اعترافات بلاگر معروف و جوانی که شوهر او را کشت

جوان ۲۴ ساله‌ای در بازسازی صحنه قتل شوهر یک بلاگر معروف گفت: زمانی به هویت واقعی آن دختر در فضای مجازی پی بردم و فهمیدم که زنی متاهل و دارای فرزند است که دیگر عاشق شده بودم.
کد خبر: ۱۱۷۴۵۱۷
|
۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۳ 09 May 2023
|
14310 بازدید
|
۸

به گزارش «تابناک» به نقل از خراسان، عاملان جنایت هولناک که به دستور قاضی ویژه قتل عمد  برای بازسازی صحنه قتل به ساختمان ۲ طبقه ای هدایت شده بودند، در محل وقوع جنایت مقابل دوربین قوه قضاییه ایستادند تا ناگفته های این قتل وحشتناک را بازگو کنند.

در آغاز بازسازی صحنه جنایت، ابتدا سروان عظیمی مقدم (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از اعترافات و اظهارات متهمان در مراحل بازجویی پرداخت و سپس «قاضی محمود عارفی راد» با تفهیم مواد قانونی به متهمان، از آنان خواست مواظب اظهارات خود باشند و حقیقت ماجرا را بیان کنند چرا که اظهارات آنان در دیگر مراحل دادرسی مورد استناد قرار می گیرد.

پس از ارشاد و نصایح مقام قضایی، ابتدا پسر ۲۴ ساله در شرح جزئیات این جنایت تکان دهنده گفت: از حدود یک سال قبل هنگام جست و جو در شبکه اجتماعی اینستاگرام با دختری آشنا شدم که «بلاگر» بود.

خیلی زود با او ارتباط برقرار کردم ولی نمی دانستم که آن دختر هویت واقعی خود را در فضای مجازی پنهان کرده است. تصورم این بود که آن دختر زیبا مجرد است! به همین دلیل ارتباط عاشقانه ام را با او ادامه دادم ولی «ف-ز» در حالی هویت خود را آرام آرام آشکار کرد که دیگر دیر شده بود و من به او دل باخته بودم!

هنگامی متوجه شدم که او متاهل است و یک فرزند دختر دارد که در مرداب عاشقی مجازی دست و پا می زدم و نمی توانستم او را رها کنم! در این شرایط «ف-ز» هم از مشکلات خانوادگی‌اش برایم سخن می گفت و مدعی بود که همسرش را دوست ندارد و با یکدیگر اختلافات شدیدی دارند به حدی که کارشان به کتک کاری می کشد!

از سوی دیگر من که وابستگی زیادی به آن زن جوان پیدا کرده بودم، به نصیحت او پرداختم تا از طریق قانونی طلاق بگیرد! حتی برای گرفتن طلاق پیگیری هم می کردم، اما «ف-ز» دوست داشت علاوه بر طلاق حق و حقوق قانونی را هم از همسرش بگیرد که به همین دلیل ماجرای طلاق آن ها به طول انجامید. در این میان او مدام سختی ها و رنج هایش را برایم بازگو می کرد تا این که بالاخره پیشنهاد قتل شوهرش را مطرح کرد.

اگر چه ابتدا مخالف بودم و سعی می کردم او را از این ماجرا منصرف کم ولی در نهایت با اصرارهایش پذیرفتم و این گونه دسیسه قتل را طراحی کردیم. ابتدا قصد داشتم شوهر «ف-ز» را با نوعی گاز شیمیایی به قتل برسانم تا کسی متوجه جنایت نشود! به همین دلیل همه جوانب را با یکدیگر بررسی کردیم، اما وقتی در نیمه های شب وارد منزل ویلایی شدم و به طبقه دوم رفتم، تازه فهمیدم که تلاش هایم برای اجرای این نقشه بی فایده بوده، چرا که آن گاز در فضا منتشر شده بود، اما نتیجه ای برای قتل نداشت.

این بود که شوهر ۳۲ ساله «ف-ز» متوجه ماجرا شد و من به ناچار با دستانم گلویش را در رختخواب فشردم و او را خفه کردم. سپس در کنار جسد نشستیم و نقشه دیگری برای پنهان ماندن جنایت کشیدیم. قرار شد از موضوع اختلافات خانوادگی «ف-ز» استفاده کنیم و با آتش زدن جسد، طوری صحنه سازی کنیم که دیگران ماجرا را «خودسوزی» تصور کنند. با این نقشه، خانه و جسد را به آتش کشیدیم و هر دو از خانه بیرون رفتیم که چند ساعت بعد هم کارآگاهان مرا دستگیر کردند و با دیدن «ف-ز» فهمیدم که همه چیز لو رفته است.

پس از آن که «عماد» (پسر ۲۴ ساله) به طور ظاهری در حضور قاضی «عارفی‌راد» چگونگی وقوع جنایت و به آتش کشیدن جسد را بازسازی کرد، «ف-ز» نیز مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و با معرفی کامل خود گفت: نقشه قتل را به طور مشترک طرح کردیم چرا که من دیگر نمی توانستم رفتارهای خشن همسرم را تحمل کنم و از سوی دیگر با «عماد» در فضای مجازی آشنا شده بودم و قصد ازدواج با یکدیگر را داشتیم.

این بود که تعدادی قرص خواب‌‎آور را پودر کردم و درون کپسول های آنتی بیوتیک ریختم، چرا که همسرم سرماخوردگی داشت و من با همین بهانه، داروهای خواب آور را به او خوراندم و منتظر ماندم تا به خواب برود! در نیمه های شب هم به «عماد» موضوع را خبر دادم که او خود را به منزلم رساند، اما وقتی از قتل با گاز شیمیایی نتیجه‌ای نگرفت، ناگهان همسرم بیدار شد و با هم گلاویز شدند. من که اوضاع را این گونه دیدم به کمک «عماد» رفتم و دست و پاهای همسرم را گرفتم که بعد هم «عماد» او را با دستانش خفه کرد.

سپس نقشه دیگری کشیدیم و جسد را جا به جا کردیم تا خانه را همراه جسد آتش بزنیم که ماجرا «خودسوزی» جلوه کند. به همین دلیل من حدود ساعت ۷ صبح دخترم را از طبقه پایین برداشتم و به منزل پدرم بردم و به آن ها گفتم که قصد دارم برای درمان بیماری زنانه به بیمارستان امام حسین(ع) بروم! با این ترفند دوباره به خانه‌ام بازگشتم و یک بطری پیدا کردم که «عماد» با آن از موتورسیکلت همسرم بنزین بکشد. البته در مسیر بازگشت یک فندک هم از مغازه خریده بودم.

هنگامی که با ریختن بنزین، منزل آتش گرفت، هر دو نفر از خانه بیرون آمدیم که بعد هم با تماس همسایگان که منزلم آتش گرفته به خانه بازگشتم، اما وقتی قاضی ویژه قتل عمد به صحنه جنایت رسید، اول به سراغ من آمد و با پرسیدن چند سوال دستور بازداشت مرا صادر کرد. آن جا بود که فهمیدم قاضی متوجه ساختگی بودن صحنه قتل شده است و دیگر نتوانستم حقیقت را کتمان کنم!

با پایان یافتن بازسازی صحنه جنایت و دستور قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب متهمان روانه زندان شدند تا این پرونده نیز دیگر مراحل دادرسی را طی کند.

سابقه خبر

صبح بیست و پنجم اسفند سال گذشته، هنگامی که آتش نشانان شعله های آتش در یک منزل مسکونی واقع در بولوار نبوت را خاموش کردند، ناگهان جسد مردی ۳۲ ساله در میان دودهای سیاه و سفید نمایان شد که بخش زیادی از پیکر وی سوخته بود.

طولی نکشید که با حضور قاضی «محمود عارفی راد» (قاضی ویژه قتل عمد) در صحنه کشف جسد، تحقیقات آغاز شد و در همان بررسی های مقدماتی، زنگ جنایت به صدا درآمد چرا که بر اساس تجربیات مقام قضایی، چگونگی سوختن جسد و کانون شعله های آتش، حکایت از یک قتل نخ نما داشت، بنابراین قاضی ویژه پرونده های جنایی با فرضیه قتل خانوادگی، ابتدا دستور بازداشت همسر مقتول را در حالی صادر کرد که فقط به چند سوال فنی و انحرافی مقام قضایی پاسخ داد.

ساعتی بعد زن ۲۶ ساله که دیگر نمی توانست حقیقت ماجرا را پنهان کند، لب به اعتراف گشود و راز این جنایت با همدستی پسری به نام «عماد» را فاش کرد.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۸
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
اون زن رو زودتر بکشید تا کمتر تو زندگیش زجز تحمل خیانت و قتل همسر رو تحمل کنه.... وقتی شعور استفاده از فضای مجازی رو نداشته باشی نتیجه اش همینه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
باز هم هوسرانی یک زن هوسران
یک مرد به قتل رسید یک مرد دیگه هم قصاص میشه و زن هوسرانی که عامل همه این جنایت ها و مکافات ها هست بعد از چندی از زندان آزاد میشه.
حمیدرضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
یجوری اسم بلاگری رو برا خودمون بولد و پررنگ کردیم، که انگاری یه موجود فضایی هستن، اینا همونایی هستن که ما خودمون توی فضای مجازی، گول ظاهرشون رو میخوریم و فکر می‌کنیم زندگی هاشون همه گل و بلبل هستش...
علیرضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
خوب خانم ساده ، اگه همسرت را دوس نداشتی یا اذیتت م یکرد خوب طلاق می گرفتی بعد میرفتی با همون عشقت ازدواج می کردی . الان خوبه ؟؟ یه آدم کشتی - چند لیتر بنزین الکی سوزوندی - اون قالی هم سوخته - دیوارها هم سیاه کردی . این همه خسارت
بابی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
چرا اینقدر عذاب دادن خودشونو؟ خب طلاق میگرفتن.... چرا قبح طلاق ریخته نمیشه که اینجور اتفاقات تکرار نشه؟؟؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
برای همه قتلهای جهان
و کتک زدن همسر
متاسفم لطفا مرا ببخش متشکرم دوستت دارم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
حتما حق بوده!
می تونست مثل یک انسان متمدن عمل کنه و خانمش را طلاق می داد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
آقایان خیلی مواظب باشید که از این به بعد از این نوع جنایت ها زیاد اتفاق خواهد افتاد
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
آخرین اخبار
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟