مهلکه خبرساز و پرحاشیه والیبال ایران، هر روز سوژه ای تازه برای سرگرمی افکارعمومی جور میکند.
به گزارش تابناک ورزشی؛ والیبال ایران باخته، بدجور هم باخته و حالا در منزل حاشیه سکونت دارد و دورترین چیزی که به ذهن خوشباور ترین هوادارش میرسد، رسیدن به جواز المپیک پاریس است.
از رئیس فدراسیون بازنشسته و ناکامش که تلاش دارد ۳۵روز مانده به پایان دوره ریاست، سرمربی خارجی با قرارداد چهارساله و گرانقیمت استخدام کند، تا سرمربی مستعفیاش که تازه بعد از کنارهگیری یادش افتاده گوش بازیکن خودمختارش را بکشد و در رسانهها به او بگوید بیجا کردی!
۴۸ ساعت بعداز اینکه بهروز عطایی گفته بود، اگر مسائل اردوی تیم ملی را بگوید والیبال ایران به خود میلرزد، جزئیاتی از وقایع داخل اردو در دسترس همه مردم قرار میگیرد.
حالا هم رسانهها از نوع دولتیاش گام به این باتلاق گذاشته اند و آشی که محمدرضا داورزنی با مجوز ویژه از دولت، پخته را هم میزنند! یکی یکی رازهای داخل اردو به بیرون درز میکند و دیوارهای حیا فرو میریزد و پرده های احترام میافتد. اول از رادیو شروع شد و حالا به خبرگزاری دولت رسید.
امپراتوری رسانهای آقای رئیس دیگر نمی تواند روی این حجم از فاجعه سرپوش بگذارد و حلقه خبرنگاران سفارشی نویس قلم ها را برای آبروی خودشان هم که شده، زمین گذاشتهاند تا همه از خجالت هم در بیایند.
در تازه ترین اپیزود از این فیلم جذاب برای مخاطبان حاشیه دوست ورزش ایران، رسانه دولتی ایرنا علیه دو بازیکن ملیپوش والیبال ایران افشاگری بیسابقهای منتشر کرد. خبرگزاری جمهوری اسلامی، در گزارشی با عنوان «پیراهن گشاد بر تن ملیپوش والیبال، قمار با طعم ویپ» بدون نام بردن از بازیکن خاصی نوشته که یک بازیکن با ویپ (سیگار الکترونیکی) در جلسات آنالیز تیم ملی والیبال ایران در مسابقات رسمی حضور مییافته، اما مربیان تیم ملی واکنشی نشان نمیدادند!
ایرنا، در اتهام دیگری به این بازیکن نوشته: «هفته سوم لیگ ملتها، قمار میکرد و مشغول شرطبندی بود. در هتل، خواب میماند و دیرتر از سایرین به تمرین میرفت. او با لباسی متفاوت از سایر بازیکنان در اردو و تمرینات حاضر میشد.»
بهروز عطایی سرمربی تیم ملی والیبال، پس از کسب نتایج نهچندان مطلوب در جریان مسابقات گزینشی المپیک، از سمت خود کنارهگیری کرد و طی چند روز اخیر مصاحبه تندی علیه برخی بازیکنان خود به خصوص میلاد عبادیپور انجام داد.
شرایط والیبال ایران بدجور وخیم است؛ این خانه ترک خورده و دیگر تعمیر نمیشود، باید کوبید و فرو ریخت و از نو ساخت. محال است این کادر مدیریتی و سرپرستی بتواند والیبال بیمار ایران را درمان کند.
نسخههای وعده داده شده از سوی داورزنی، فقط و فقط قرص مسکن است؛ داروهای تجویزی از طرف یک پزشک ناشی که سردرد والیبال ایران را بیشتر میکند و دیگر همان کاربرد مقطعی را هم ندارد.
وقتش است که وزیر ورزش جلوی ادامه این سیرک که حسابی بینندگانش را سرگرم کرده، بگیرد و قدم اول هم مشخص است؛ انتخاباتی که میتواند شروع تغییر و بازگشت آرامش باشد و همه را سر جای خود بنشاند؛ یعنی بازیکن را به حد و حدودش آشنا کند، مربی را متوجه ضعف فنی و مسئولیتش در شکست تیم نماید و بازنشسته را هم برای استراحت راهی خانهاش کند.
نویسنده: مجید کوهستانی