بسکتبال ایران با ریاست یک ملیپوش سابق، سالی پر از ناکامی را پشت سر گذاشته و حالا بعداز نتایج تاسفبار به فکر تشکیل کمیته فنی افتاده است.
راهاندازی کمیتهی فنی بسکتبال، یک نیاز مبرم و یک اقدام اساسی برای حل مشکلهای فنی متعدد این رشته در سطوح مختلف ملی محسوب میشود و از سویی بعد از حدود دو سال، یک اتفاق مثبت مدیریتی در فدراسیون رو به افول بسکتبال است اما نباید از نظر دور داشت که تشکیل آن بعد از ناکامیهای رنگارنگ در رقابتهای مختلف از جمله کاپ آسیا، جامجهانی و بازیهای آسیایی، رخ داده است.
اولین جلسهی کمیته فنی بسکتبال با حضور جواد داوری، هاکان دمیر، عنایت آتشی، فرزاد کوهیان و سعید تابشنیا برگزار شده است.
در شرایطی که ۲۱ ماه از آغاز دورهی مدیریتی جدید در فدراسیون بسکتبال میگذرد، بسیاری از کارشناسان این رشته در تشکیل این کمیته از همان ابتدا اتفاق نظر داشتند، کمیتهای که بهطور حتم میتواند اندیشههای اصلاحی را در مسیر رشد و تعالی بسکتبال تزریق کند و اگر این مسیر (بهدور از غرور کاذب دامنگیر فدراسیون در همهچیز دانستن) بهموقع و زودتر پیموده میشد، چهبسا از ضربآهنگ باختهای سریالی، آبروبرانه و تحقیرآمیز مقابل تیمهای درجه دو، بسیار کم میکرد.
بدیهیاست که حضور «فرزاد کوهیان» بهعنوان یک مربی صاحب سبک، به همراه «علی توفیق» مربی بادانش بسکتبال ایران که به عضویت این کمیته درآمدهاند، اتفاق خوبی برای بسکتبال ایران بهحساب میآید و در واقع اعتراف رئیس فدراسیون به ندانستن همهچیز و اشتباه در محاسبات دو سال گذشته است.
مهمترین نکته در تشکیل این کمیته، اتخاذ دیرهنگام این تصمیم است که چهبسا اگر در اوایل سال گذشته شاهد آغاز بهکار آن بودیم، به احتمال قریب به یقین میتوانستیم آثار مثبت رویکرد مشورتمحورانهی رییس فدراسیون را در ۳ رویداد مهم کاپ آسیا، جامجهانی و بازیهای آسیایی مشاهده کنیم و اینقدر سرمان در برابر رقبای نهچندان قوی در آسیا، پایین نباشد.
تشکیل بههنگام این کمیته میتوانست منجر به تصمیمگیریهای منطقیتر، بهخصوص در عزل و نصبهای کادر فنی شود و ضریب اشتباهات را کاهش دهد.
هر چند که نباید کمیتهی فنی را بهعنوان چماقی بر سر رئیس فدراسیون تعبیر کرد و استقلال عمل را از فردی که بهصورت مستقیم، مسوولیت این رشته را برعهده دارد، گرفت اما در عین حال نباید هر رشته را هم به بهانههای واهی از اندیشههای فنی صاحب نظران آن محروم و تهی کرد. طبیعیاست که همهچیز را همگان دانند.
تصمیم گیری انفرادی پشت اتاق های دربسته و به دور از مشورت با اهالی فن میتواند آثاری زیانبار به همراه داشته باشد و بحرانی ملی ایجاد کند که جبران آن گاهی با چندین سال صرف بودجه و زمان ممکن نخواهد شد.
این اتفاق بد در فدراسیون بسکتبال رخ داد و درمدت ۲۱ ماه گذشته این رشته پرمخاطب، بنا به دلایل معلوم، از دانش روزآمد و اندیشهی بزرگان دلسوز و بهدور از هر چشمداشتی غیر از اعتلای پرچم ایران اسلامی در میادین مهم ورزشی این رشته محروم بود و بهصورت طبیعی مسوولیت ناکامیهای متعدد هم فقط متوجه شخص رئیس فدراسیون شد.
رییسی که با پنهانکردن خود از انظار، حتی جرات یک عذرخواهی مختصر از ملت ایران و جامعه بسکتبال را هم نداشت و سرشاد از این بود که اخبار ناکامیهای متعدد و ویرانگر دوران مدیریت قائم به ذاتش، در کوران اخبار دیگر گم شده و از سویی جابهجایی شخص اول ورزش کشور (رفتن سجادی و آمدن کیومرث هاشمی) هم سبب شد تا بهاصطلاح او نفس راحتی بکشد.
اما، اما، اما تکلیف سرخوردگی و بیانگیزهگی جامعه بسکتبال چه میشود؟ عادتکردن به باخت در تیمملی بسکتبال را چه کنیم؟
در رقابتهای معتبر کاپ آسیا و بازیهای آسیایی، آنچنان که دور از ذهن هم نبود، حتی به جمع ۴ تیم برتر هم نرسیدیم و شوربختانه در جامجهانی نیز، حتی به یک پیروزی هم دست نیافتیم و درکل برگ تاریکی بر تارک فدراسیون ثبت شد و قهرمانانه و باغرور فراوان، سهمیهی المپیک را هم از دست دادیم.
کمیتهی فنی بهطورقطع میتوانست یار و مددکار رئیس فدراسیونی باشد که بنا به اعتقاد خود رئیس فدراسیون که از قهرمانان ملی این رشته است و بارها برای ورزش کشورمان افتخارآفرینی کرده. اما درهرصورت و هرچند که بسیار دیر به این مهم رسیدند که باید این کمیته تشکیل شود، ولی به قول قدما: کاچی بعض هیچی است.
این گام دیرهنگام را هم باید به فال نیک گرفت و امید داریم که از این پس، تصمیمهای عقلایی و منطقی در ساختار بسکتبال ایران حاکم شود تا اینکه کسی خودخواسته مجبور نشود بهتنهایی مدیون ملت شریف، جامعه ورزش و مخاطبان فرهیخته و حواسجمع بسکتبال شود.