به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه دوازدهم مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که طلسمشکنی حسن یزدانی با شکست دادن دیوید تیلور، بیانات فرمانده کل قوا با اشاره به مسائل همسایگان در شمال غرب کشور، افزایش ۳۰۰ درصدی اختلاس در کشور و ابهامهایی برای جشن پایان کرونا در صفحات نخست روزنامههای امروز با تیترهای مختلف برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز به مساله کرونا پرداخت و نوشت: یک هفته از وعده وزیر بهداشت دولت سیزدهم که گفت «دو هفته دیگر جشن پیروزی بر کرونا را برگزار میکنیم» گذشت، ولی نشانهای که بتوان با استناد به آن احساس کرد به پیروزی بر کرونا نزدیک شدهایم دیده نمیشود. در کشوری که تعداد جانباختگان روزانه آن در اثر کرونا بالای ۲۰۰ نفر است و مبتلایان روزانه آن بالای ۱۰ هزار نفر است و هر روز هزاران نفر بستری میشوند، چگونه میتوان اوضاع را نزدیک به پیروزی بر کرونا دانست؟
این سوال مربوط به آمار رسمی اعلام شده توسط خود وزارت بهداشت است که عدهای ازجمله خود مسئولین این وزارتخانه معتقدند آمار واقعی بیش از اینهاست. حتی اگر به همین آمار اعلامی وزارت بهداشت اعتماد کنیم، بهیچوجه نمیتوان کشور را در حال نزدیک شدن به پیروزی بر کرونا دانست؛ بنابراین سخن آقای وزیر به شوخی با کرونا بیشتر شباهت دارد.
برای آحاد ملت ایران، باعث خوشحالی است که شاهد پیروزی بر کرونا باشند. اگر وزیر بهداشت بتواند وعده خود را محقق کند، حتماً باید تشویق شود و نام او در تاریخ بهداشت کشور به عنوان یک انسان موفق به ثبت برسد.
آنچه موجب نگرانی است، این که چون وزیر بهداشت دولت دوازدهم نیز وعدههای زیادی میداد که محقق نمیشدند و مردم بشدت نسبت به او بدبین میشدند، وعدههای وزیر جدید هم در اذهان مردم تداعیکننده همان روش سلف او تلقی میشود. این، خوبست که مسئولین بهداشتی به مردم امید بدهند، ولی اگر امیددادنها به واقعیت نپیوندند، مردم اعتماد خود به آنان را از دست میدهند.
نکته بسیار مهم اینست که وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا برخلاف وظیفهای که برای جلوگیری از ایجاد زمینههای انتقال کرونا برعهده دارند در برابر کسانی که تلاش کردند ۶۰ هزار نفر از هموطنان ایرانی برای راهپیمائی اربعین به عراق بروند، نایستادند. بعداً معلوم شد تعداد مسافران رسمی اربعین ۸۰ هزار نفر بودند و در زمان بازگشت مشخص شد ۱۸۰ هزار ایرانی به شکلهای مختلف به عراق رفته و در راهپیمائی اربعین شرکت کردند. این جمعیت، در چند مورد در معرض انتقال ویروس کرونا قرار میگیرند که خود راهپیمائی، حضور پرتجمع در حرمها، تجمع در مرزها و فشردگی در هواپیماها و اتوبوسها ازجمله آنهاست. افزایش تعداد مبتلایان به کرونا از عوارض طبیعی این تجمعات بیحساب و کتاب است کمااینکه یکی از مسئولین بهداشتی خوزستان نسبت به این موضوع هشدار داد و گفت در جریان بازگشت زائران اربعین فاجعهای بزرگ در راه است.
انتظار این بود که وزیر بهداشت به عنوان مسئول اصلی سلامت مردم و جامعه، اولاً در برابر تصمیم نادرست اعزام زائران به راهپیمائی اربعین میایستاد و ثانیاً به جای وعده پیروزی بر کرونا، نسبت به در راه بودن موج ششم هشدار میداد. تا زمانی که مرگ و میر کرونائی به صفر نرسد و ابتلا به این ویروس ریشهکن نشود، نمیتوان سخن از پیروزی بر کرونا به میان آورد.
علی میرزامحمدی طی یادداشتی در شماره امروز با عنوان تورم ساختاری خانواده ایرانی در شماره امروز اعتماد نوشت: تورم ساختاری خانواده، آثار و عواقب اجتماعی بسیار ناگواری برای جامعه ایران به همراه دارد که برخی از آنها عبارتند از: در نتیجه تورم ساختاری خانواده، پدر به عنوان نانآور خانواده مجبور است برای تامین نیازهای فرزندان به اضافهکاری و کارهای دوم و سوم روی بیاورد.
وضعیت روانی خانواده بهشدت افت خواهد کرد. این مساله ریشه در آن دارد که در روند جدایی دختران و پسران جوان با تشکیل خانواده جدید، در مثلثی از روابط بین سه خانواده، دامنه گستردهای از تعاملات آغاز میشود که در همنشینی با عروس و داماد و نوهها و فامیلهای منتسب به آنها فصل جدیدی از «لذت چرخه زندگی» برای اعضای خانواده رقم میخورد. اما تورم ساختاری خانواده، خانواده را از این لذت روانی محروم میسازد.
٭این وضعیت به افسردگی جوانان منجر شده و بستری مناسب برای آسیبهای اجتماعی از جمله خشونت خانگی، اعتیاد و روابط نامشروع خواهد بود. این مساله زمانی تشدید میشود که پدر و مادر به علت شرایط سنی فرزندان نمیتوانند کنترل چندانی روی آنها داشته باشند. در چنین مواردی درگیریهای بین والدین با فرزندان، احتمال خشونت خانگی را افزایش خواهد داد.
٭بر اثر تورم ساختاری خانواده، نرخ زادوولد کشور بهشدت افت خواهد کرد و در آینده نزدیک بحران جمعیتی تشدید خواهد شد. در طول سه سال بحران اقتصادی کشور از سال ۱۳۹۷ تا انتهای ۱۳۹۹، حدود ۴۰۰ هزار تولد از مجموع تولدها (یعنی ۳۰ درصد آنها) کاسته شده است و نرخ باروری در آخرین دادههای مرکز آمار ایران به زیر «سطح جانشینی» (حدود ۱.۷۴) تنزل یافته است.
٭ «توزیع جغرافیایی تورم ساختاری خانواده» در مناطق مختلف و واکنش اقوام ایرانی در مقابله و سازگاری با این پدیده یکسان نیست. در نتیجه با به هم خوردن تعادل جمعیتی اقوام در استانهای کشور، مسائل اجتماعی و امنیتی جدیدی در حال شکلگیری است که به تدریج بر دامنه آنها افزوده خواهد شد.
افزایش آسیبهای تورم ساختاری خانواده ایرانی، زنگ خطری برای سیاستگذاران اجتماعی و اقتصادی کشور است. آثار سوء این پدیده بدون اغراق با آثار جنگ قابل مقایسه است. جلوگیری از افزایش تورم ساختاری خانواده، جز با حل مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور و افزایش رونق اقتصادی و کارآفرینی و حل ریشهای مشکل مسکن خانوادهها و پس از آن تسهیل و تشویق روند ازدواج جوانان امکانپذیر نخواهد بود. تورم مزمن اقتصادی و عدم اتخاذ راهکارهای مناسب برای آن با تشدید تورم ساختاری خانواده ایرانی علاوه بر تهدید بنیان خانوادهها، آثار ویرانگری بر جای خواهد گذاشت که دیر یا زود در تامین نیروی انسانی، امنیت جمعیتی، وضعیت روانی و آسیبهای اجتماعی کشور، نمایان خواهد شد.
اما انسان کارآفرین و تولیدگر، انسان قضا و قدری نیست، بلکه کنشگری فعال است. هرچند او به خداوند تکیه میکند و توکل دارد، اما دست از تلاش برنمیدارد. چنانکه توصیهها و روایات بسیاری هم شده که بدون انجام عمل نمیتوان منتظر لطف خداوند بود. بنابراین، فرد کارآفرین تا آنجایی که میتواند باید تلاش کند و بر مشکلات غلبه نماید. اما شخصیتهای متناسب با این ویژگیها در برنامههای تلویزیون یا غایب هستند یا کم به نمایش درمیآیند.
باید ذهنیت خود را در مورد رفع موانع تولید تغییر داده و به ظرافتهای آن توجه کنیم. همه مشکلات تولید فقط به موانع اقتصادی و اداری برنمیگردد، بلکه رونق تولید نیازمند افرادی است که دارای ذهنیت تولیدی بوده و باورمند به توسعه کسبوکار و کارآفرینی باشند. این باورها باید در افراد جامعه به مثابه کنشگران اصلی، نهادینه شده باشد. در این میان، رسانهها و به خصوص صداوسیما، نقش مهمی در توسعه این نگرشها دارند. تولید، تنها با وجود کنشگران تولیدگر رونق میگیرد. اگر ذهنیتها، نگرشها و در یک کلام فرهنگ تولید در میان کنشگران این حوزه، کمرنگ شود، دیگر برنامهریزیها و نظارتهای اداری نیز چاره کار نخواهد بود.
کمال احمدی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه کیهان با عنوان چرایی یک دستور نوشت: ممنوعیت ورود کالاهای مشابه داخلی صرفا محدود به ایران نیست و در سایر کشورها نیز بنابرشرایطشان رخ داده است. همین کرهایها که امروز به دنبال هجوم به بازار ما هستند در سال ۱۹۶۰ میلادی و با تصویب لایحهای، صنعت الکترونیک خود را از طریق ممنوعیت واردات مورد حمایت قرار دادند وبا توسعه صنعت مذکور، ممنوعیت واردات قطعات محصولات الکتریکی را نیز ابلاغ کردند. کمی بعد هم فروش کالاهای قاچاق با قدرت توسط دولت کره ممنوع شد. در آن زمان شرکت گلداستار که بعدها به الجی تغییر نام داد تنها تولیدکننده لوازم الکتریکی در کره بود و این سیاست به افزایش فروش رادیوهای گلداستار به ۴۰ درصد کل سهم بازار رادیو در سال ۱۹۶۲ منجر شد. انگلیس هم که یکی از قطبهای صنعت نساجی است، در آغاز عصر صنعتیشدن و تا آخر قرن ۱۹ برخلاف قواعد تجارت آزاد عمل کرد تا تولید داخلیاش جان بگیرد و واردات پارچه را برای تقویت نساجی خود ممنوع کرد. کشور ژاپن هم در مقطعی واردات کالاهایی را که نمونه مشابه داخلی داشت ممنوع کرد و هرگز اجازه واردات آزاد در صنایعی که قدرت رقابت با تولیدات جهانی را نداشتند، نداد و دائما تا تحقق قدرت رقابتی بالا از صنایع خود حمایت کرد. با این اوصاف ادعای کسانی که میگویند فقط ایران سیاست ممنوعیت واردات را اجرا کرده صحیح نیست.
برخی افراد نگرانند که با این ممنوعیت و در نبود شرکتهای کرهای بازار لوازم خانگی ما مثل بازار خودرو دچار انحصارشده و رقابت از بین میرود. در یادداشت قبلی پاسخ این نگرانی داده شد که «اولا حتی حامیان دوقلوهای کرهای در ایران هم خلاف این نگرانی را میگویند. نعمتزاده وزیر صمت دولت نخست روحانی با انتقاد از وجود بیش از ۱۰۰ برند داخلی در صنعت تولید لوازم خانگی در کشور مدعی شده بود «با ۱۰۰ برند نمیتوانیم در بازارهای جهانی حضور موفقی داشته باشیم»؛ بنابراین صنعت لوازم خانگی هرگز محدود به یکی دو تا تولیدکننده نیست که در نبود خارجیها انحصار در این حوزه شکل بگیرد.
ثانیا مگر در خود کره جنوبی انحصار تولید لوازم خانگی در اختیار دو شرکت سامسونگ و الجی نیست؟ چطور انحصار در آنجا خوب است و اینجا بد؟!» ثالثا طی روزهای اخیر گزارشهای متعددی منتشر شد که نشان میداد سالانه یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار لوازم خانگی به صورت ته لنجی و کوله بری وارد کشور میشود که همین امر نشان میدهد بازار اصلا در انحصار تولید کنندگان داخلی نیست و این کالاهای قاچاق هستند که در بازار ما جولان میدهند.
- نکته به حقی که بسیاری از دلسوزان مطرح میکنند اینکه تولیدکنندگان لوازم خانگی باید قدرشناسی خود نسبت به دستور رهبری را در عمل نشان دهند و ضمن ارتقای کیفیت محصولاتشان موضوع کاهش قیمت را به طور جدی دنبال کنند. فعالان این صنعت باید توجه داشته باشند که نرخ انرژیهایی که استفاده میکنند هرگز دلاری نیست و ریالی است و این مسئله نقش مهمی در قیمت تمام شده محصولشان دارد علاوهبراین، اگر آنها خواهان اقبال عمومی هستند باید خودشان را با قدرت خرید مردم وفق دهند نه اینکه به بهانه افزایش نرخ ارز مدام قیمت تولیداتشان را بالا ببرند و نهایتا هم از رکود وکسادی بازار بنالند.
ـ دستور رهبری مبنی بر ممنوعیت ورود کالاهای کرهای یک فرمان واضح و غیر قابل خدشه است و لذا بایستی همگان اعم از دستگاههای عمومی دولتی و غیردولتی به شکل جدی آن را اجرا کنند. اینکه عدهای به بهانه ته لنجی، کولهبری و یا شوتی به دنبال دور زدن این دستور باشند عملا در حال خیانت به عموم مردم، کارگران و تولیدکنندگان ایرانی هستند و طبیعی است در این شرایط دستگاههای اطلاعاتی و قضایی باید ضمن شناسایی خائنان آنها را به مجازات برسانند. بسیاری از دلسوزان و فعالان صنعت داخلی معتقدند اگر فرمان آتش زدن جنس قاچاق در همان سر مرز که چند سال پیش اعلام شد با «انقلت» آقایان مواجه نمیشد امروز هرگز شاهد حجم عظیمی از اجناس قاچاق در مغازهها و بیکاری میلیونها کارگر ایرانی نبودیم. کمیسیون اقتصادی مجلس سال گذشته حجم سالانه قاچاق را ۲۵ میلیارد دلار اعلام کرد و اخیرا هم نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار گفت: «به ازای واردات هر یک میلیارد دلار کالای ساخته شده ۱۰۰ هزار فرصت شغلی از بین میرود». با این حساب، سالانه دو و نیم میلیون فرصت شغلی با قاچاق کالا از بین میرود. راه مقابله با این وضع ناهنجار اجرای دقیق نسخه دلسوزانه رهبری از سوی آحاد مسئولین، تولیدکنندگان و مردم است.