به گزارش «تابناک»، روزنامه ایران درباره مشکلات اجتماعی و روان شناختی ناشی از عدم ارتباط دانشآموزان مقطع ابتدایی در دوران کرونا به ارایه گزارشی پرداخت و نوشت: شخصیت اجتماعی هر فردی از کودکی شکل میگیرد، تا پیش از این، در مهدهای کودک و دبستانها، بچهها مفهوم ارتباط با گروه همسالان را تجربه میکردند، گزینهای که این روزها به کل از زندگی آنها حذف شده و میتواند اثرات بسیار منفی بر روحیه و شخصیت کودکان تا سالهای سال باقی گذارد.
افسر افشارنادری، جامعه شناس و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه شخصیت اولیه کودک در خانواده، همسالان و مدرسه شکل گرفته و مبنای جامعهپذیری کودکان میشود، به «ایران» میگوید: در دوران کرونا ارتباط کودک با همسالان، والدین آنها و مربیان قطع شده و کودک بجز خودش و خانوادهاش دیگر کودکان را ندیده و با آنها آشنا نمیشود و محیط زندگی آنها را نمیبیند، لذا نمیتواند تصور کند دیگرانی هم وجود دارند که غیر او فکر میکنند و یا رفتار میکنند و به همین دلیل، دیگری تعمیم یافته در خود را تجربه نمیکند. بویژه دانشآموزان کلاس اول که مدرسه و همکلاسیهای خود را از طریق آموزش مجازی شناخته و درک درستی از محیط مدرسه نداشته و نمیتوانند با معلمان، همکلاسان و مدرسه ارتباط مناسب برقرار سازند؛ از طرف دیگر شخصیت ثانویه در اجتماع و در ادامه شخصیت اولیه شکل میگیرد و زمانی که شخصیت اولیه بدرستی شکل نیافته باشد روی شخصیت ثانویه نیز تأثیرگذار خواهد بود و افراد اجتماعی شده رفتارهای مناسب اجتماعی را بدرستی نیاموخته و ممکن است در آینده افراد بهنجاری برای جامعه محسوب نشوند.
او در ادامه اظهار میکند: شیوع ویروس کرونا تأثیرات شگرفی بر سبک زندگی داشته و چالشهای بسیاری برای والدین در سراسر دنیا به وجود آورده است که تا به حال تجربه نکرده بودند. اعتراض و انتقاد والدین از رفتار کودکان از همین امر سرچشمه گرفته است. از طرفی پدرها و مادرها نیز به علت نگرانی از ابتلای خود و خانواده محدودیتهای بیشتری به کودکان و سایر افراد خانواده تحمیل میکنند که شاید کمی هم زیاده روی باشد همین امر سبب میشود پرخاشگری در کودکان که شامل مجموعهای از رفتارهای تخریبی مانند سرپیچی کردن و امتناع از تبعیت از درخواستهای بزرگسالان است، در کودکان شدت یابد و چنانچه والدین بر اجرای خواستههای خود پافشاری کنند، کشمکشی هم پیش آید که در نتیجه آن، حساسیت والدین به دنیای بیرونی فرزندان و نیازهای آنان کاهش یافته و این امر به احساس ناامنی، بیتوجهی و طردشدگی در کودکان منجر شده، بر ادراک آنان از خود و دیگران تأثیر گذاشته و مانع برقراری یک رابطه مؤثر با دیگران میشود. باید در نظر داشت، آموزش مهارتهای زندگی به فرزندان در اولویت هر اجتماعی قرار دارد و این امر فقط در ارتباط مناسب با دیگر کودکان و دیگر محیطهای اجتماعی تحقق مییابد. کودکان باید تفکر و روش گفتوگوی صحیح و رفتار مناسب در شرایط خاص جامعه را در محیط خانواده و سایر محیطهای اجتماعی آموخته و تجربه کنند تا دچار افت یادگیری و ارتباطات اجتماعی نشوند.
سام بوربور، فعال حوزه کودک و مدیرعامل انجمن دیده بان حقوق کودک نیز با بیان اینکه پیش از کرونا هم نگرانیهای بسیاری در خصوص تنهایی کودکان و آسیبهایی که به این علت دامنگیرشان میشود وجود داشت، به «ایران» توضیح میدهد: قبلاً نگرانیها در مورد تک فرزندها بیشتر نمود پیدا میکرد، وابستگی زیاد به پدر و مادر که در نتیجه توجه بیش از حد به کودک اتفاق افتاده و فشار برای آوردن نمرات بالای تحصیلی روی کودک و... موجب شکنندگی کودکان در صورت بروز ناملایمات سطحی شده و میشود.
به دست نیاوردن یا کمتر به دست آوردن مهارتهای اجتماعی و مختص شدن ارتباطات جمعی به ساعات حضور در مدرسه از مشکلاتی بود که کودکان را تهدید میکرد، حالا که حدوداً یک سال و نیم از تعطیلی کلاسهای حضوری مدارس میگذرد، آسیبهای ناشی از تک فرزندی و تنهایی کودکان بیش از پیش نمود پیدا میکند. بخش قابل ملاحظهای از آموختههای مستقیم و غیرمستقیم کودکان پیشتر در تعاملات با دوستان و همکلاسیها به دست میآمده که در شرایط فعلی کودکان از آن محروم شدهاند.
بروز آسیبهای اجتماعی و روانشناختی ناشی از فضای مجازی در بسیاری از کودکان مشهود است. پیش از این هم خانوادهها نگرانیهایی برای استفاده کودکان از تلفن همراه و دسترسی نامحدود کودک به اینترنت داشتند که اساساً مربوط به کودکان بزرگتر بود ولی متأسفانه در شرایط فعلی کودک شش ساله جهت استفاده از آموزشهای مجازی گوشی و تبلت شخصی خود را دارد. بهگفته او، کودک کلاس اولی با دسترسی به فیلترشکن امکان مشاهده هر چیزی را پیدا میکند. بهجای بازی با همسن و سالهای خود ساعتها به بازیهای آنلاین و غیرآنلاین میپردازد.
این بازیها در عینحال که موجب افزایش خلاقیت و هوش میشود برای کودک تنهای امروز، اعتیاد آور و مخرب است. محتوای برخی از این بازیها ممکن است برای کودکان مضر باشد و موجب شود بهدلیل خشونت، هیجان زیاد، نمایش تصاویر و شخصیتهای نامناسب تأثیرات روحی، روانی و تربیتی بدی روی آنها بگذارد. بیماریهای مختلف نظیر گردن درد و آسیب به چشم و... کودک را تهدید میکند. عدم کنترل و استفاده صحیح، فرصتهای مفید و مثبت در بستر اینترنت را بهخطرات جبرانناپذیری برای بسیاری از کودکان تبدیل کرده است.
حال که کودک جاذبههای اینترنت را تجربه کرده خانواده در پساکرونا هم کار آسانی با حذف این مقوله از زندگی کودک نخواهد داشت و باید بداند خود و کودک را باید با برنامهریزی و زمانبندی و آموزش استفاده بهینه از مزایای آن بهرهمند کند تا با شرایط موجود سازگار شوند و بیش از گذشته برای کودک زمان بگذارد و با سرگرم کردن کودک با برنامههای شاد و مفرح نظیر بازی خوراک جدید را جایگزین بازی با موبایل و... کند. کودک تنها بدون همبازی، گاه روزها و ساعتها در خانه میماند و خانواده بدون توجه به این موضوع تنها با سرکوب کودک تلاش در قطع ارتباط او با دنیای مجازی میکند.
این فعال حوزه کودک در ادامه بیان میکند: خانواده باید بداند که تفکر انتقادی و نه گفتن مهارت است و باید به کودک آموزش داده شود. والدین باید با مهارت حل مسأله جایگزین صحیحی برای راهکارهای منسوخ و دم دستی خود که همواره مشغول سرکوب کودک است بیابد. سواد رسانهای خود را بالا ببرد و در این راستا کودک را همراهی کند.
رضا ولدخانی، روانشناس نیز با طرح این سؤال که آیا تا به حال شده از بیکاری و بیحوصلگی رنج ببرید به «ایران» میگوید: در نظر بگیرید که چند روز تعطیل سر کار نروید، در منزل همه چیز مرتب است و هیچ کاری ندارید، چه احساسی پیدا خواهید کرد؟ بیکاری و بیبرنامگی میتواند احساسات بسیار ناخوشایندی را به انسان منتقل کند تا جایی که به افسردگی و اختلالات شخصیتی بینجامد. فرزندان ما در زمان کودکی بسیار پرانرژی و فعال هستند، اصل کار روزانه آنها بازی با همسالان است. این توصیف کودکان طبیعی و نرمال است. دور بودن کودک از بازیهای روزانه دقیقاً شاید همان بیکاری و بیبرنامگی بزرگسالان است که به آن اشاره شد، این مقایسه کمک میکند تا بهتر بتوانیم فرزندانمان را درک کنیم. بازی و سرگرمی برای آنها یک موضوع بسیار مهم و یک ضرورت است که باید مورد توجه والدین، معلمان، مربیان و مسئولان قرار داشته باشد.
بهگفته این روانشناس، در عصر الکترونیک، دوست و همبازی خیلی از بچهها و همچنین حسرت خیلی دیگر گوشی تلفن هوشمند یا دستگاههای بازی رایانهای است؛ افراط در ارتباط بچهها با این وسایل و همچنین قطع ارتباط کودکان با همسالان بهدلیل گسترش بیماری واگیردار کرونا، ضربات اساسی به تشکیل شخصیت سالم در فرزندان ما وارد خواهد کرد، البته بدیهی است که صدمات و آسیبهای جسمی نیز بر این رده سنی وارد شده است. کم تحرکی و نبود نشاط کودکانه، صدمات جسمی و روحی و روانی برای کودکان بههمراه دارد تا حدی که میتوان آن را مقدم بر آموزشهای معمول و کلاسیک قلمداد کرد.
به تعویق افتادن آموزش، قابل جبران است، اما تنهایی، نبود نشاط، خمودی، خجالتی شدن و در نهایت افسردگی کودک به سختی قابل جبران است و در شخصیت کودک مؤثر است. همانطور که بیان شد بازی البته نه در تنهایی و بازیهای رایانهای بلکه بازی با همسالان برای کودکان در سنین دبستان و قبل از دبستان واجب و ضروری و دقیقاً به منزله انجام امور روزانه برای بزرگسالان است، بنابراین همانطور که در ایام انتشار بیماری کرونا برای انجام کارهای روزانه خود راه حلهایی یافته و امور داخل منزل و خارج از منزل را تعطیل نمیکنیم، باید با توجه بهضرورت شخصیتی و تربیتی برای فعالیت کودکان هم بهدنبال راه حلهای عملی باشیم تا هم پروتکلهای بهداشتی و دوری از بیماری رعایت شود و هم فرزندانمان علاوه بر بهرهگیری از آموزشهای معمول بتوانند در ارتباط با همسالان و بازیهای کودکانه، شادی و نشاط بیشتری را تجربه کنند.
ولدخانی در ادامه میافزاید: فراموش نکنیم که بسیاری از آموزشها در این سنین از طریق بازیهای مفید صورت میگیرد و در صورت توجه به این موضوع، بسیاری از روشهای آموزش و پرورش والدین دستخوش تغییرات مثبت میشود.