اگر در زمان برداشت برنج از شهرهای مازندران عبور کنید، قطعا دود غلیظ به چشمتان میخورد که نفس کشیدن را هم برایتان سخت خواهد کرد
همچنین کشاورزانی را خواهید دید که در کنار زمین نظاره گر آتش گرفتن کاه و کلش زمین خود هستند و یا به شعله ور شدن این آتش کمک میکنند، کشاورزان برای کشت دوم برنج دست به چنین اقدامی میزنند، اگرچه در این چند ساله جهاد کشاورزی در این زمینه اطلاع رسانی کرده و از مضرات این کار در زمینه از بین بردن غنای زمین و اینکه این باقیمانده برداشت دارای مواد آلی است که برای حاصلخیزی زمین اهمیت دارد که با سوزاندن از بین خواهد رفت.
جهاد زمینهای زیر کشت خودش را آتش نزند تا غنی بشود. برای زمین زراعی که هزاران عامل در کشت سال بعد تاثیر گزار است و طی قرنها کشاورزان به این نتیجه رسیده اند سوزاندن کلشت به غنای خاک کمک میکند. جهاد سم تاریخ مصرف گذشته به کشاورزان بیچاره ندهد تا به خاک سیاه بنشینند کافیست
اگر برنامه ریزی بود و سازمانها و نهادهای دولتی ، مخصوصاً جهاد کشاورزی کمی همت میکردند این کاه و کلوش و علفی که در مزارع گیلان و مازندران می سوزد میتواند بخش اعظم غذای دامهای جنوب و مرکز کشور باشد که در حال حاضر از کمبود مواد غذایی رنج می برند کشاورز شمالی گناهی ندارد اگر بخواهد کاه و کولش برنج را با دستگاه بیلر بسته بندی کند نه پول این کار را دارد و نه جای نگهداری این کاهها را تا جهاد کشاورزی به میدان نیاید و تا برای این کار برنامه نداشته باشد که ندارد روزگار همین است !
در هیچیک از امور کشور، دانش روز حکم فرما نیست.
برای درصد بالایی از افراد جامعه، پیروی از سنتهای قدیمی و حتی خرافات جذابیت بیشتری نسب به دانش دارد.
ایمان آوردن به دستورات پیشینیان آسانتر از فکر کردن است. لذا تعداد مومنین بسیار بیشتر از تعداد متفکرین است.
اینکه وزارت جهاد گفته اینها حاوی مواد آلی هستند که برای زمین خوب هستند تنها زمانی ارزش دارد که این گیاهان آلوده به بیماری و آفت نباشند که میتوانند در همین بقایا برای فصول و سالهای بعد زنده بمانند. اما در صورت وجود آلودگی برای کم کردن منابع آلودگی جهت کشتهای بعدی یکی از روشهای مطلوب همین سوزاندن بقایای آلوده است.