این خواننده از شهرت بالایی میان نوجوانان برخوردار است این گروه سنی به سرعت در حال بازنشر و ساخت دابسمش و وایرال کردن این کلیپ مستهجن هستند.
در این میان شاهد واکنشهای متعددی به صورت رسمی و غیررسمی از سوی دلسوزان و صاحبنظران حوزه فرهنگی و تربیتی بودهایم اما نباید یادمان برود که این سومین اقدام ضد فرهنگی این خواننده لس آنجلسی است که با این نوع محتوا پخش شده است. در کلیپ اول این شخص ادعا کرد که توانسته کار را به استیضاح وزیر بکشاند. در دومی هرچه بیشتر مخاطب قرار دادن کودکان و نوجوانان را آغاز کرد و حالا هم که یکی از مظاهر اصلی پورنوگرافی را به ویدئوی سومش آورده است.
برخی از کارشناسان و صاحب نظران اما در واکنش به ادامه سریالی ساخت این کلیپهای مستهجن، دوباره درباره فیلترینگ و استفاده از فیلتر شکنها صحبت کردهاند و برخی از مراقبت مسئولان از فضای مجازی و مطالبه وضع قوانین جدیتر سخن گفتهاند.
با این حال به نظر میرسد این پدیده معلول زیست ما در فضای مجازی و احساس مسئولیت نکردن مسئولان و رهبران فکری بخصوص علما و صاحبنظران علم ارتباطات است.
در طول یک سالی که از شیوع ویروس کرونا در کشور میگذرد شاهد همت جدی همه مسئولان برای مقابله با این ویروس بودیم و این هم افزایی باعث شد مردم حتی عادتهای قدیمی خود را مثل دید و بازدید، جشن عروسی، مراسم سوگواری و … را مورد تجدید نظر قرار دهند.
این همگرایی ملی نسبت به ویروسی بود که آدم میکشت و باعث تلفات میشد. همگرایی که نتیجه اقدامات فرهنگی و رسانهای رهبران جامعه بود و با اجرای قوانین سلبی همچون منع تردد، شاهد همیاری مردم بودیم اما متأسفانه ما در مباحث استفاده از شبکههای اجتماعی در میان جوامع دنیا (در قیاس با ادوار تاریخی) در دوران جاهلیت به سر میبریم.
آنچه در رویداد ضد فرهنگی اخیر شاهدیم، حاصل رفتارهای قبلی ماست. چناچه اگر این فرد کلیپ خودش را با یک فاحشه مشهوری میسازد و کارش را برجسته جلوه میدهد طبیعی است. چراکه این ارزش خبری را ما قبلاً برای او ایجاد کرده و او را به شهرت خبری رساندهایم. در صورتیکه این شخص نباید تا این اندازه شناخته میشد.
درواقع ما به شیوع بدون مقابله و پروراندن ویروسهای رسانهای دامن زدیم و باید هشدار بدهم که این ویروسها به مراتب از ویروسهای طبیعی همچون کرونا خطرناکتر است.
چنانچه در بیان روایات معصومین در خصوص محتواهای حرام اینطور هشدار دادهاند که اینها تیرهای سمی هستند چه این محتوا از چشم وارد شود چه از طریق قول و زبان و چه نشأت گرفته از پنداشتههای قلبی باشد. بنابراین ما نسبت به هر آنچه را که در قلب، چشمها و گوشها وارد میکنیم مسئولیم.
بنابراین در میان رهبران جامعه اسلامی مان باید همان همتی که در خصوص مقابله با ویروس کرونا و دیگر پدیدههای ناهنجار مادی مثل سیگار کشیدن، و یا مخاطرات محیط زیست وجود دارد، نسبت به مخاطرات ذهنی و روحی هم وجود داشته باشد، چراکه قطعاً ویروسهای دیجیتال به راحتی به روح ما وارد میشود و آثاری بی بازگشت و بلند مدت دارند.
اگر ویروسی وارد بدن شود بر اساس شرایط و زیست خودش ممکن است بر روی جسم ما اثر بگذار اما در فاصله زیاد یا کمی از آن خارج شود اما ویروسهای ذهنی به هیچ عنوان از بین نمیرود و پژوهشها ثابت کرده این ویروسها در ناخودآگاه و مغز ما مینشیند و اثرشان را در آینده بروز میدهند.
بنابراین آن همتی که در حوزه بیماری کرونا مشهود بود را باید در حوزه ویروسهای دیجیتال هم داشته باشیم و باید به مصونیت نسبی در این زمینه برسیم. چراکه آمار مبتلایان ویروسهای دیجیتال سهمگینتر و تلفات آن پنهان است و آثار آن را در سالهای آینده باید شاهد باشیم.»
*روزنامهنگار و مدرس دانشگاه