیگری در اختیار قرار گیرد و همه اینها تنها و تنها به کمک باکتری یاد شده ممکن میشود؛ باکتری که جان پرندگان زیادی را گرفته، اما ظاهرا صندلی مدیران زیادی را برایشان حفظ کرده و میکند!