به گزارش تابناک به نقل از فرارو، «اندی کسلر» سرمایه گذار و تاجر امریکایی؛ او ستون ثابتی در روزنامه «وال استریت ژورنال» دارد. کسلر ۲۰ سال به عنوان تحلیلگر پژوهشی بانکداری، سرمایهگذاری ریسکپذیر و مدیر صندوقهای تامینی کار کرده است. او برای وال استریت ژورنال، نیویورک تایمز، فوربس و لس آنجلس تایمز مقالاتی را نوشته است. او در سال ۲۰۱۹ میلادی جایزه جرالد لوب را برای ستونهایش در وال استریت ژورنال دریافت کرد.
آزمایشی در سال ۲۰۱۹ میلادی با موفقیت توانست از طریق فیس بوک و اینستاگرام سربازان را مورد سوء استفاده قرار دهد. این موضوع ضرورت تامل درباره قابلیت رسانههای اجتماعی در تغییر دادن نتایج و روند جنگها را مطرح میسازد.
بگذارید از موضوعی ساده آغاز کنیم از رقابت معروف هاکی بین تیمهای کورنل و هاروارد دو تیم افسانهای در امریکا. اخیرا با یکی از فارغ التحصیلان صحبت میکردم که توضیح داد چگونه دانش آموزان با استفاده از حسابهای جعلی در رسانههای اجتماعی با تصاویری از افراد جذاب با دروازه بان هاروارد دوست میشوند و اطلاعاتی درباره جزئیات زندگی شخصی او را کسب میکنند.
در طول بازی، جمعیت فریاد زنان در مورد «میلی» عمه اش، «مافین» سگاش و یا جدایی اخیر او از یارش صحبت میکردند و وی را مسخره میکردند. در نهایت دروازه بان بر میگشت و گیج و حیرت زده با نگاهی خیره به جمعیت نگاه میکرد. عملیات روانی موفقیتآمیز بود!
همین تاکتیک میتواند در برنامه ریزی جنگ و افشای اطلاعات به بیرون مورد استفاده قرار گیرد. عملیات روانی موضوع تازهای نیست: ما تجربه «توکیو رز» را داشتیم. توکیو رز طی جنگ جهانی دوم برنامههایی را برای تضعیف روحیه نیروهای متفقین در خارج از کشور و خانوادههای آنان در داخل با تأکید بر مشکلات نظامیان در زمان جنگ و خسارات نظامی در جنوب اقیانوس آرام و آمریکای شمالی پخش میکرد. چندین پخش کننده زن با استفاده از نامهای مستعار مختلف و در شهرهای مختلف در سراسر امپراتوری از جمله توکیو، مانیل و شانگهای فعالیت داشتند.
نام «توکیو رز» هرگز توسط هیچ یک از پخش کنندگان ژاپنی مورد استفاده قرار نگرفت، اما برای اولین بار در روزنامههای ایالات متحده آمریکا در چارچوب این برنامههای رادیویی در طی سال ۱۹۴۳ به کار برده شد.
در طول جنگ، توکیو رز فرد خاصی نبود بلکه گروهی از زنان عمدتا غیر وابسته بودند که برای تلاشهای تبلیغاتی در سراسر امپراتوری ژاپن کار میکردند.
ما تجربه «محمد سعید الصحاف» وزیر اطلاعات عراق در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ را داشتیم که بیشتر خبرنگاران امریکایی و تماشاگران تلویزیونی او را به نام «بغداد باب» میشناختند. طی حمله سال ۲۰۰۳ میلادی تحت رهبری امریکا به عراق، صحاف از برتری نظامی عراق سخن میگفت و باعث خنده و سرگرمی بسیاری در غرب شده بود. او در بیانیهای مدعی شده بود که «هیچ کافر امریکاییای در بغداد وجود ندارد. هرگز»! او گفته بود: «ارزیابی اولیه من این است که همه آنان خواهند مرد».
اکنون به نظر میرسد جای دروغ گفتنهای وزیر اطلاعات در عراق در «سی ان ان» را دروغها و شایعات منتشر شده و فعالیت هکرها در اینستاگرام گرفته است. در فوریه ۲۰۱۲ میلادی ستونی با عنوان «چه زمانی رسانههای اجتماعی رئیس جمهور را انتخاب میکنند؟» را نوشتم که اکثر خوانندگان پاسخ منفی دادند. آنان گفتند «هرگز». خب، دیدیم که وضعیت آن گونه که فکر میکردیم نبود. اکنون باید بپرسیم: «چه زمانی رسانههای اجتماعی جنگها را تغییر میدهند»؟
در سال ۲۰۱۹ میلادی، در جریان یک مانور نظامی مرکز ارتباطات استراتژیک ناتو تیمی موسوم به «تیم قرمز» را اعزام کرد تا ببیند آیا میتواند عملکرد ۱۵۰ سرباز را مختل کند یا خیر. محققان با صرف تنها ۶۰ دلار بر روی رباتهای روسی و تنها با استفاده از دادههای منابع باز توانستند نام کاربری، شماره تلفن، ایمیل و هویت سربازان را به دست آورند. هم چنین، آنان در فیس بوک و اینستاگرام با این افراد وارد تعامل شدند. ارتباط آنان با سایر اعضای نیروهای مسلح باعث شد تا مکان سربازان در یک کیلومتری محلی که قرار داشتند مشخص شود و حتی از سربازان خواسته شده بود تا با تجهیزاتشان عکس سلفی ارسال کنند.
بر اساس گزارشهای مربوط به این مانور آنان توانستند به همین سادگی جای دقیق چندین گردان را مشخص کرده و تحرکات نیروها را ردیابی کنند. در گزارش اشاره شده بود که ترسناکترین قسمت ماجرا آنجا بود که اطلاعات شخصی به دست آمده بسیار دقیق بوده و این امکان را داده بود تا رفتار نامطلوب در طول مانور القا شود».
«جانیس سارتز» مدیر مرکز برتری در فرماندهی راهبردی ائتلاف ناتو به من گفته بود: «هر بار که ما سعی در دستکاری رفتارها داشتیم موفق شدیم». فیس بوک برخی حسابهای جعلی محققان را به دلیل فعالیت مشکوک مسدود کرد، اما بسیاری از گروههای و پروفایلهای جعلی تعلیق نشدند. این پرسش مطرح شد که آیا فیس بوک آماده یا حتی مایل به کمک در طول یک جنگ جدی خواهد بود یا خیر؟
فرض کنیم که روسیه به اوکراین حمله میکند و امریکا نیروی نظامی اعزام میکند. آیا امریکا باید رسانههای اجتماعی را در منطقه جغرافیایی میدان نبرد قطع کند؟ آیا باید سربازان را از داشتن گوشهای هوشمند منع کنیم؟ آیا باید برق برج مخابراتی را قطع کرد؟ در پایگاه نظامی «تاپا» در نزدیکی مرز استونی با روسیه سربازان سیم کارتهای خود از تلفنهای هوشمند خارج کرده و تنها در نقاط امن از اینترنت استفاده میکنند. در طول عملیات، سربازان مجبور میشوند برای از کار انداختن تلفنها در دریاچه بپرند. راه حل سادهای وجود ندارد، زیرا یک گوشی هوشمند میتواند ابزار ارزشمندی در زرادخانه یک سرباز باشد.
روسها نیز در عرصه رسانههای اجتماعی با مشکلاتی مواجه بوده اند. در سال ۲۰۱۴ میلادی، پس از سرنگونی پرواز خط هوایی مالزی بر فراز اوکراین بازرسان هلندی توانستند موشک روسی باک را شناسایی کرده و از اطلاعات عمومی ارسال شده توسط سربازان و یا غیر نظامیان روس برای شناسایی واحدی که پرتابگر موشک را انتقال داده بود استفاده کنند و محل عبور آن را از مرز اوکراین تشخیص دهند.
با این شرایط باید چه کرد؟ در سال ۲۰۱۰ میلادی، با هیاهوی کمی فرماندهی سایبری امریکا ایجاد شد. در سال ۲۰۱۸ میلادی، «پل ناکازونه» مسئولیت آن را برعهده گرفت. در سال ۲۰۱۹ میلادی، در ستونی که در همین روزنامه نوشتم پیشنهاد دادم که فرماندهی سایبری رویکردی تهاجمی اتخاذ کند.
«جان یو» استاد حقوق دانشگاه برکلی در کالیفرنیا به من گفته بود: «سلاحهای سایبری ابزارهای تهاجمی ارزانی هستند. این ابزارهای دفاعی امنیت سایبری هستند که گران تمام میشوند». من پیشنهاد کردم که پس از یک حمله سایبری علیه سیستم برق روسیه باید به مسکو این پیام را بدهیم که قادر به انجام عملیات جدی هستیم. یکی از اهالی سابق مسکو اشاره کرده بود که برق شهر به قدری نوسان دارد که ساکنان دیگر حتی متوجه نمیشوند.
حمله سایبری و تعطیلی خط لوله ۸۸۰۰ کیلومتری «کلونیال» از هیوستن به لیندن نیوجرسی در مه ۲۰۲۱ میلادی را به خاطر دارید که باعث کمبود سوخت شد و خریداران را وحشت زده ساخت؟ در آن حمله پرداخت صورت گفته برای حمله با هدف رمزگشایی به منظور باز کردن قفل سیستمهای هک شده با استفاده از ارزهای دیجیتالی صورت گرفته بود. اگر حمله مشابهی در زمستان امسال در جریان جنگ فرضی تکرار شود چه خواهد شد؟
ماه گذشته، ژنرال «ناکازونه» گفته بود که فرماندهی سایبری علیه گروههای باجافزار فعال بوده است. او گفت که این فرماندهی هزینههایی را بر آنان تحمیل کرده است. «هزینههای تحمیلی» احتمالا بدان معناست که امریکا اکنون در حال حمله است و کار را برای مهاجمان دشوارتر میسازد. آیا این حمله به میدان جنگ نیز کشیده خواهد شد؟ آیا نیروهای مسلح امریکا و شرکتهای رسانههای اجتماعی آماده مقابله با حملات سایبری علیه سربازان و قرار گرفتن در موقعیت جنگی هستند؟ امیدوارم این گونه باشد. باید توجه داشته باشیم که جنگ متفاوت از بازی هاکی یا دومینو خواهد بود!