به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، چندی پیش خبری از کشف یک دستنوشته منسوب به امام رضا (ع) منتشر شد که واکنشهای زیادی به دنبال داشت. ماجرا از این قرار بود که یک کتیبهشناس، خطشناس و نسخهشناس به طور اتفاقی هنگامی که از مسجد جامع ساوه دیدن میکرد با یادگارنوشتهای مواجه شد که پس از تحقیقات علمی روی آن مدعی شد که این یادگارنوشته دستخط علیابن موسیالرضا (ع) است و گفته شد که این خط روی یک آجر خشت ۳۱ در ۳۱ نوشته شده است. همچنین مطرح شد که در این تنها دستخط منسوب به امام رضا (ع)، عبارتی نوشته شده که ظاهرا گویای حضور ایشان در این مسجد بوده و در این دستکند، با ذکر نام پنج تن برای همه طلب مغفرت شده است.
با اعلام این کشف، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از ضرورت انتقال این کتیبه به موزه ملی برای مطالعات دقیقتر توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی خبر داد.
هرچند هنوز گزارش رسمی مبنی بر تأیید شدن یا نشدن این دستنوشته منسوب به اما رضا (ع) از سوی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مننتشر نشده است، اما زهیر طیب ـ رئیس انجمن علمی تحقیق و تصحیح نسخههای خطی ایران ـ نسبت این دستنوشته به امام رضا (ع) را رد کرد و درباره آن به ایسنا گفت: بر اساس بازخوردهایی که این خبر داشت، آستان قدس رضوی به عنوان بخش متولی آثار و ابنیه مربوط به حضرت ثامنالحجج واکنشی نسبت به این خبر نداشتند و یا محافل اسلامی که در دنیا در این حوزه کار میکنند، از کنار این خبر عبور کردند. کارشناسهایی هم مانند من که در داخل کشور بودند، باید به ناگزیر آن را بررسی میکردند. به هر حال چه با دلایل درونمتنی و چه دلایل برونمتنی انتساب این متن به حضرت ثامنالحجج مردود است.
این پژوهشگر نسخههای خطی با انتقاد از اینکه این خبر نباید به این سرعت رسانهای میشد، درباره دلایل رد انتساب این دستکند به امام رضا (ع) اظهار کرد: این فرض را که یک شخصیت دینی با ساختمان یک مسجد قدیمی بدعتی کرده باشد و کتیبهای منقش کند، مردود میدانم؛ چراکه در آن زمان ایشان ولیعهد بودند و از مزایای حکومتی بهرهمند بودند، از این رو به هنرمندان و حکاکان بهراحتی دسترسی داشتند و اگر قرار بود کتیبهای با نام خود در جایی درج کنند مانند کتیبههای سلطانی دیگر، شکل و شمایلی متفاوت داشت و فرض اینکه امام رضا (ع) نیم تا یک روز را صرف کندن نوشتهای روی دیوار مسجد جامع ساوه کنند، منطقی نیست.
طیب اضافه کرد: از هیچکدام از شخصیتهای درجه یک دینی و معصومین نه سفارشی درباره حک کتیبه داریم و نه خبری در اینباره. همچنین در احکام فقهی آسیب رساندن به بنای مساجد و یا اموال دیگران به هر نحوی از جمله کندهکاری حرام است. بنابراین خیلی عجیب است که با این فرضیهها این دستنوشته را به امام رضا (ع) نسبت دهیم. علاوهبر این مفروضات، کتیبههای کوفی همعصر زمانی که ادعا شده این کتیبه نوشته شده است، هم در ایران و هم در دنیا وجود دارد و خطوط منسوب به خط امام رضا (ع) به وضوح از آن کیفیت هنری این کتیبهها عاری است.
او افزود: با توجه به دوره زندگی امام رضا (ع) این دیوارنوشته به سده دوم یا آغاز سده سوم هجری مربوط نیست، چون در آن سدهها، نقطهگذاری به شیوه امروزی نبوده است. نمونههای متعدد آن در مساجد عتیق نایین، اردستان، خراسان و مساجد بسیار کهن دیگر ایران و نسخههای خطی مصاحف کهن، قابل مشاهده است. علاوه بر این، بر خلاف رسمالخط کلاسیک عربی که واو عطف را به "معطوف به" میچسباند، واوهای عطف در این کتیبه غالبا به شیوه نگارش فارسی و جدا از "معطوف به" نوشته شده است. بنابراین در کهنترین فرض ممکن، این نگارش را میتوان به نویسندهای ایرانی در سده چهارم هجری قمری یا حتی سده پس از آن، قابل انتساب است و به نظر من این یادداشت از یک فردی عادی بوده و اصلا به معصومین مربوط نیست؛ چرا که حتی یک نمونه مشابه درباره هیچ امام یا امامزادهای در ایران یا دنیا نداریم.
رئیس انجمن علمی تحقیق و تصحیح نسخههای خطی ایران همچنین گفت: امام رضا (ع) از محل ورودشان به شهر نیشابور بدون اینکه قلم و چکش و دیوار مسجدی باشد، حدیث سلسلةالذهب را فرمودند و هزار و سیصد و اندی سال است که این حدیث مشهور است، چطور ممکن است چنین شخصیت معصومی بخواهد حضور خودش را به این نحو با کندن چنین کتیبهای ثبت کند؟
او ادامه داد: یکی دیگر از دلایلی که برای رد این دستنوشته وجود دارد این است که هر دستنوشته و اثری منسوب به امام رضا (ع) است، با عنوان الرضا موجود است و در این کتیبه مشاهده میشود که نام ایشان علی بن موسی نوشته شده است.
طیب همچنین در پاسخ به این پرسش که جدا کردن یک کتیبه تاریخی برای پژوهش و بررسی از محل اصلی خود، مرسوم است، بیان کرد: کتیبهها بر حسب میزان اهمیتی که دارند، مورد بررسی و ارزیابیهای مختلف قرار میگیرند. برخی از این ارزیابیها باید زیر دستگاههای خاص و در محیطهای آزمایشی مخصوص انجام شود، بنابراین نمونهبرداری در مقیاس کوچک از کتیبهها در دنیا مرسوم است و انجام میشود. مثلاً در موزه آستان قدس رضوی محراب بعضی از مساجد نگهداری میشود یا در موزه ارمیتاژ محراب مسجد ورامین و یا در موزههای ترکیه بخشهایی از محرابهای مساجد این کشور نگهداری میشود. درباره این کتیبه هم شاید این مورد صدق میکرده و یا میخواستند از آن حفاظت کنند و قطعا تمام نکاتی را که باید برای حفظ و مراقبت از این کتیبه انجام بدهند، لحاظ میکنند.