سفر دو مسئول بالادستی ورزش ایران در این دوره از بازیهای المپیک، اما قدری خبرساز شد. البته این بازتاب رسانهای را پیشاپیش خودشان به وجود آوردند؛ چراکه گفته بودند با این هدف راهی پکن میشوند که مشکلات دیپلماسی ورزشی ایران ازجمله تعلیق فدراسیون جودو را مرتفع کنند. صالحیامیری قبل از سفرش به بازیهای المپیک زمستانی گفته بود میخواهد به همراه سجادی، دیداری خصوصی با توماس باخ، رئیس کمیته بینالمللی المپیک (IOC) داشته باشد تا با رایزنیهای لازم سایه تعلیق را از سر فدراسیون جودو بردارند یا اینکه تخفیفی در این حکم سنگین قائل شوند.
این دیدار برای امروز (دوشنبه، ساعت ۹:۳۰ به وقت محلی) پیشبینی شده بود، اما از آنجا که بلیتهای بازگشت هیئت اعزامی ایران به تهران، یکشنبهشب گرفته شده، این دیدار لغو شده است.
صالحیامیری دراینباره به مهر میگوید: «در کشور چین آمار مبتلایان به کرونا و گونههای جدید آن افزایش داشته و به همین دلیل قوانین سختگیرانهای در تردد و رفتوآمد به کشور در نظر گرفته شده؛ طوری که پروازها از پکن و به پکن محدود شده است. به همین دلیل امکان تغییر زمان بلیت برگشت و جابهجایی زمان بازگشت به کشور خیلی راحت قابل انجام نیست».
حال سؤال اینجاست مسئولان ورزش ایران با علم به اینکه گونه جدید ویروس کرونا، پیک جدیدی را در سراسر جهان به وجود آورده و از برنامههای پروازی به چین هم مطلع بودند، چرا برنامه سفر خود را درست و دقیق به IOC اطلاع ندادند که این دیدار در زمان زودتری و پیش از بازگشت به تهران انجام شود. اما نکته مهمتر از کنسلشدن دیدار هیئت ایرانی با رئیس کمیته ملی المپیک، محور گفتوگوی آنها بود که بعید به نظر میرسید با وجود انجامشدن این ملاقات، خروجی و نتیجه مثبتی داشته باشد.
بدون تردید دیدار با مقامات ورزشی بالارتبه دنیا تأثیرات زیادی برای ورزش کشورها دارد، اما این خیلی دور از انتظار است که در رابطه با سه فدراسیون ایرانی، کاری از دست توماس باخ بربیاید؛ چراکه دغدغههایی که فدراسیونهای جودو، ژیمناستیک و دوچرخهسواری با آن مواجه هستند، همگی مسائلی هستند که از دست رئیس IOC و تیمش خارج است. در واقع طرف اصلی ورزش ایران برای حل این معضلات فدراسیونهای جهانی این رشتههاست که نقش اصلی را در امور آنها ایفا میکند. کمیته بینالمللی المپیک تشکیلاتی است که بهطور مستقیم با کمیته ملی المپیک کشورهای عضو این نهاد و بهطور غیرمستقیم با وزارتخانهها یا سازمانهای ورزش هر کشور ارتباط دارد.
نکته مهمتر اینکه IOC منشوری دارد که همه فدراسیونهای جهانی هم به آن پایبندند. برای نمونه یکی از مشهودترین و مهمترین قوانین منشور المپیک ممنوعیت دخالت دولت و سیاست در ورزش است؛ موضوعی که درحالحاضر ورزش ایران بهشدت با آن مواجه شده و هر سه فدراسیون مذکور، به طریقی با آن دستبهگریبان هستند. با این شرایط پس نمیتوان این توقع را داشت که شخصی مثل باخ که خودش باید مروج منشور المپیک باشد و آن را به اجرا بگذارد، پا پیش بگذارد و مثلا تخفیفی در حکم تعلیق فدراسیون جودو قائل شود.
حکم تعلیق چهارساله جودو به دلیل عدم رویارویی ورزشکاران ایرانی با نمایندههای اسرائیل است که از دید فدراسیون جهانی جودو بهعنوان متولی اصلی این رشته، رنگ و بویی کاملا سیاسی دارد؛ بنابراین باید بهصراحت گفت توماس باخ و همکارانش در این پرونده هیچکاره هستند و اگر قرار بر این باشد رأی بدهند، همسو با فدراسیون جهانی جودو حرکت خواهند کرد؛ همانطور که پیشتر هم در نامههای تهدیدآمیز به کمیته ملی المپیک، نسبت به ماجرای عدم مبارزه با اسرائیلیها هشدار داده بودند.
در این شرایط اگر قرار بر قضاوت و داوری در چنین پروندههایی باشد، این دادگاه بینالمللی حکمیت ورزش (CAS) است که باید در این خصوص تصمیمگیری کند. البته در مورد دادگاه تعلیق فدراسیون جودو هم دیده شد که CAS پرونده را به فدراسیون جهانی جودو ارجاع داد که در نهایت به محرومیت چهار ساله این فدراسیون منجر شد.
دادگاه بینالمللی حکمیت ورزش در نامهای به فدراسیون جودو اعلام کرده است که حکم اعتراض به رأی این پرونده را تا ۲۵ فوریه، یعنی حدود ۲۰ روز دیگر اعلام میکند و طبیعی است که تا الان پیشنویس این حکم هم آماده شده است. با این شرایط دیدار با باخ چه تأثیری میتواند در این حکم داشته باشد؟ وقتی پروندهای به این مرحله رسیده، موضوع از حیطه دیپلماتیک یا مراودات اداری خارج شده و فقط CAS تصمیمگیرنده است و هیچ نهاد بینالمللی، حتی نهادی مثل IOC در این تصمیمگیری نمیتواند دخالت کند.
ضمن اینکه باخ در مراسم افتتاحیه المپیک زمستانی که جمعهشب برگزار شد، موضع محکمتری نسبت به قبل در ارتباط با استفاده سیاسی از ورزش داشت و گفت: «در دنیای شکننده ما که تفرقه، درگیری و بیاعتمادی به اوج رسیده است، به دنیا نشان خواهیم داد که میتوان در کنار یک رقابت سخت، زندگی مسالمتآمیز و محترمانهای داشت. از همه مقامات سیاسی در سراسر جهان میخواهم به آتشبس المپیک متعهد باشند و به صلح فرصت بدهند». حتی اگر فرصت باشد تا کاری صورت گیرد، این صحبت باخ نشان میدهد او در ارتباط با موضوع جودو، طرف ایران نیست و حرفش همانی است که قبلا گفته است.
در مورد فدراسیونهای ژیمناستیک و دوچرخهسواری نیز مسئله باز بین ایران و فدراسیونهای بینالمللی آنهاست. هر دو فدراسیون دغدغه امروزشان، اساسنامهشان است که باید به تأیید فدراسیون جهانی برسد. موضوع یک روال قانونی دارد و اصلا شرایط به این ترتیب نیست که کمیته بینالمللی المپیک بتواند یا حتی بخواهد دخالتی انجام دهد. نگاه وزارت ورزش ایران، اما به این سمت است که اساسنامه فدراسیونها باید مطابق با نگرش این مجموعه دولتی باشد. دوچرخهسواری اخیرا رئیس خود را به خاطر شائبه دخالت وزارت ورزش در انتخابات از دست داد و سرپرست ژیمناستیک هم با وجود رأی اعضای مجمع کنار گذاشته شد و گزینه وزارتخانه جایش را گرفت.
پس نتیجه این میشود که برای هیچکدام از دغدغههای ورزش در ارتباط با رشتههای جودو، ژیمناستیک و دوچرخهسواری، در دیدار با توماس باخ، راهحلی وجود ندارد.